شبکه کانونهای تفکر ایران ( ایتان) دعوت رئیسجمهور را برای بررسی و نقد بسته دولت برای خروج غیر تورمی از رکود اجابت کرده و در نامهای به رئیسجمهور ۸ مورد مهم را که کارآیی بسته دولت را با چالش جدی مواجه میکنند برشمرده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، در پی انتشار گزارشهای دولت با عناوین «چرایی بروز رکود تورمی و جهت گیری های برون رفت از آن» و «سیاست های اقتصادی دولت برای خروج غیر تورمی از رکود طی سالهای 1393 و 1394» و درخواست دولت محترم برای نقد و بررسی آن، شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان) با انتشار نامه ای به ریاست محترم جمهور ضمن استقبال از انتشار این گزارشها به عنوان نشانه ای از مسئولیت پذیری دولت، نقطه نظرات خود را درباره این بسته در اختیار دولت قرار داده است.
در نامه شبکه کانونهای تفکر ایران به رئیسجمهور که خلاصه آن نیز با عنوان 8 نکته مغفول در بسته دولت برای خروج از رکود تورمی منتشر شده، آمده است:
بسمه تعالی
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
احتراما پیرو انتشار دو گزارش «چرایی بروز رکود تورمی و جهت گیری های برون رفت از آن» و «سیاست های اقتصادی دولت برای خروج غیر تورمی از رکود طی سالهای 1393 و 1394 » توسط ستاد هماهنگی امور اقتصادی دولت و درخواست دولت محترم مبنی بر نقد و بررسی آن، شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان) نکات زیر را در خصوص عوامل بوجود آورنده شرایط موجود و جهتگیریهای اصلی برای خروج از رکود به استحضار می رساند:
1- نفس ارائه گزارشهای مذکور فارغ از محتوای آن، مثبت است زیرا نشان از مسوولیت پذیری دولت در قبال اقتصاد کشور و همچنین پاسخگویی نسبت به تعهدات و وعدههای انجام شده به مردم دارد. تداوم این رویه باعث ثبات سیاستی و آرامش اقتصادی در کشور میشود که فضای پیش روی فعالان اقتصادی را روشن میکند.
یکی دیگر از نقاط قوت بستهی خروج از رکود دولت، توجه به بحث خروج غیر تورمی و پایدار از رکود است. علیرغم اینکه این مساله بیش از 20 سال در ادبیات اقتصادی دنیا مورد توجه قرار گرفته و با عناوین «رشد غیر تورمی» (1) و «رونق پایدار» (2) بیان میشود، اولین باری است که به طور رسمی در دستور کار دولت قرار گرفته است، البته همچنان برخی به اشتباه معتقد به دوگانهی تورم و رونق میباشند. بر اساس مدلهای کلان اقتصادی، میتوان با اتخاذ ترکیب بهینه سیاستهای مناسب طرف عرضه و تقاضا در فرآیند برنامهریزی برای هر یک از پیشرانهای اقتصادی، افزایش تولید و به تبع آن اشتغال را با رعایت شاخصهای مربوط به عدالت اقتصادی بدست آورد و همزمان تورم عمومی را نیز کاهش داد.
2- در کنار اقدامات و سیاستهای پیشنهادی دولت برای ایجاد رونق غیر تورمی، مسأله مهمی که توسط دولت به ویژه در قسمت اقتصاد کلان در بستهی مذکور مورد توجه قرار نگرفته و میتواند به عنوان هشدار مطرح شود، حضور جدی بخش های غیر مولد در اقتصاد کشور است که سرمایهگذاری در آن نه تنها منجر به افزایش تولید و ثروت در اقتصاد نمی شود بلکه توزیع درآمد را نیز ناعادلانه میکند و به تورم و رکود دامن می زند. این مهم از جمله مسائلی است که پرداختن به آن در بهبود وضعیت اقتصادی کشورها، به ویژه اقتصاد کشور ما که در آن سرمایهگذاریهای غیرمولد اقتصادی از نرخ بازگشت سرمایه بالاتری نسبت به سرمایهگذاری مولد برخوردار است، حائز اهمیت است. سوداگری در زمین و مسکن، طلا، ارز، شبکه توزیع کالا، قاچاق کالا و … از جمله مصادیق فعالیتهای غیرمولد اقتصادی است که هر یک در بازۀ زمانی معین، عمده منابع مالی را به خود جذب کرده و بهدلیل آزاد بودن در رقابت با بخشهای مولد، هزینه تأمین منابع و تجهیز منابع در بخشهای مولد را نیز افزایش میدهد. در نتیجهی این فعالیتها سرمایه گذاری در بسیاری از بخشهای مولد اقتصادی فاقد صرفه اقتصادی میشود و در این شرایط سازوکار بازار دیگر نمیتواند به تنهایی نسبت به تخصیص بهینه منابع اقدام کند.
