به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، در یکی از روزهای اواسط بهار سال ٩٠ همسر شخصی به نام "سراج" ٣٠ ساله دارای پارچه فروشی سیار با مراجعه به پلیس آگاهی مركز استان اعلام داشت كه همسرش از عصر 4 روز گذشته با یک دستگاه خودروی پرایدی كه به صورت امانت در اختیار او بوده از خانه خارج و تاکنون بازنگشته است.
متعاقب آن خودرو در حالی كه بار پارچه داخل آن قرار داشته و سوئیچ روی آن بود و نیز دست نوشتهای با این مضمون كه «فقط یك هفته دیگر توی سد منجیل جنازه اش را پیدا كنید عاقبت كسی كه به دختر مردم تجاوز بكند این است، به هوای پارچه با دختر من رابطه داشت فكر میكرد، نمی توانیم پیدایش كنیم، داخل شهر خودش پیدایش كردیم ما تركها سرمان بره غیرتمان نمی رود. والسلام» روی داشبورد خودرو قرار داشت، كشف شد.
با توجه به نحوه كشف خودرو كه بر اساس اعلام یکی از دوستان فرد مفقود شده به نام "حبیب" به طور اتفاقی در خیابان پارك شده و انعكاس آن به یکی از برداران همسر فقدانی و سپس اعلام به مركز فوریت های پلیسی ١١٠ و همچنین طراحی سناریوی تماسهای تلفنی و تلاش در تحریف مطالب و انحراف پلیس در روند پیگیری و نیز سعی بر القای اینكه فقدانی دارای انحراف اخلاقی بوده است و از سویی نوشته به دست آمده در داخل خودرو كه بیش از حد شفاف بوده و به عبارتی عامل جنایت نشانههای واضحی از خود اعلام داشته و در آن به ترك بودن؛ اهلیت خود در منطقه رستم آباد و محل انداختن جسد و خودكشی فرزند خود كه به دور از منطق بوده و به نوعی عامل جنایت اقدام به معرفی خود کرده و جمیع این موارد باعث شد پرونده پس از بستن راههای انحرافی ایجاد شده در فاز جدید رسیدگی قرار گیرد.
با توجه به باز شدن مسیر جدید در رسیدگی به مفقود شدن "سراج" و خاموشی خط تلفن در همان تاریخ فقدان مشخص شد كه وی آخرین فعالیت خود را در آج بیشه رشت داشته است و به دنبال آن با توجه به اینكه در اكثر نقاط سناریوی فقدان اعم از پیدایش خودرو، ارائه اطلاعات پیرامون انحرافات اخلاقی مفقود شده و ... حضور فردی به نام "حبیب" به چشم میخورد و اینگونه استنباط میشد كه او دخالتی در شكلگیری موضوع داشته باشد.
به همین منظور پیرامون او بررسی غیر محسوس معمول كه حكایت از اختلاف با همسر و اقدام به متاركه او داشته و از سویی نامبرده با فقدانی و نیز برادر همسر فقدانی رفاقت و ارتباط داشته و شغل او انجام كار تاسیساتی و تعمیراتی خانه بوده و تحقیقات حاكی از این بود، قبل از فقدان "سراج" حدود بیست روز در خانه مشغول به كار بوده است و برابر اظهارات چند تن از همسایگان تردد او در این ایام در خانه "سراج" به نحوی بوده كه بدون حضور او و زمانی كه همسر سراج در خانه تنها بودند، انجام میگرفت و ارزیابی از كارهای تعمیراتی انجام شده بیانگر این بوده كه تعمیرات مذكور كه نیاز به دو الی سه روز كار داشته بالغ بر بیست روز به طول انجامیده است.
در بخش دیگری از تحقیقات كه نظر كارآگاهان را بیشتر به خود جلب کرد این بوده كه "حبیب" دارای یك باب خانه ویلایی در منطقه آج بیشه شهرستان رشت یعنی محل خاموشی تلفن فقدانی است.
مهمتر از آن كه نامبرده در مراحل قبلی تحقیق هیچ گونه صحبتی از خانه مزبور نکرده و همواره نشانی خانه پدری خود را ارائه مینمود و نظر به اینكه سیر تحقیقات احتمال ارتباط نامشروع همسر فقدانی با "حبیب" و متعاقب آن ارتكاب قتل به انگیزه حذف "سراج" را مطرح میکرد.
با توجه به یافتههای پلیسی اقدامات اطلاعاتی خط تلفن "حبیب" با تعیین زمانی خاص استعلام و پاسخ حكایت از این داشته كه خط مذكور در هنگام خاموشی تلفن فقدانی در همان محل و مقارن با آن فعالیت داشته است و نكته دیگر اینكه در شب فقدان در محل كشف خودروی فقدانی فعال بوده است.
ریز مكالمات خطوط تلفن همراه همسر فقدانی و "حبیب" دریافت و فاقد هر گونه نكته قابل توجه بود اما برخی از شمارهها حاكی از این بود كه آنان میبایست دارای خطوط دیگر باشند كه ارائه نکردهاند كه با این بینش برادر فقدانی آموزش لازم برای بررسی این احتمال توجیه شد كه نتیجه كسب یك خط ایرانسل متعلق به همسر "سراج" اما به نام فرد دیگری بوده و كسی از آن اطلاع نداشته است.
