گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ هفتهای که گذشت بازار کتاب با خبرهای متفاوتی همراه بود؛ از حمله «مریخیها» پس از دو سال به ایران تا ماجرای «بزرگراه»ی که از وسط بازار کتاب میگذرد. از خبر اول اینکه:
حمله «مریخیها» پس از دو سال به ایران!
هدا عربشاهی، مترجم گفت: کتاب «مریخی ها خود ما هستیم» نوشته پروفسور جووانی بینیامی، رئیس کمیته بینالمللی تحقیقات فضایی و رئیس شورای مشورتی آژانس فضایی اروپایی است. این دانشمند برجسته علم اخترفیزیک از مصاحبه شوندگان من بود به پیشنهاد من، اواخر سال 89 این کتاب را همراه با اجازه ترجمه و انتشار در ایران برایم ارسال کرد که ترجمه آن در حدود یکسال و نیم بطول انجامید و در آبانماه سال 91 آن را به انتشارات مازیار تحویل دادم که متاسفانه در دولت قبل غیرمجاز شناخته شد.
وی افزود: اما این کتاب پس از آغاز به کار دولت یازدهم و ارائه درخواست بررسی مجدد، مجوز گرفت و در روزهای اخیر وارد بازار شد.
این مترجم اظهار داشت: «مریخی ها خود ما هستیم»، کتابی است که در مقوله کتابهای حوزه ترویج علم طبقهبندی میشود و به زبانی ساده و قابل درک به بررسی موضوعات مختلف کیهان شناختی از بیگ بنگ (انفجار بزرگ) تا شکلگیری حیات در زمین میپردازد و بنابراین، معتقدم که میتواند برای علاقهمندان به اختر فیزیک و نجوم آماتوری و به خصوص دانشآموزان مقطع دبیرستان بسیار جذاب و آموزنده باشد.
عربشاهی که کتاب «مریخیها خود ما هستیم» را مستقیماً از ایتالیایی به فارسی برگردانده است، گفت: این کتاب به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، چینی و اکنون فارسی ترجمه شده است. در ایتالیا نیز پس از چندین نوبت تجدید چاپ، بیش از 10 هزار نسخه از آن به فروش رسیده و در انگلیس، آمریکا و آلمان هم با توفیق خوبی همراه بوده است.
نویسنده رمان «زمان منفی» تصریح کرد: فرایند انتشار این کتاب با وجود پیگیریهای مداوم انتشارات مازیار، بسیار فرساینده و تلخ بود چرا که نویسنده با بزرگواری از حق مادی این کتاب کاملاً علمی و مستند گذشت و امتیاز معنوی آن را به من واگذار کرد اما اداره کتاب دوره قبل به دلایلی آن را غیرمجاز اعلام کرد، این مسئله باعث شد انگیزه لازم برای انتشار دو رمان نوشته خودم و دو نمایشنامه ترجمه را که در چند سال اخیر آماده کرده بودم، از دست بدهم.
این نویسنده در خصوص کارهای آینده اش گفت: دو رمان جدیدم آماده هستند که یکی آنها، علمی تخیلی با محوریت پدیده زمان است و به نوعی میتوان گفت که قسمت دوم «زمان منفی» است و کار دیگرم رمانی زنانه با موضوع جنگ است. هنوز نمیدانم این دو اثر را به دست کدام ناشر بسپارم، فعلاً ترجیح میدهم روی نسخه نهاییشان تامل بیشتری کنم و بعد در این خصوص تصمیم میگیرم.
«بزرگراه»ی که از وسط بازار کتاب میگذرد!
این کتاب دومین عنوان از مجموعه «داستان فارسی» نشر گمان است. این ناشر در ابتدای کتابهای این مجموعه اعلام کرده که قصد دارد در انتشار کتابهای «داستان فارسی»، مخاطبان ایرانی را با تجربههای بکر و عمیق از داستان، زندگی و دغدغههای انسان روبرو کند.
طیبه گوهری کارشناس رشته ادبیات فارسی از دانشگاه شیراز است و علاوه بر این اثر، کتاب «و حالا عصر است» از او منتشر شده است. گوهری جایزه ادبی بوشهر، جایزه ادبی ماه مهر شیراز، جایزه جشنواره زنان هنرمند فارس و جایزه سوم جشنواره داستانهای ایرانی مشهد را در کارنامه خود دارد.