به بیان دیگر اقتصاد کشورها شامل طیفی از فعالیت هاست که بسته به شرایط کشور، برخی مولد، برخی کمتر مولد و برخی غیرمولد هستند. برای مثال در بخش زمین و مسکن، ساخت مسکن متناسب با نیاز برای خانوار، ساخت برجهای تجاری و خرید زمین و نگهداری آن برای کسب سود در آینده، فعالیت هایی هستند که قابل انجام است اما با نگاهی به شرایط اقتصاد میبینیم که برای جلوگیری از افزایش سرسام آور قیمت مسکن، ضروری است عرضه مسکن متناسب با نیاز برای خانوارهای فاقد مسکن افزایش یابد و لذا این بخش در مقابل خرید زمین ـ که غیر مولد است و سرمایه را از اقتصاد خارج کرده و به نوعی بلوکه میکند و سبب اشتغال و ارزش افزوده نمی گردد ـ و یا ساخت برجهای تجاری و اداری ـ که منابعی را مصرف کرده اما به تقاضای مصرفی مسکن در اقتصاد پاسخ نمی گوید ـ مولدتر محسوب شده و اولویت دارد و ضروری است که تسهیلات و حمایت ها بیشتر برای حمایت از تولید مسکن تخصیص یابد؛ این در حالی است که در شرایط فعلی شیب تسهیلات بانکی در عمل به دلیل سودده بودن خرید زمین و نگهداری آن و یا ساخت برجهای تجاری و اداری به سمت آن تند است.
لذا ضروری است در شرایط فعلی اقتصاد ما که در آن بخشهای غیرمولد قوی حضور دارند، این بخشها از طریق افزایش هزینه فعالیتهای اقتصادی در آن با استفاده از ابزارهای اقتصادی همچون وضع مالیات، کاهش اعطای تسهیلات و … تضعیف گردند و همزمان با کاهش هزینه سرمایهگذاری در بخشهای مولد و پوشش ریسکهای مربوطه بستر سرمایهگذاری در بخش های مولد با اولویت پیشرانهای اقتصادی توسط سرمایه-گذاران داخلی فراهم شود.
3- یکی از نقاط بسیار مهم در حمایت از تولید و بهبود فضای کسب و کار که در بسته خروج از رکود دولت مغفول واقع شده است، شفافیت اطلاعاتی است. در واقع پیش نیاز استفاده از راهکارهای نرمافزاری جهت حمایت از تولید و فراهم کردن شرایط مطلوب برای ایجاد فضای رقابتی و بدون رانت در اقتصاد و افزایش هزینههای فعالیتهای غیرمولد اقتصادی، ایجاد شفافیت اطلاعاتی است که ضروری است به عنوان اقدامی راهبردی مورد توجه قرار گیرد. در فضای غیر شفاف، برنامه ریزی و اجرا برای اقتصاد بسیار سخت میشود و همچنین بنگاهها نمیتوانند با اطمینان سرمایه گذاری کنند. در این وضعیت فساد و رانت افزایش یافته، منابع به خوبی توزیع نشده و درآمدها نیز به درستی احصا نمیشود. برای مثال به میزان 30 درصد از کل مالیات وصولی، فرار مالیاتی در کشور وجود دارد که در صورت وجود یک سیستم اطلاعاتی منسجم می توان از آن جلوگیری کرد و وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی را کاهش داد (گزارش 10986 مرکز پژوهشهای مجلس). وجود پدیدههایی مانند قاچاق کالا، افزایش بدون دلیل قیمتها بویژه در بخش خدمات، زمین خواری های گسترده و سوداگری در بخش ارز و مسکن، کند بودن سیستم تصمیم گیری در اقتصاد و … ریشه در فضای ابهام و مه آلود اقتصادی دارد.
