گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو یادداشت دانشجویی؛* تا یادم می‌آید، همیشه شنیده بودم که تخم لقّ را می‌شکنند، خصوصاً در دهن کس یا کسانی. امروز که همه حرف و حدیث‌ها رنگ و بوی تخمِ لقّ گرفت، دیدم انواع فعل‌ها را برای آن به‌کار می‌برند. از خود حقانیان که تخم لقّ را «گذاشت» تا دیگرانی که آن را «کاشتند» و حتی کسی که آن را «کشت کرد» و چند نفری هم آن را «انداختند».
بازهم یک حادثه باعث شد تا یک جریان سیاسی با زیرپاگذاشتن اخلاق و شرافت و بدون توجه به مسئولیت رسانه ای خود در کمک رسانی به حادثه دیدگان، به این واقعه دردناک تنها به عنوان یک «ابزار سیاسی» بنگرند. زلزله آمده، خانه هایی ویران شده،کودکانی بی پدر شده اند، پدرانی بی فرزند شده اند؛عزیزانی از دست رفته اند ...خیلی ها هنوز زیر آوار مانده اند ... خیلی های دیگر نیز مفقود. خدای من چه محشری شده؟، چه قیامتی شده؟ ...در یک چشم به هم زدن مردمانی بی خانمان شدند و بی سرپرست و بی خانواده ! لحظه ای تصور کنید ببینید چه مصیبت و چه بلایی بر سر هموطنان من و شما آمده است،چه دل هایی که دارد از داغ عزیز می سوزد،چه چشمانی که از شدت درد و آوارگی گریان است ...
آن وقت عده ای به اصطلاح هم وطن در این گیر و دار به دنبال تسویه حساب های سیاسی و مذهبی خود بوده اند، بس است دیگر! کاش زلزله ای به افکارمان می آمد تا از این ناآگاهی ها رهایی پیدا کنیم و به جای پرداختن به بازی های سیاسی کثیف ، به داد زلزله زدگان که هموطنان ما هستند برسیم.
وقتی اتفاقی ناگوار همچون زلزله رخ می دهد، هر انسانی سراسیمه به دنبال یافتن راهی جهت کمک رسانی به هموطنان آسیب دیده است. عده ای به ایستگاه های انتقال خون می روند، عده ای مواد غذایی و مایحتاج ضروری تهیه کرده و ارسال می کنند، عده ای به محل حادثه رفته و به کمک رسانی مشغول می شوند و خلاصه هر انسان شریفی به اندازه توان خود با آسیب دیدگان همراهی می کند. در این شرایط مهمترین اولویت و دغدغه اصلی، کمک رسانی به آسیب دیدگان و تسهیل و تسریع در این امر است.
اما در این میان عده ای قلیل و اندک، در نهایت رذالت، تنها به یک کار مشغول هستند، غارتگری از عواطف مردم و ماهیگیری سیاسی برای تأمین منافع شخصی و قبیله ای.و اصلا هم به روی مبارک خود نمی آورند که در این شرایط اولویت مدیریت بحران است نه کارهای خاله زنک بازی.
حتی برخی براي تعیین میزان خلوص مسئولان و دست اندرکاران و خادمین موکب های اربعین حسینی خود را قاضی القضات فرض می کنند و میگویند که چرا موکب های اربعین حسینی که در کشور بيگانه عراق رایگان و مجاناً اسکان و پذیرایی دادند چند روز هم در کرمانشاه و برای هم وطنان خودمان موکب نمی زنند تا به مردم مصیبت زده کرمانشاه کمک کنند.
باز هم به روی مبارک خود نمی آورند که وزیر محترم چه سنگ اندازی هایی که برای زئران بوجود آوردند که جناب یامین پورحق مطلب را ادا کردند. اینان حتی ذره ای به خود زحمت نمی دهند تا از طریق کانال های خبری پیگیری کنند یا حداقل نمی خواهند ببینند و متوجه شوند که اتفاقا بخش اعظمی از کمک رسانی های صورت گرفته توسط همان موکب های اربعین حسینی بوده است.
برخی دیگر که اتفاقاً از سیاسیون (=بخوانید سیاست زدگان) کشور هم هستند دهان باز کرده و بی کیفیتی و بدسازى مسکن مهر دولت گذشته را دلیل خسارات وارده از زلزله معرفی می کنند و در این راستا حتی از انتشار تصاویر کذب و جعلی بعنوان تصاویر زلزله کرمانشاه دریغ نمی کنند.گروهی دیگر هم در قیاسی فوق مع الفارق و استدلالی فضایی، آمدن زلزله و کشته شدن هم وطنان مان را نتیجه آرزوی مرگ برای دیگران کردن توسط ملت مان میدانند و نگفتن مرگ بر آمریکا را گفتمان مثبت و معلول نیامدن زلزله و مصیبت بر ملت ایران معرفی می کنند.
جالب است اینان که خود را سرشار از عقلانیت و دارای تفکر "دو دو تا چهارتا" و "هرآنچه دیده و لمس میشود پس هست وگرنه نیست" معرفی می کنند چطور در ذهن شان که محدود به مادی گرایی است، برای جلوگیری از یک حادثه طبیعی همچون زلزله به نگفتن یک شعار متوسل می شوند؟الحق که صاحبان این تفکر دیگر روی وقاحت را سفید کرده اند و انگار اصلا در این دنیا زندگی نمی کنند و نمی خواهند ببینند که اصل مرگ بر آمریکا، اصل مبارزه با ظلم و اصل نابودی استکبار و متجاوزان عالم است حال میخواهد رژیم منحوس صهیونیستی باشد و یا سگان قلاده پاره کرده سعودی در منطقه!
