گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ اولین حمله گسترده منافقین در فکه اتفاق افتاد؛ گروهی که تا سال 60 با نام مجاهدین خلق فعالیت میکردند ولی مخالفت با سیاستهای کشور و سهم خواهی آنها را به تعارض با نظام جمهوری اسلامی و حتی مقابله نظامی با کشور واداشت. آنها در 30 خرداد سال 60 مردم را به خیابانها دعوت کردند و درگیریهای خونینی راه انداختند. سپس بسیاری از مردم و مسئولین کشور را ترور کرده و رئیسشان مسعود رجوی همراه بنیصدر خائن با فرانسه فرار کرد.
منافقین تا سال 65 در فرانسه ماندند و سپس از آنجا به عراق رفتند و با حمایت صدام در عراق، ارتش آزادیبخش ایران را تشکیل دادند. منافقین در اواخر سال 66 عملیاتهای محدودی در مناطق مختلف ایران انجام میدادند که به قول یکی از اعضای ارشدشان این عملیاتها «بزن در رویی» بود.
در دی ماه سال 66 مسعود رجوی، رهبر منافقان در عراق با صدام دیدار کرد و صدام پذیرفت تجهیزات بیشتری به آنها داده و به ارتش عراق دستور دهد عملیاتهایی طراحی کنند و نیروهای سازمان را به کار گیرند تا کار جمهوری اسلامی را یکسره کنند.
نشریه سازمان همان زمان نوشت: «در این دیدار پیرامون اوضاع منطقه تبادل نظر به عمل آمد و مسئول شورای ملی مقاومت ایران به مناسبت آغاز سال جدید میلادی آرزو نمود که امسال، سال پایان جنگ و سال پایانی رژیم خمینی و برقراری صلح و دوستی میان دو کشور همسایه باشد». با این مقدمات، نیروهای منافقین در فروردین ماه سال 67 در اولین عملیاتشان به فکه حمله کردند. آنها پیروزی در فکه را جشن گرفتند و رسانههای خارجی تا جایی که میتوانستند این عملیات را بزرگ و موفق جلوه دادند.
منافقین در 28 خرداد ماه عملیات موفق دیگری به نام «چلچراغ» در مهران انجام دادند و سه روز پس از آن که ایران قطعنامه را پذیرفت از قصر شیرین عملیاتی به نام «فروغ جاویدان» را طراحی و اجرا کردند. در این عملیات، هدف نهایی آنها تهران بود.
منافقین در قالب 50 تیپ و هر تیپ 250 نفر با لباسهای خاکی (بسیجی) که فقط بازوبند سفیدی که روی بازوهایشان بود آنها را از بسیجیها متمایز میکرد با تجهیزاتی که از صدام گرفته بودند از تنگه پاتاق به طرف اسلام آباد حرکت کردند و در روز سوم مرداد ماه در عملیات فروغ جاویدان، اسلام آباد را گرفتند. آنها در اسلام آباد به کسی رحم نکردند و هر فردی که حتی ته چهره بسیجی داشت را به رگبار گلوله بستند. حتی در بیمارستان امام خمینی اسلام آباد به مجروحان هم رحم نکردند و در فجیعترین کارشان، مجروحان بیمارستان امام خمینی را از روی تخت به محوطه بیمارستان برده و همه آنها را به رگبار گلوله بستند.
اولین گروهی که از ماجرا اطلاع پیدا کرد گردان حمزه و تیپ 12 قائم آل محمد سمنان بود که در اردوگاه کوزان در نزدیکی تنگه چار زبر بودند و پس از اطلاع از موضوع راه را بر منافقین بستند که در این عملیات 67 نفر از آنها به شهادت رسیدند.
روز سوم مرداد ماه سال 67 رزمندگان گردان حمزه در گروههای ده و بیست نفره سوار تویوتا شده و جهت آزادسازی شهر اسلامآباد با سرعت به طرف این شهر حرکت کردند و حتی نیمی از شهر را از لوث وجود منافقین پاک کردند اما چون شب فرا رسید و نیروهای منافق هم لباس بسیجی به تن داشتند و فارسی حرف میزدند، شناسایی بسیار سخت بود. به همین دلیل، نیروهای گردان حمزه شهر را رها کرده و به عقب بازگشتند.
روز 4 مرداد ماه امیر سپهبد صیاد شیرازی، فرماندهی عملیات را به عهده گرفت چون اکثر نیروهای ایرانی در جنوب بودند تا جلوی حمله عراق را پس از قبول قطعنامه بگیرند و نیروی چندانی در غرب کشور وجود نداشت. لذا، شهید صیاد با کمک نیروهای هوانیروز کرمانشان (پایگاه مادر) و هوانیروز اصفهان و کرمان (پایگاه پشتیبانی کننده) جلوی حرکت منافقین به سمت کرمانشان را گرفت.
تا روز 5 مرداد ماه عملیات مرصاد با رمز مبارک «یا علی (ع)» در چار زبر (تنگه مرصاد) انجام شد. نیروهای ضد زره و هوانیروز جمهوری اسلامی ایران، منافقین که به صورت ستونی از جاده اسلامآباد به سمت کرمانشاه پیشروی میکردند را در تنگه چار زبر مورد هدف قرار داده و منافقین که به 34 کیلومتری کرمانشاه رسیده بودند تا ساعت 2 بعد از ظهر 5 مرداد شکست را پذیرفته و پس از تحمل خسارات فراوان به سوی اسلام آباد عقب نشینی کردند. پس از هجوم دوباره نیروهای سپاه، بسیج، ارتش و عشایر تا ساعت 12 شب 5 مرداد بسیاری از منافقین را به هلاکت رساندند و آنهایی هم که زنده بودند به طرف گردنه پاتاق و از آنجا به عراق فرار کردند.
آنها تا نزدیکی کرمانشاه پیش آمدند و رزمندگان اسلام با هجوم سنگینی که «مرصاد» نام گرفت آنها و تجهیزاتشان را نابود کردند. از نیروهای شجاع و قهرمان هوانیروز که در عملیات مرصاد ضربات سنگینی به تجهیزات منافقین وارد کردند میتوان از سرتیپ خلبان سید محمد نظری، سرهنگ خلبان فریدون درکه، سرهنگ خلبان غلامحسین باصری، روحانی خلبان حسینی و ... نام برد و شهید صیاد شیرازی هم فرماندهی عملیات را برعهده داشت.