مجموعه داستان «بزرگراه» از این نویسنده، 12 داستان کوتاه را با عناوین زیر شامل میشود:
تا وقتش برسد، دلتای روشن، بگو که نگفتی، دستهای چسبناک، پاگیر، ماکت ارگ، قرار بیقراری، نشانی، همدیگر، همسایههای ساحلی، رستاخیز و در بزرگراه.
در قسمتی از داستان «بگو که نگفتی» از این کتاب میخوانیم:
نیمهشب بود که مرد با صدای تیکتیک عقربهها بیدار شد. ساعت قطرهقطره دقیقهها را چکاند پشت پلکهایش. فکر کرد همین حالاست که پلکش سوراخ شود. نیمخیز که شد درد به تیرهی پشتش دوید و تا مهرههای گردن بالا آمد. فرخنده، گوشهی اتاق مثل دختربچهی پیری خوابیده بود. دوباره کوچک شده بود به اندازهی سیزدهسالگیاش که لباس پر پولک توی تنش لق میزد.
به عکس بچهها نگاه کرد. به دختر و دامادش. به قاب چوبی روی تلویزیون و بعد به پسر و عروسش که روی تاقچه بودند. دیشب صدای هر دویشان را از پیغامگیر تلفن شنیده بود که برای فرخنده پیام گذاشته بودند. «مامان فری، سلام. دو بار زنگ زدم نبودی. فردا نه صبح ایران دوباره زنگ میزنم.» «سلام، مامان فری. برای پنجشنبهی هفتهی آینده، برات وقت دکتر گرفتم. هم قلب، هم استخوان. رفت و برگشت میفرستم...»
از دیشب خارخار گفتن حرفی ناگفته ته گلوی مرد گیر کرده بود، آنقدر که حالا خواب را از سرش پرانده بود. پای توری پرده را کنار زد و از پنجره به بیرون نگاه کرد. بوی نم و بوی تند سم سوسک آمد. شب سرد زمستانی روی لبهی آهنی پنجره سفیدک زده بود و صدای اذان، سکوت و تاریکی شب را شیار میزد...
این کتاب با 100 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 6 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
ارتباط ماجرای لولهکشی احمدآباد با چاپ کتاب!
داوود غفارزادگان با اشاره به بازچاپ برخی آثار خود توسط حوزه هنری گفت: داستان بازچاپ این کتابها مانند ماجرای لولهکشی آب احمد آباد شده است. 5 سال پیش بود که به من اعلام کردند که قرار است تعدادی از کتابهایی که سالهای قبل در حوزه هنری منتشر شده بود و نیز تعداد دیگری از کارهای قدیمی من را بازچاپ کنند و من نیز بر همین اساس این آثار را ویرایش و اصلاحاتی به رویش انجام دادم و حتی حروفچینی و تصویرسازی آن نیز انجام شد ولی هنوز چاپ نشده است.
وی افزود: از آن موقع به بعد هرسال به من خبر در دست چاپ بودن را میدهند اما عملا کتابی دست من نرسیده است و خودم هم دیگر پیگیری نمیکنم که حاصل چه شد.
غفارزادگان ادامه داد: این آثار شامل نزدیک به 20 اثر هست که فعلا گفته شده هفت داستان کودک با عناوین چرا دم خروس کوتاه است، راز گل سرخ، کلاغ آبی، قصههای نقاشی ناتمام، چه کسی قویتر است، غول سنگی و کلاغ هم میمیرد در نوبت انتشار قرار گرفته و مجددا اعلام کردهاند که همین روزها تا ابتدای پاییز منتشر خواهد شد.
به گفته این نویسنده برخی از این آثار پیش از این در حوزه هنری، برخی در انتشارات برگ و برخی نیز توسط ناشران دیگر چاپ شده بود که گردآوری شده و ویرایش و تصویرسازی دوباره روی آنها صورت گرفت.
این نویسنده در ادامه با اشاره به کمکاری این روزهای خود گفت: در واقع خودم را بازنشسته کردهام. خیلی حوصله نوشتن ندارم. نوشتن حال میخواهد اما وقتی برای یک تجدید چاپ پنج سال انتظار باید بکشی و یا برای انتشار یک کتاب باید سه سال در انتظار ارشاد بمانی و دو سال هم در انتظار ناشر معلوم است که نویسندگی راه به جایی نمیبری.