در حوزۀ ارز نیز یکی از مهمترین اولویتهای کشور برای ساماندهی بازار ارز و اعمال سیاستها در این بخش، ایجاد شفافیت اطلاعات است و تا زمانی که تراکنشهای ارزی در کشور شفاف نشود امکان نظارت، سیاستگذاری و کنترل بازار ارز به نحو مطلوب وجود ندارد. لذا ضروری است دولت و بانک مرکزی برنامه مدونی را برای ایجاد شفافیت در این حوزه با تکمیل و تقویت سامانههای پرتال ارزی و مانند آن و ارتباط آنها با یکدیگر به منظور ساماندهی صرافی های مجاز و جلوگیری از خرید و فروش ارز خارج از این سامانهها توسط صرافیها ارائه نمایند.
در حوزه بانکی نیز در حال حاضر فقدان شفافیت و به تبع آن ضعف نظارت بانک مرکزی مشکلات زیادی را مانند افزایش حجم معوقات بانکی، انحراف منابع بانکی به سمت فعالیتهای غیرمولد اقتصادی، افزایش سهم شرکتداری بانکها و انجام فعالیتهای سوداگرانه توسط این شرکتها، بوجود آورده است. ضروری است بانک مرکزی اطلاعات مدیریتی بانکها را به صورت برخط در اختیار داشته باشد و با ایجاد سامانه تسهیلات بانکی بر پرداخت تسهیلات، کیفیت وثایق و هماهنگی اعتبارات با رتبه اعتباری افراد بهصورت برخط نظارت کند. همچنین دولت محترم میتواند بانک مرکزی را مکلف نماید تا شاخصهای عملکردی بانکها مانند رتبه اعتباری، کفایت سرمایه، معوقات و مانند آن به تفکیک بانکها به اطلاع عموم مردم برسد.
در حوزه انتشار اطلاعات اقتصادی توسط دستگاهها هرچند جنابعالی بر شفاف سازی و انتشار اطلاعات اقتصادی تأکید داشتید لیکن این مهم تاکنون محقق نشده است. لذا در این خصوص پیشنهاد میشود فرد معینی را مسوول اجرای این موضوع نمایید تا کانونهای تفکر و مراکز مطالعاتی در صورت بروز مشکل بتوانند موضوع را از ایشان پیگیری نمایند.
یکی دیگر از مسائل مهم در اقتصاد ایران که کمتر به آن توجه میشود، حضور پررنگ اشخاص حقیقی است که با استفاده از سازوکارهای متنوع وکالت توانستهاند سوء استفاده های فراوانی بویژه در حوزه واردات و صادرات کالا، معوقات بانکی و فرارهای مالیاتی و مانند آن انجام دهند. لذا ضروری است در ساماندهی اقتصاد کشور به این موضوع توجه جدی شود و فعالیت های اقتصادی که حجم آن از یک مبلغ معین بیشتر است توسط اشخاص حقیقی ممنوع شود. این موضوع به صورت جدی مورد توجه کشورهای دنیا بوده است. برای مثال در کشوری مانند ترکیه اجاره دادن حتی یک واحد مسکونی توسط اشخاص حقیقی ممنوع است و ضروری است فرآیند اجاره دادن از طریق اشخاص حقوقی یا همان شرکتها انجام شود.