آنچه مسلّم است همگی شان سر در آخور آمریکای شیطان صفت دارند که برای نابودی شان باید ریشه تفکر انحصاری و تجاوزگرايانه شان یعنی دولت آمریکا را خشکاند و برخی تفکرات و برخوردهای دیگر و کم اهمیت تر که در این مقال مجال بیان نیست؛ در حالی که در همان ساعات ابتدای وقوع زلزله موج سواری بر آوار از سمت برخی دولتمردان برای تسویه حساب‌های جناحی و حزبی آغاز شد جناب رئیس‌جمهور در سخنانی در هیئت دولت گفت که امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند وحدت و همدلی هستیم و وقوع حوادثی طبیعی میز محاکمه نیست!
اماچرا دولت محترم خود به توصیه هایی که کردند عمل نکرد؟بد تر از آن، این است که ببینیم نتنها عمل نکرده بلکه دقیقا در نقطه مقابل آن حرکت کرده است چرا که بسیار دردناک است که در چنین شرایطی شاهد آن باشیم که دولتمردان از این بلای طبیعی برای تسویه حساب‌های سیاسی سوءاستفاده کنند.متاسفانه شروع این تسویه حساب‌های سیاسی از طرف معاون اول رئیس‌جمهور بود.
در حالی که کمتر از 24 ساعت از وقوع زلزله گذشته بود و هنوز آمار و ارقام درستی از تلفات و آسیب‌های زلزله منتشر نشده بود، اسحاق جهانگیری این جریان هجمه را کلید زد.او با ابراز تاسف از اینکه بیشتر خانه‌های تخریب شده در زلزله شب گذشته در استان کرمانشاه متعلق به ساختمان‌های مسکن مهر بوده است از وزیر راه و شهرسازی خواست تا با دقت این موضوع که چرا خانه‌های نوساز تا این حد آسیب‌پذیر بوده‌اند را بررسی کند.
تخم لقی که کاشت در ادامه توسط شبکه‌های رسانه‌ای در محیط مجازی، روزنامه‌های اصلاح‌طلب و حتی شبکه‌ها و رسانه‌های معاند خارج از کشور آبیاری شد.این موج‌سواری بر روی آوار زلزله در حالی بود که دولت تدبیر و امید با گذشت نزدیک به پنج سال نه تنها یک واحد مسکونی برای مردم نساخته بود بلکه بخش‌های نیمه‌کاره مسکن مهر که باید در عرض کمتر از یک‌سال به پایان می‌رسید هنوز تمام نکرده است.
از طرفی هم کم‌کاری‌ها در حوزه امدادرسانی به مردم نیز تحت‌الشعاع این زلزله قرار می‌گرفت.ادامه جریان سوءاستفاده از زلزله اما تاسف بارتر آنکه در ادامه رئیس‌جمهور نیز که به مناطق زلزله زده سفر کرده بود به این جریان دامن زد و مسکن مهر را مورد هجمه قرار داد. جالب‌تر آنکه در همین سخنان رئیس‌جمهور در جلسه هیئت دولت که در بخشی از آن دعوت به همدلی و پرهیز از تفرقه شده است، روحانی خود گفته است ":اینکه خانه ساخته خود مردم در منطقه سرپل ذهاب سالم مانده و در مقابل یک ساختمان دولتی فرو ریخته، نشان‌دهنده وقوع فساد در این زمینه است.
"باید به جناب رئیس‌جمهور یادآور شد که ای‌کاش در این شرایط به امداد آسیب دیدگان می‌اندیشیدید سپس در فرصتی مناسب پس با آمار و ارقام صادقانه و به دور از انگیزه‌های حزبی اگر کمبودی وجود داشته است مورد بررسی قرار می‌دادید.وقتی همسر مدیر دولتی در وسط زلزله کرمانشاه میگوی سوخاری سفارش می دهد یا اینکه دیگری با کفش وسط زندگی مردم زلزله زده می آید نمی توان انتظار از هیچکس و هیچ چیز داشت...دولت باید علمدار اداره و تدبیر و آرامش باشد اما با برجسته کردن مساله مسکن مهر در شیپور تفرقه میدمد.
این حرف ها و رفتار ها و این تفرقه مخوف و خطرناک است.ما فریفته و مغموم سیاست استادیومی شده ایم و الگوی غلط هواداری سیاسی در حال نابود کردن همه چیزمان است.تمرین مردمسالاری به صورت جدی بعد ازدولت آقای هاشمی به مرور در جامعه ما شروع شد اما با کشانده شدن به رقابت های سیاسی به سمت الگوی هواداری و طرفداری کورکورانه به قول برخی تحلیل گران "سیاست استادیومی"رفتار های کودکانه درما نهادینه شد.
دوساعت رقابت فوتبال ویا یک روز و یک هفته کری خوانی به شوخی و جدی ،پدیده دردناکی نیست اما با استادیومی شدن وجه سیاسی کشور این روزها همه چیزمان در معرض نابودیست.به خاطر خدا دست برداریم!امروز شده ایم مثل آن داستان ساده و حکیمانه که فرمود:"یکی بر سر شاخ وبن می برید".نیازی به استیضاح نیست،مردم به قیمی مثل شما نیاز ندارند.کرمانشاه فقط تامل نیاز داشت و انسان.وسلام
درسا مرادی سروستانی- دانشجوی دانشگاه دولتی جهرم
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.