گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ در سال های اخیر به دفعات از سوی جریان های مختلف، چه دانشجویی و چه مردمی شاهد ابراز نگرانی هایی در مورد آینده نظام سلامت کشور بوده ایم. چیزی که با همه ی تلاش ها فعلا فقط در حد نگرانی باقی مانده است.
این نگرانی ها ابعاد مختلفی دارند: عدم مشخص بودن تعرفه و سردرگمی مردم در پرداخت ها، بیمه های ناکارآمد و از همه مهمتر و بزرگتر، زیر میزی که می شود گفت برای رفع مشکلات هیچ کدام از این ها تا به حال اقدام عملی جدی صورت نگرفته است.
اما چیزی که شاید لابه لای این مشکلات گم شده و خیلی مهم به نظر نمی رسد، آینده ی پزشکانی است که امروز در حال تحصیل هستند. وضعیت آموزش، تحصیل و حواشی آن همواره برای خود دانشجویان پزشکی و دلسوزان این عرصه نگرانی هایی به وجود آورده در حالی که این نگرانی تا به حال مورد توجه مراجع بالاتر نبوده است.
ناکارآمدی و ضعف در سیستم آموزشی فعلی
فرزادی، پزشک عمومی که همین امسال در آزمون دستیاری پذیرفته شده است یکی از آن دانشجویانی است که از وضعیت آموزش پزشکی در ایران شکایت دارد. می گوید این پزشکی، میراث اساتید گذشته است که با سیستم آموزشی دیگری تحصیل کرده اند. بعید از 20 سال دیگر، پزشکان ما که در این سیستم درس خوانده اند هم بتوانند به این کیفیت طبابت کنند و احتمالا تا چند سال دیگر، موردی برای افتخار به سطح پزشکی درکشور وجود نداشته باشد.
رویا فلاح، دانشجوی نخبه پزشکی است. او هم از وضعیت آموزشی فعلی راضی نیست. از قدیمی بودن سیستم شکایت دارد و معتقد است برنامه ریزی آموزشی از دوران ابتدایی مشکل دارد. می گوید: «از همان دوران ابتدایی این مشکل به چشم می خورد. در در دوران مدرسه همه دنبال نمره هستند و در دانشگاه هم که مدرک گرایی مطرح است، به همین دلیل کسی در دوران دانشجویی کاری یاد نمی گیرد و کسانی که بعد از تحصیلات وارد کار می شوند کارایی خوبی ندارند. در سطوح آموزشیمان پژوهش و آزمایش معنایی نداشته و ندارد. نگاه ها نسبت به کارهای تحقیقاتی فرق می کند. برای مثال در رشته پزشکی در دوران علوم پایه ما درس هایی را می خوانیم که به گفته خود اساتید خیلی لازم و ضروری نیست. چیزهایی که می شود با چند جلسه تجربه در آزمایش یاد گرفت را با طی کردن ترم های متعدد در دانشگاه می خوانیم و حفظ می کنیم!»
این نخبه جوان معتقد است سنگینی دروس علاقه مندان به پژوهش را از این کار باز می دارد و فشرده و طولانی بودن دوره های درسی، رمقی برای کارهای تحقیقاتی و پرورش خلاقیت ها باقی نمی گذارد. طبق اطلاعاتی که دارد، در سیستم آموزشی غرب، دانشجویان مادامی که یک منبع در اختیار داشته باشند، چیزی را حفظ نمی کنند و در صورت نیاز به آن منبع مراجعه می کنند و همین امر باعث می شود خیلی از باری که دانشجویان ما تحمل می کنند را نداشته باشند.
کتاب ها و منابع قدیمی هم از آن دسته مشکلاتی است که دانشجویان پزشکی با آن مواجه هستند. منابع قدیمی که کمتر پیش می آید به روز شوند، یکی از مواردی است که دانشجویان را شاکی کرده است.
معیشت دانشجویان پزشکی
دانشجویان پزشکی خصوصا رزیدنت ها از وضعیت اقتصادیشان ناراضی اند. دانشجوی دوره دستیاری که هشت سال درس خوانده و دوسال طرح گذرانده، دیگر به سن و سال ازدواج رسیده است. اکثر آن ها متاهلند و احتیاج به ثبات کاری و درآمدی دارند اما این اتفاق برایشان نمی افتد.
رزیدنت های سال پایین تر با حجم کار بالا و شیفت های پشت سر هم، فرصتی برای مطالعه و استراحت ندارند و دستمزدی که به آن ها پرداخت می شود نیز کمک هزینه ی تحصیلشان است و کفاف زندگی نمی دهد.
از لحاظ قانون رزيدنت ها مجاز نيستند در بيرون كار كنند ولي مشكلات رزيدنت ها آنقدر زياد است كه بعيد نيست 90درصد آنها در بيرون از محيط هاي آموزشي به كار مشغول باشند.
آصف نیا، رزیدنت سال دومی قلب از شیفت های طولانی 48 ساعته می گوید و این که دیگر وقتی برای درس خواندن و مطالعه ندارد چه برسد به رسیدگی به خانواده. او که متاهل است و کودکی خردسال دارد، به سختی زندگی را می گرداند و منتظر است هر چه زودتر دوسال دیگر هم تمام شود. می گوید: «باورکردنی نیست کسی که سال ها درس خوانده و بهترین رتبه ها را آورده، الان در این مقطع برای گذران زندگی اش دچار مشکل باشد. در همه جای دنیا، سعی می کنند دانشجوی پزشکی که سر و کارش با جان مردم است در رفاه باشد و از نظر فکری آزاد باشد تا اشتباهات به حداقل برسد اما در اینجا اصلا شاهد مراعات نیستیم.»