4- سه عنوان «تورم فشار تقاضا» (3)، «تورم فشار هزینه» (4) و «انتظارات تورمی» مهمترین نظریههای توضیح دهنده تورم در علم اقتصاد است. آنچه در بسته مذکور، بیشتر مبنای تحلیل قرار گرفته، «تورم فشار تقاضا» است. در این نظریه، نقدینگی عامل اصلی و تنها عامل ایجاد کننده تورم است. لکن برخی مطالعات، خصوصا با تاکید بر ساختار وارداتی تولید، «تورم فشار هزینه» را نیز یکی از عوامل اصلی تورم بیان می کنند. بر این اساس، با توجه به کاهش تورم انتظاری ـ ناشی از تغییر فضای سیاسی کشور و توقف افزایش فشارهای بین المللی علیه ایران ـ و کاهش حدود 15% نرخ ارز و ثبات نرخ ارز (5) در کنار تخلیه کامل اثر افزایش نرخ ارز در شاخص قیمت های سال 91 و نیمه اول سال 92، از دلایل اصلی کاهش نرخ تورم در 6 ماهه دوم سال 92 و چهار ماهه اول سال 93 است. حال آنکه نرخ رشد نقدینگی در سال 91 و 92 حدود 30 درصد بوده است. این میزان از افزایش نقدینگی، قطعا نمیتواند کاهش حدود 30 درصدی در تورم نقطه به نقطه را توضیح دهد (6). لذا پیش فرض اثر پذیری مطلق متغیر تورم از نقدینگی در اقتصاد ایران، از اشکالات اساسی در شکل گیری تحلیل مذکور است و به نقش سه برابر شدن نرخ ارز در افزایش شاخص بهای کالا و نقش آن در افزایش تورم کمتر توجه شده است. در حال حاضر شاخص بهای کالا به کمتر از میزان شاخص بهای مصرف کننده رسیده است.
5- با این وجود حتی اگر تحلیل صورت گرفته مبتنی بر نقدینگی هم پذیرفته شود، در بسیاری موارد مفهوم پایه پولی و نقدینگی در مطالب ارائه شده با یکدیگر خلط شده است و در مواردی بهجای یکدیگر استفاده شده است، حال آنکه موضوع اصلی در تحلیلهای اقتصاد کلان حجم نقدینگی و رشد سالیانه آن و کانالهای تخصیص آن در اقتصاد است و بحث شیوههای افزایش نقدینگی صرفاَ از آن جهت مهم است که بر کانالهای تخصیص موثر است. به طور کلی نقدینگی عبارت از حاصل ضرب پایه پولی در ضریب فزاینده است. پایه پولی، خلق پولی است که توسط بانک مرکزی انجام می شود و ضریب فزاینده، خلق پولی است که توسط بانکها انجام میشود. از سال 88 تا خرداد 92 سه اتفاق به صورت همزمان رخ داد.
1) افزایش پایه پولی به خاطر احداث مسکن مهر از طریق خطوط اعتباری بانک مرکزی به میزان چهل هزار میلیارد تومان
2) افزایش قدرت خلق پول بانک ها با چراغ سبز بانک مرکزی، بهطوریکه ضریب فزاینده از 3٫9 در سال 1388به 5٫1 درخرداد سال 92 رسید .طی این چهار سال حداقل 232 هزار میلیارد تومان نقدینگی توسط بانک ها خلق شد و تخصیص یافت.
3) شوک ارزی و عدم تدبیر مناسب بانک مرکزی (7) که باعث 3 برابر شدن نرخ ارز و به تبع آن افزایش چشمگیر شاخص بهای کالا شد.
بنابراین در خصوص تحلیل تورم باید سه عامل فوق را در کنار هم مورد بررسی قرارداد. در خصوص مسکن مهر انحراف منابع گزارش نشده است و نقش مستقیم و غیر مستقیم آن در رشد گروههای صنایع و معادن و خدمات در سالهای 89 و 90 مشاهده میشود و با توجه به ارتباط پسین و پیشین این بخش با سایر بخشهای اقتصادی حداقل 2 میلیون نفر در سالهای 89، 90 و 91 بهواسطه مسکن مهر مشغول به کار بودهاند. همچنین خط اعتباری تخصیص داده شده به این بخش بهصورت الگویی بازگشتپذیر طراحی شده است و تاکنون 3 هزار میلیارد تومان از این تسهیلات توسط مردم بازپرداخت شده است.
