به گزارش خبرنگار اجتماعي «خبرگزاري دانشجو»؛ بر اساس برنامه پنجم توسعه، باید تا پایان اجرای این برنامه، ۵۰ درصد از دانشآموزان در رشتههای "کار و دانش" و "فنی و حرفهای" ادامه تحصیل دهند.
علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش گفته است: «فلسفه توسعه هنرستان، ورود دانشآموز به بازار کار است» و حاجیبابایی، وزیر سابق آموزش و پرورش نیز تاکید داشت: «دانشآموزان مراکز فنی و حرفهای، هنرستانها و مراکز کار و دانش پس از اخذ دیپلم مستقیم بهعنوان یک کارآفرین وارد بازار کسب و کار و تولید میشوند لذا باید بتوانیم در مدت کوتاهی دانشآموزان را به سمت هنرستانها سوق دهیم.»
از سوی دیگر از دو سال گذشته بخشنامهای به مدارس ارسال شده است مبنی بر اینکه «دانشآموزان سال اول دبیرستان با تجدیدی در یکی از دروس مربوطه برای ورود به رشتههای نظری (ریاضی، تجربی و انسانی) در امتحانات خرداد ماه، از انتخاب این رشتهها در سال تحصیلی آینده محروم و باید در هنرستانهای کار و دانش و فنی و حرفهای ادامه تحصیل دهند.»
حال با وجود این همه تاکید مسئولان و برنامهها، آیا هنرستانهای فنی و حرفهای و کار و دانش توسعه کمی و بهویژه کیفی پیدا کردهاند؟ آیا وضعیت کنونی هنرستانها با نیازهای فعلی مطابقت دارد؟
برای بررسی این مسائل و مشکلات، «خبرگزاری دانشجو» گفتگویی با یکی از مدیران هنرستانهای تهران ترتیب داده که در این گفتگو به گوشهای از مشکلاتی که هنرستانها در حال حاضر با آن دست به گریبان هستند، اشاره شده است.
مدير این هنرستان تهران در گفتگو با خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، با بیان اینکه متاسفانه مشكلات هنرستانها در چندين بخش معضلآفرين شده است، اظهار داشت: در حال حاضر هنرستانها چه در بخش آموزشي و چه كادر اداري با كمبود نيروي انساني روبرو هستند.
وي افزود: در تامين نيروي انساني در بخش آموزشي به دليل ممنوعيت جذب نيروي كار از شهرستانها براي تهران متاسفانه همواره اين كمبود نيرو وجود دارد كه به همين دليل، مجبور به استفاده از دبيران حقالتدريس خواهيم شد كه اگرچه نرخ حقالتدريسان به نظر خوب است، اما به دليل عدم پرداخت بموقع، اغلب معلمان رغبتي به اين كار ندارند.
اين منبع آگاه تصریح کرد: در بحث نيروي انساني كادر اداري نيز متاسفانه هنرستانها با مشكل روبرو هستند؛ چرا كه دبیران هنرستانها باید در هفته 40 ساعت به صورت موظف رسمي فعالیت داشته باشند، در حالي كه در ساير مقاطع و حتي دبيرستانها اين ميزان كمتر است؛ همچنین سالهاي قبل به اين دليل به آنان اضافهكار تعلق ميگرفت كه متاسفانه امسال، آن نيز تعلق نميگيرد و در واقع این موضوع یک اجحاف و بيانصافي در حق آنان خواهد بود.
وي در ادامه خاطرنشان كرد: براي مثال خدمتكار يك هنرستان باید تا ساعت 14:30 در مدرسه حضور داشته باشد، در حالي كه در مقاطع ديگر الزام به حضور تا ساعت 12:30 بيشتر نيست و اين اختلاف ساعت در حال حاضر محسوب نميشود و اين خود دليلي شده براي آنكه نيروها براي كار در كادر اداري تمايلي نداشته باشند و نيروهاي با كيفيت پايين جذب شوند.