به گفته عليخاني يكي از رزيدنتهاي رشته ارتوپدي در بيمارستان شهيد بهشتي اغلب دورههاي رزيدنتي آموزش مدوني را در بر ندارند و متاسفانه در حال حاضر رزيدنتها بيش از آنكه آموزش ببينند تنها به كار ميپردازند.
وي افزود: اغلب آموزشها در اين دورهها به صورت سينه به سينه و از طريق رزيدنت هاي سالهاي بالاتر منتقل ميشود و بسيار كم اتفاق ميافتد كه اين آموزشها از طريق اساتيد انتقال يابد.
عليخاني در ادامه بيان داشت: همه این موارد در حالي است كه مزايايي كه براي يك رزيدنت در نظر گرفته ميشود بسيار ناچيز است عليرغم اينكه دانشجويان پزشكي پس از هفت سال تحصيل و رسيدن به پزشكي عمومي يك دوره دو ساله به نام طرح را نيز ميگذرانند و پس از آن است كه بايد يك دوره چهار ساله رزيدنتي را سپري كنند و اين به اين معناست كه يك رزيدنت در سن 31 سالگي به مرحله پزشكي مي رسد و تا آن زمان هيچ گونه مزايا و پشتوانهاي براي اين قشر وجود ندارد.
وي در ادامه تصريح كرد: همچنين براي رزيدنتها شيفت هاي بسيار غيراصولي در نظر گرفته ميشود و گاها 48 ساعت تمام يك رزيدنت هيچ استراحتي ندارد و دائما بايد مشغول به كار باشد در حالي كه اين موضوع هم راندمان كاري را پايين مي آورد و هم آموزش صحيحي را به دنبال ندارد .
دانشجوهای دیگری که دوره دستیاری را می گذرانند هم از وضع اقتصادیشان ناراضی اند. نگرانی از امنیت شغلی در آینده را که کنار بگذاریم، در همین دوره هم مشکلات اقتصادی توانسته در کارایی شان موثر باشد. به طوری که خودشان اذعان می کنند دانشجویی که دو شب پشت سر هم بیدار بوده و مشکلات زندگی اش به او فشار آورده، نمی تواند برخورد خوبی با بیمار و خانواده بیمار داشته باشد و احتمال خطای او بالا می رود.
اختلالات روانی شایع در بین دانشجویان پزشکی
مطالعات نشان می دهد که اختلالات روانی در بین دانشجویان رشته های پزشکی بالاست. در پژوهشی که توسط جهاد دانشگاهی انجام شد، مشخص شد که بیش از چهل درصد آنان دچار اختلالات روانی هستند که شیوع این اختلالات با جنس، عدم موفقیت تحصیلی (به طور مرزی) و وضعیت اقتصادی تعیین شده براساس نظر شرکت کننده، ارتباط معنی دار داشته است.
این مطالعه نشان داد که شیوع اختلالات روانی در دانشجویان پزشکی بیش از سایر افراد جامعه است.
این پژوهش که فاکتورهای مختلف را بررسی کرده، نشان داده که مسائل اقتصادی، شرایط کارورزی و تحصیلی و عوامل محیطی، در ایجاد این اختلال می تواند موثر باشد.
این پدیده نامیمون، خارج از مباحث پژوهشی و آماری، در بین دانشجویان پزشکی بسیار مشهود است. دانشجویان خود معترفند که در دوره تحصیلشان، ناامیدی و بی انگیزگی و مشکلاتی که ایجاد می کند بسیار شایع است و حتی موارد بسیاری را به خاطر دارند که به دلیل فشار زیاد کار و درس، مجبور به ترک تحصیل و یا حتی در مواردی خودکشی شده اند.
شیوع بالای اختلال روانی در بین دانشجویان پزشکی بسیار نگران کننده است تا جایی که توجه بیشتر مسئولین و برنامه ریزان بهداشتی و آموزشی را می طلبد.
نفوذ بی انگیزگی در میان دانشجویان و حتی اساتید
صالحی، رزیدنت ارتوپدی از بی انگیزگی خودش و حتی اساتیدشان می گوید. در این بین به خستگی برخی اساتید اشاره می کند و معتقد است که کار زیاد اساتید و وقت گذاشتنشان در مطب ها، دیگر وقتی برای مطالعه برایشان باقی نمی گذارد و انگیزه ای برای یادگرفتن و بروز کردن اطلاعاتشان ندارند. در حال حاضر کار زیاد آن ها را از مطالعه و آموزش به رزیدنت ها باز می دارد و این، برای دانشجوها هم بی انگیزگی ایجاد می کند.
از طرفی عده ای معتقدند به دلیل عدم نظارت قوی، برخوردی با کم کاری و ضعف علمی اساتید انجام نمی شود. اساتیدی که سن و سالی از آن ها گذشته رو به تمام شدن هستند و روزگارشان سپری شده و خیلی هایشان در هیچ کنگره ای شرکت نمی کنند و علمشان را بروز نمی کنند.
دانشجویان پزشکی معتقدند روزگار این اساتید سپری شده و باید از اساتید جوان تر استفاده کرد و در عین حال، تجربه ای که از این اساتید می تواند منتقل شود را هم نادیده نگرفت.
نگرانی های دانشجویان پزشکی از آینده نظام سلامت، ابعاد مختلفی دارد که وجه کوچک و مغفول مانده ی آن، مواردی بود که در گزارش مطرح شد.
توجه به این نکات در سیستم سلامت از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که آینده ی سلامت کشور در دست همین دانشجوهای امروز است.
ولی کاش حد اقل یه مسئول جدی می گرفت.