حال شایسته است به این سوال پاسخ داده شود که آیا پول خلق شده توسط بانک ها در خدمت تولید بوده است؟ و اصولا این منابع به چه بخش هایی تخصیص یافته و به چه میزان اشتغال و رشد ایجاد کرده است و یا بانک ها به چه میزان از طریق شرکتهای زیر مجموعه خود اقدام به سوداگری در اقتصاد کردهاند. آیا در صورتی که 232 هزار میلیارد تومان خلق شده توسط بانکها به سرمایه در گردش واحدهای تولیدی اختصاص مییافت، واحدهای تولیدی دچار رکود میشدند؟
علی رغم اینکه در مقدمه سیاستهای اقتصادی دولت به نبود زیرساختهای لازم در نظام بانکی برای تجهیز و تخصیص بهینه منابع اشاره شده است، با شروع به کار دولت جدید به جای اینکه رشد ضریب فزاینده متوقف شود و نقدینگی صرفاً از طریق افزایش پایه پولی در پرداخت تسهیلات قرض الحسنه از طریق سازوکارهای معین تجربه شده بهصورت خطوط اعتباری برای رفع نیاز های اساسی مردم تصریح شده در اصل 43 قانون اساسی تخصیص یابد تاکنون کاملا معکوس عمل شده و ضریب فزاینده پولی از 5٫1 در خرداد 92 به 5٫5 در خرداد 93 افزایش یافته است و این به معنای افزایش حداقل 127 هزار میلیارد تومان نقدینگی است که توسط بانکها در یک سال گذشته تخصیص یافته است. این در حالی است که مشکل سرمایه در گردش واحدهای تولیدی هم چنان پابرجا است. همچنین پایه پولی علی رغم تأکید دولت مبنی بر افزایش نیافتن آن، از حدود 92500 میلیارد تومان در خرداد 92 به مبلغ 112500 میلیارد تومان در خرداد 93 رسیده است و این افزایش 20 هزار میلیارد تومانی پایه پولی در مدت 1 سال گذشته معادل 22 درصد کل پایه پولی کشور است که عمدتاَ در کانالهای بودجهای و برگشت ناپذیر تخصیص داده شد و افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی را به دنبال داشته است.
حال در شرایطی که رغم اعلامی سرفصل معوقات بانکی حدود 80 هزار میلیارد تومان است که با توجه به تمدید و تقسیط بخشی از این بدهی در سالهای اخیر رقم اصلی معوقات بانکی حداقل 150 هزار میلیارد تومان معادل 25 درصد کل نقدینگی کشور برآورد میشود و همچنین سهمیه بندی پرداخت تسهیلات بانکی از سوی بانک مرکزی در سر فصلهای اقتصادی صرفا توصیه ای است و هیچگونه الزام اجرایی برای تحقق آن وجود ندارد، با چه منطقی میتوان با کاهش سپردههای قانونی بانکها نزد بانک مرکزی قدرت خلق پول بانکها را افزایش داد و وظیفه تأمین مالی بنگاهها را به بانکها سپرد؟
تجربه سیاستهای کشور آمریکا برای خروج از رکود نشان میدهد بانک مرکزی این کشور برای خروج از رکود و حفظ رونق در سال های 2007 تا نیمه 2014 کاملاَ معکوس توصیههای صندوق بین المللی پول به ایران عمل کرده است و خود معادل 3123 میلیارد دلار پایه پولی را افزایش داده ولی برای کنترل نقدینگی، ضریب فزاینده را از 8٫8 واحد به 2٫85 واحد کاهش داده است و حال آنکه معاون بانک مرکزی در ماههای گذشته افزایش نقدینگی از طریق خلق پول توسط بانک ها را به عنوان دستاورد یاد کرده است و آن را سالم سازی ترکیب نقدینگی دانسته است (8). در صورتیکه نقدینگی، نقدینگی است و شیوة خلق و افزایش آن دلیلی بر سالم بودن یا سالم نبودن آن نیست.