در ادامه خطوط موجود با هماهنگی قضایی تحت كنترل قرار گرفت و به طور همزمان با ترفند های پلیسی شوكهایی به افراد مورد نظر وارد شد كه ضمن به دست آمدن چند مورد مكالمه مشكوك همسر فقدانی با خطی ناشناس خط مقابل نیز استعلام مالك شد كه متعلق به فردی در خارج از استان بوده اما ردیابی معمول و محل فعالیت آن در رشت بوده و علی رغم اینكه اسمی در مكالمات رد و بدل نمیشد، اما احتمال تعلق خط به "حبیب" میرفت كه با توجه به محدودیت مكالمه خطوط مذكور پیامهای كوتاه طرفین از چند روز قبل از فقدان "سراج" بود.
نتیجه استعلام نشان میداد بیش از ٥٠٠ مكالمه پیام كوتاه رد و بدل شده در ظرف دو ماه و نیم و اینكه كلیه پیامها بین ساعت 24 تا 5 صبح ارسال میشد و روایت از رابطه نامشروع طرفین داشته و نكته جالب توجه اینكه پیامها كاملا فیلتر شده و به صورت رمزی تحریر شده بود اما وقتی كه این پیام ها در كنار دیگر قرائن و مطالب پرونده قرار گرفت ضمن مشخص نمودن اینكه طرف مقابل "حبیب" است ارتكاب جنایت را قطعی میکرد.
با توجه به اینكه مقامات قضایی در ارتباط با قتل، وجود جسد را لازمه و مقدمه كار و صدور دستورات قضایی میدانند اما با ارائه مدارك مقام قضایی مجاب به صدور دستورات بطور همزمان در خصوص روابط نامشروع "حبیب" ٣١ ساله و "دنیا" ٢٣ ساله شد.
در بازرسی از خانه "دنیا" و در لابلای رختخوابها دو عدد سیمكارت كه مخفی شده بود و صرفا برای تماس با "حبیب" استفاده میشد كشف و پوكههای این سیم كارتها نیز در مغازه حبیب كشف شد و با توجه به اینكه قریب به دو ماه بود كه خانه خود در منطقه آج بیشه را اجاره داده بود برای بازرسی از آن محدودیتهایی وجود داشت اما متهمین در بازجویی ابتدایی حتی رابطه خود را منكر كرده بودند، ولی در مراحل بعدی به سبب وجود مستندات صرفا به داشتن رابطه اعتراف و از فقدان و سرنوشت "سراج" اظهار بیاطلاعی کردند.
در ادامه ذهنیت كارآگاهان بر آن داشت كه "سراج" در خانه "حبیب" به قتل رسیده و احتمال اینكه در همان جا مدفون شده باشد میرفت كه با این فرض از مرجع قضایی كسب دستور شد و خانه موصوف مورد بازبینی و بازرسی قرار گرفت كه محل به مساحت كلی ٥٠ متر و فاقد حیاط بوده كه محلی برای مدفون نمودن جسد ظاهراً به نظر نمی رسید، اما زمانی كه از كف پذیرایی بازدید شد بخشی از آن تازه سیمانكشی شده بود و حالت تازگی و متمایز با دیگر قسمتها داشت كه نظر پلیس را به خود جلب کرد و محل مورد نظر حفر و با برداشتن لایه سیمانی بوی تعفن به مشام رسیده كه در ادامه حفاری جسد "سراج" كشف كه از لحاظ ظاهری آثار ضرب و جرح برروی آن مشهود بود.
با توجه به كشف جسد "سراج" ، بعد از گذشت دو ماه و نیم در خانه "حبیب" متهم ناگزیر لب به اعتراف گشوده و این گونه تصریح کرد: از حدود چهار ماه قبل با همسر "سراج" رابطه برقرار کرده و هنگامی كه برای تعمیر در خانه آنان حضور داشته این رابطه شدت گرفته و تا جایی كه بعد از اتمام كارِ تعمیرات احساس كردیم دیگر نمیتوانیم بدون هم بمانیم و به همین دلیل تصمیم به حذف "سراج" گرفتیم و زمانی که در راه او را دیدم ، سوار خودرویی كه در اختیار داشت شدم و سپس ساندیسی كه از قبل بیست عدد قرص خواب آور در آن تزریق كرده بودم را به او دادم که او خورد و بیهوش شد و سپس او را به خانه خودم انتقال دادم و با میلهای آهنی به سر او زدم كه فوت کرد و در پذیرایی منزلم چالهای كندم و او را مدفون نمودم و دست نوشتهای را در خودرو او قرار دادم و آن را در كنار خیابان پارك كردم.
متهم در ادامه اظهار داشت: دو روز بعد نیز به عمد برادر "دنیا" را به بهانه جستجو به مسیر پارك خودرو كشانده و اعلام داشتم كه به طور تصادفی خودرو را دیدهام و حدود سه روز بعد از دفن تصمیم گرفتم تا به سرعت خانه را اجاره دهم كه در این بین متوجه شدم، محل دفن در اثر فساد جسد باد کرده و تركیده كه مجدداً محل را شكافته و با ضربات چاقو تلاش كردم باد جسد را كم كنم و سپس یك ورقه آهنی تهیه كردم و بر روی جسد قرار دادم و حدود سی سانتی متر روی آن را سیمان كشیدم.
وی افزود: تماس های انجام شده از خطوط عمومی توسط او انجام گرفته و نیز عین دست نوشته به دست آمده از خودرو توسط او نوشته شده است.
نامبرده اذعان داشت: همسر مقتول در جریان جزئیات كار نبوده و تنها در جریان حذف او بوده است كه متهمه "دنیا" نیز به موارد اعلامی اعم از رابطه نامشروع و تصمیم به حذف همسرش و اطلاع از قتل آن اعتراف كرد و سپس صحنه قتل توسط متهم بازسازی شد و متهمین با صدور قرارِ تأمین روانه زندان شدند.