غفارزادگان افزود: نوشتن این روزها نه فایده مالی دارد و نه معنوی و خب معلوم نیست چه فایدهای دارد. من مینویسم اما ترجیح میدهم برای انتشار به جای ناشر آن را به مجلات بدهم.
ادبیات دفاع مقدس باید به کتابهای درسی وارد شود
مدیر دفتر طنز حوزه هنری با اشاره به اهمیت آشنایی نسل جدید با ادبیات انقلاب و دفاع مقدس گفت: در تمام دنیا مطالبی را كه میخواهند در ذهن نسل جدید كاملا ماندگار شود، در كودكی به آنها آموزش داده و تا بزرگسالی مرتب آن را تكرار و كامل میكنند. با توجه به این موضوع، ما هم اگر میخواهیم فرهنگ دفاع مقدس و پایداری در نسل جدید نهادینه شود، باید آموزش را از مقاطع پایین تحصیلی شروع كنیم.
وی با اشاره به این كه دفاع مقدس تمام نشده است، گفت: ممكن است در مرزها به صورت فیزیكی با تهاجم دشمن مواجه نباشیم اما تهاجم فرهنگی كه بارها به آن اشاره شده وجود دارد و تا زمانی كه تهاجم هست، دفاع مقدس و تلاش برای حفظ ارزشها و آرمانها هم وجود دارد.
فیض همچنین تاكید كرد: این كه عدهای میگویند ادبیات انقلاب نداریم حرف كاملا اشتباهی است؛ چرا كه ادبیات انقلاب و ادبیات دفاع مقدس، ساحت دارد، تعریف دارد، ارزش دارد و نمونههای درخشانی از آن را شاهدیم. با توجه به این موضوع، باید این ادبیات را در كتابهای آموزشی بگنجانیم و به شكل تحلیلی و پژوهشی به آن نگاه شود.
این شاعر كشورمان با بیان این كه این كار باید كارشناسی شده باشد تا نتیجه مطلوب داشته باشد، گفت: اگر كارها را به دست كارشناسان بسپاریم و كسانی را وارد عرصه كنیم كه در این زمینه صاحب تخصص هستند، آثاری نوشتهاند كه مورد توجه مخاطبان داخل و خارج از كشور قرار گرفته و هم دفاع مقدس و هم مخاطب را به خوبی میشناسند، وارد كردن ادبیات پایداری به كتابهای درسی اقدامی بسیار مفید و لازم است.
وی در ادامه اظهار كرد: حتی به نظر من، نه تنها ادبیات دفاع مقدس باید به كتابهای درسی مقاطع مختلف مدارس وارد شود و یك واحد درسی شناخته شود، بلكه میتواند یك گرایش دفاع مقدس در ادبیات وجود داشته باشد. فرهنگ دفاع مقدس، قابل پژوهش و قابل دسترسی است. بنابراین علاوه بر جا دادن آن در پایان نامهها، میتوان گرایش ادبیات انقلاب را ایجاد كرد تا صاحب نظرانی در این زمینه رشد پیدا كنند و اینچنین به تثبیت و تبیین مبانی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بپردازیم.
شهید تجلایی به روایت همسرش در قاب یک کتاب نشست
در این کتاب نسیبه عبدالعلی زاده همسر شهید تجلایی در روایتی شیرین به شرح آشنایی خود با این شهید و نیز ازدواج آنها و شهادت وی پرداخته است.
شهید علی تجلایی قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر وفرمانده طرح وعملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) (ستاد کل نیروهای مسلح) بود که در بهمن ماه سال 63 و در حین نبرد در منطقه هورالعظیم به شهادت رسید.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
پرسیدم:«علی تو خوشبختی؟» گفت: راستش رو بگم؟ گفتم: خب پس جواب مشخص شد. گفت ناراحت نمیشی؟ گفتم معلوم شد دیگه. گفت: در مقایسه با مردهای دیگه خیلی خوشبختم اما اگه منظورت اون خوشبختی ایدهآله، خوب اون خوشبختی فقط با شهادت به دست میآد. دعا کن به اون خوش بختی برسم.
میدانستم علی من حالا واقعا خوشبخت است.