6- در تحلیل ارائه شده آمده است که تحریمها در وقوع شرایط رکود تورمی اخیر سهمی نداشته اند و در صورت نبود تحریم ها نیز این شرایط برای کشور حادث می شد. حال آنکه در تحلیل ارائه شده از رکود تورمی از منظر تحریم ها دارای اشکالات اساسی است و از آنجا که بخشی از راهکارهای پیشنهاد شده بر اساس این تحلیل است، موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند. در بندهای قبل، به اثر افزایش نرخ ارز و بر افزایش تورم اشاره شد و مشخص شد که افزایش نرخ ارز نقشی اساسی در افزایش تورم داشته و کنترل نرخ ارز باعث کنترل و کاهش تورم شده است. در ادامه بر اساس جدول ذیل تحلیلی از اثر تحریم ها در وقوع شرایط رکودی در کشور ارائه شده است.
همانطور که در جدول فوق مشخص است، در سال 91 که رشد اقتصادی منفی شده است، رشد اقتصادی بدون نفت به اندازه 5٫9 درصد از رشد با نفت بیشتر است. بنابراین 5٫9 درصد از رشد منفی 6٫8 درصدی در سال 91 ناشی از رشد 37٫4- درصدی در بخش نفت است که حاصل از کاهش تولید نفت است. با یک تحلیل دقیق تر می توان نشان داد که کاهش 0٫9 درصدی در رشد اقتصادی بدون نفت نیز ناشی از اثر کاهش درآمدهای نفتی در بودجه دولت و سرمایهگذاری کل اقتصاد است. از این رو تحریم ها در بروز شرایط رکودی در کشور نقش اساسی داشتهاند.
این در حالی است که در سال های 92 و 93 در بخش تولید مسکن به عنوان یکی از پیش رانهای اصلی اقتصاد کشور در شرایط تحریم، دو اتفاق مهم رخ داد: اولاَ توقف برنامه نوسازی و ساخت سالانه 200 هزار واحد مسکونی روستایی و دوماَ توقف نسبی تکمیل پروژههای نیمه تمام مسکن مهر که عمدتاَ دارای پیشرفت 80 درصدی هستند. قابل ذکر است این اقدامها برخلاف وعدۀ انتخاباتی جنابعالی است و در صورتی که وزارت راه و شهرسازی سیاست اتمام و تداوم پروژههای مسکن مهر و ساخت مسکن های روستایی را براساس وعدۀ انتخاباتی جنابعالی در دستور کار قرار میداد، در انتهای سال 92 اقتصاد کشور از رکود خارج میشد و افراد بسیار زیادی در بخش مسکن مشغول به کار میشدند. این همه در حالی است که وزارت راه و شهرسازی بهجای پیگیری این دو اقدام به دنبال سیاست آزموده شده تحریک تقاضا است که این سیاست برخلاف راهبرد کلان ارائه شده مبنی بر خروج رکود از مسیر افزایش عرضه در گزارش دولت محترم است.
7- یکی از نکاتی که در این گزارش به آن اشاره شده است، دسته بندی رکود به دو دسته رکود طرف تقاضا و رکود طرف عرضه است که البته این دسته بندی یک گام رو به جلو است اما کامل نیست زیرا اولاً رکود بر سه نوع است:
1) رکود طرف تقاضا
2) رکود طرف عرضه
3) رکود توأمان طرف عرضه و تقاضا
در رکود توأمان طرف عرضه و تقاضا اگر عرضه به تنهایی تحریک شود به دلیل اینکه تقاضا توانمند نیست، تولید از رکود خارج نمیشود و ضروری است پس از عرضه، تقاضا هم تحریک شود. البته برای جلوگیری از بروز تورم ضروری است تقدم زمانی تحریک عرضه بر تقاضا رعایت شود.