اين مدير هنرستان اظهار داشت: يكي ديگر از مشكلات هنرستانها در حال حاضر بحث قانوني است كه براساس آن مديران و معاونين مدارس باید شش ساعت تدريس به صورت الزامي داشته باشند. اگرچه اين قانون در گذشته نيز وجود داشته، اما الزامي به آن وجود نداشت، در حالي كه براساس بخشنامه «ساماندهي نيروي انساني سال تحصيلي 93-94» اين قانون الزامي شده و همه اين موارد در حالي است كه بايد پرسيد در هنرستانها با توجه به اينكه شرايط متفاوت است و حساسيت حضور مديران و معاونين بيشتر است و به دليل اينكه هر لحظه احتمال وقوع رخدادي وجود دارد، در زماني كه مدير يا معاونين در كلاس حضور دارند، مسئوليت هنرستان را چه كسي ميپذيرد؟
وي افزود: همچنين معلمان و كادر اداري هنرستانها در ماه رمضان سال گذشته يك دوره كارآموزي و كارورزي را سپري كردند و حقالزحمة معلمان پس از يك سال پرداخت شد؛ تاكنون تنها 30 درصد همين حق الزحمة براي مديران و معاونان پرداخت شده است.
به گفته اين مدير هنرستان مشكل دیگر هنرستانها مربوط به تجهيزات ناكافي است؛ براي مثال در رشتهاي نظير كامپيوتر با توجه به پيشرفت تكنولوژي و نرمافزارها در اين رشته و اينكه معلمان باید مطالب را بهروز تدريس كنند، اما سيستمهاي آموزشي مدارس به لحاظ سختافزاري اين توانايي را ندارند؛ همچنین با وجود اينكه چندين سال است از ويندوزهاي سون و يا مابقي كه پس از آن آمده ميگذرد، اما اغلب هنرستانها هنوز تنها با سيستمي كار ميكنند كه ميتواند ويندوز XP را ساپورت كند.
وي در ادامه بيان داشت: همچنين در بحث سرانه هنرستانها مشكلي كه وجود دارد اين است كه اين ميزان يا بسيار ناچيز است و يا حتي در مواردي پرداخت نميشود، بنابراین مديران هنرستانها اغلب براي تامين هزينه قبوض آب، برق و تلفن دچار مشكل هستند، در حالي كه هنرستانها نظير بخشهاي صنعتي داراي مصرف بالايي هستند، اما هيچ كمك خاصي در اين رابطه صورت نميگيرد و حتي در مواردي با قطعي مواجه ميشوند.
اين منبع آگاه در ادامه اذعان داشت: اين مشكلات تنها به همين موارد ختم نشده و موارد عدیده ديگری نيز وجود دارد؛براي مثال در كنار اين مشكلات اداري، حتي در بخش آموزشي نيز بايد گفت اطلاعرساني كافي به اوليا وجود ندارد، بنابراین اوليا به اندازه كافي اطلاع ندارند كه در هنرستانها چه رشتههايي وجود دارد؛ یکی از دلایلی كه با كمبود نيروي كار مواجه هستيم به اين دليل است كه مردم ما اصلاً نميدانند رشتهاي نظير ريختهگري وجود دارد و يا چگونه است.
اين مدير هنرستان خاطرنشان كرد: متاسفانه اطلاعرساني بسيار ضعيف است، در حالي كه ما تا دو سال آينده نظام "شش سه سه" را وارد هنرستانها ميكنيم، اما هنوز اطلاعي از چگونگي انجام آن نداريم و حتي نميدانيم چه تغييراتي در رشتهها و يا ساير بخشها رخ ميدهد و چه برنامهاي براي كاردانشها و فنيحرفهايها در نظر گرفته شده. شايد بيشتر از يك سال فرصت نداريم و از همين امروز بايد براي آن راهی انديشيده شود.
در پایان این گزارش باید یادآور شد اینها تنها گوشهای از مشکلات متعدد هنرستانهای فنی ـ حرفهای و کار و دانش است. باید از مسئولان محترم آموزش و پرورش سوال شود چرا بین قوانین مصوب و اسناد بالادستی با کارهای صورت گرفته کمترین همخوانی وجود دارد؟ اگر فرض بر توسعه اینگونه مدارس است، چرا متناسب با این انتظارات، امکانات و بودجه کافی در اختیار آنها قرار نمیگیرد؟ تشویق دانشآموزان برای ورود به هنرستانها باید پشتوانه اجرایی و عملیاتی هم داشته باشد، بدون طی این فرآیند و بهسازی وضعیت هنرستانها، فقط صورت مسأله عوض خواهد شد و اقدامی در جهت تغییر مبنایی صورت نخواهد گرفت.