دوماً اقتصاد ایران دارای بخشهای مختلف است که در شرایط حاضر هر یک به یکی از انواع رکود سه گانه مبتلا هستند لذا سیاست ایجاد رونق غیر تورمی در هر یک از این بخشها متفاوت است که در این بسته مورد توجه قرار نگرفته است. اگرچه برنامهریزی برای به حرکت درآوردن بخش های پیشران در بسته دولت از نکات قوت بسته پیشنهادی است، لکن دو اشکال اساسی در این بین قابل بحث است:
اول اینکه علی رغم جامعیت تقریبا مناسب شاخص های معرفی شده برای شناخت بخش های پیشران، برخی مولفه های اصلی در اقتصاد ایران همانند میزان اشتغال هر یک از بخشهای پیشران مورد توجه قرار نگرفته است. این مساله خصوصا با توجه به آخرین آمار منتشره از مرکز آمار ایران که نشان دهنده افزایش نرخ بیکاری به اندازه 0٫1 درصد در بهار 93 می باشد، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
نکته دوم، عدم تناسب انتخاب بخش های پیشران بر اساس مولفه های معرفی شده است. در واقع تناسب خاصی بین مولفه های گفته شده و بخش های معرفی شده وجود ندارد. به نظر میرسد ملاک اصلی در پس انتخاب بخش های پیشران، شاخص تولید ناخالص داخلی است. البته این شاخص از مهمترین شاخص های اقتصادی است لکن از جامعیت مناسب برخوردار نیست. خصوصا در اقتصاد ایران که از یک طرف نفت سهم بالایی در شکل گیری شاخص تولید ناخالص داخلی دارد و از طرف دیگر بیکاری یکی از مسائل اساسی کشور می باشد، انتخاب عملی بخش های پیشران بر اساس شاخص GDP مشخص کننده قبض و بسط اقتصاد و حل مشکل اشتغال نیست.
وجود این ضعف ها در نمایه GDP موجب شده است تا برخی سازمان های جهانی، همچون مجمع جهانی اقتصاد به معرفی شاخص های دیگری بپردازند که این نمایه بخشی از آن است. مناسب بود تا دولت با توجه به شرایط رکود تورمی فعلی مجموعه ای از شاخص های اقتصادی را که دربرگیرندۀ اشتغال و اقتصاد مقاومتی برای بیاثر کردن تحریمها بود را تحت یک عنوان هدف گذاری می نمود و سیاستها را بر آن اساس تنظیم میکرد.
8- از آنجا که تحریم ها در بروز شرایط رکود تورمی فعلی نقشی اساسی داشته اند. نگاه بسته دولت به موضوع تحریم ها واقع بینانه بوده و فرض شده که نظام تحریم ها حداقل تا آخر سال 94 به قوت خود باقی است. آنچه در بسته مغفول مانده نگاه دولت به مدیریت تحریم ها و بیاثر کردن آنها با استفاده از سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. اتفاقا این سیاست ها به شدت با رونق پایدار اقتصادی سازگار است و میتواند در کاهش اثرات تحریم بر تولید و تورم موثر واقع شود. هرچند در ابتدای تحلیل ادعا شده است که مجموع سیاستهای ارائه شده در انطباق کامل با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است اما واکاوی گزارش و رویکردهای آن نشانی از سیاستهای اقتصاد مقاومتی ندارد و با اجرای این سیاستها خروج غیرتورمی و پایدار از رکود متصور نیست. این شبکه در آیندۀ نزدیک به حول و قوه الهی مجموع سیاستهای مبتنی بر اقتصاد مقاومتی برای رونق پایدار و غیر تورمی را ارائه خواهد داد.
والسلام
(1) Non-inflationary growth
(2) Sustainable growth
(3) Demand pull inflation
(4) Cost push inflation
(5) بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی از نمایه های آماری سال 92، متوسط نرخ ارز از 3545 تومان در سه ماهه اول سال 92 به 2998 تومان در سه ماهه سوم سال 92 رسیده است. همچنین متوسط نرخ ارز از 1356 تومان در سال 1390 به 3521 تومان در سه ماهه چهارم سال 91 رسید.
(6) بر اساس گزارشات بانک مرکزی، تورم نقطه به نقطه در تیر 92 برابر با 44٫1 درصد بوده که در تیر 93 به 14٫6 درصد رسیده است.
(7) در این خصوص که در نامه مورخ 10/7/91 ایتان به رئیس جمهور محترم وقت به تفضیل به آن پرداخته شد و هشدارهای لازم بههمراه راهکارهای مربوطه پیشنهاد شد که کمتر به آن توجه شد.
(8) Board of Governors of the Federal Reserve System