همسر وی همچنین در این کتاب در مورد گمنامی شهید تجلایی چنین روایت میکند: از طرف بچههای گروه تفحص تماس گرفتند. بار اول نبود که زنگ میزدند. قبلا هم چند بار زنگ زده بودند که حاج خانوم اجازه بدهید برویم دنبال جنازه علی. من هم قسمشان داده بودم که شما را به خدا این کار را نکنید. میدانستم و یقین داشتم که طاقت ندارم جنازه علی را ببینم. علی زیبا بود. از صورتش معصومیت میبارید. همیشه لبخند گوشه لبش بود. نمیخواستم جور دیگری ببینمش. مخصوصا وقتی یادم میافتاد با همان شلوار کهنه و پاره پاره سوسنگرد شهید شده بود، دلم آتش میگرفت.....گفتم من این طوری راحتترم که علی همان جا توی جنوب بماند... گفتم حاج آقا پروین قدس. نه تور و خدا. گفت: نه حاج خانم با بچهها تصمیم گرفتیم برای علی آقا قبر درست کنیم. خواستیم نظرتون رو بپرسیم. تا این را گفت زدم زیر گریه. گریه نمیگذاشت حرفم را بزنم. فکر کرد ناراحت شدم. عذرخواهی کرد، گفت: باشه حاجخانوم. گفتم: نه، اشک شوقه!
گفت: یه جایی را انتخاب کردیم که درست پایین قبر شهدای گمنامه. هر کس بخواهد قبر علی رو ببینه، باید اول از کنار اون قبرها رد بشه. با اینکه این قبر خالی است اما بچه ها میروند کنارش نماز و دعای توسل میخوانند... میگویند چه کار دارید؟ ما به این قبر دلخوشیم. دل بچه ها به آن قبر دلخوش است و و دل من به خاطراتش. به عکسهای آلبومش. عکس سر عقد. همان که عاقد شهید است، داماد شهید است، شاهدهای عقد هم شهیدند.
کتاب نیمه پنهان: تجلایی به روایت همسر شهید از سوی انتشاارت روایت فتح با شمارگان 3300 نسخه و قیمت 4500 تومان منتشر شده است.
«درباره نقد» منتشر شد
صالح طباطبایی مترجم و محقق درباره اثر جدید خود گفت: کتاب «درباره نقد (گذری بر فلسفه نقد)» با موضوع فرانقد 2 روز پیش توسط نشر نی چاپ شد و از دیروز وارد بازار نشر شد. درباره موضوع این کتاب، یعنی فرانقد باید اشاره کنم که به معنی نقد ِ نقد است.
وی افزود: فلسفه نقد یا همان نقد نقد، شاخهای از فلسفه است. این اثر هم نوشته نوئل کارول است که پیشتر کتاب «درآمدی بر فلسفه هنر» را از او ترجمه کردهام و چاپ سومش سال گذشته وارد بازار شد. او فیلسوف تحلیلی معاصر و مدرس است و روشش هم در آموزش فلسفه، روش تحلیلی است.
این محقق در ادامه گفت: «درباره نقد» اثر مهمی است؛ از این نظر که این بخش از فلسفه، در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در ترجمه این کتاب ناچار شدم پارهای از عبارتها را که در فارسی کمتر داریم یا شنیده شده نیستند، معادلسازی کنم. موضوعی که کتاب به آن میپردازد، موضوعی کاملا بکر و تازه است و علتی که آن را برای ترجمه انتخاب کردم، همین بود. طی چند سال اخیر، در کشور ما، تقریبا به مساله نقد پرداخته شده است، منتقدین نظر داده و جشنواره نقد کتاب برگزار میشود اما کمتر به موضوع فلسفه نقد پرداخته شده است.
طباطبایی گفت: این کتاب 2 روز پیش توسط نشر نی به چاپ رسید و از دیروز دوشنبه عرضهاش در بازار نشر آغاز شد.
خداحافظی صباغزاده از کانون پرورش فکری و همسفری با «قطار لکلکها»
مریم صباغزاده ایرانی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به پایان دوره رسمی فعالیتش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: من به تازگی از کانون بازنشسته شدهام و الان رسما به جمع آنها پیوستهام البته فعالیتم قطع نشده و از من دوباره دعوت به کار شده است ولی با این حال امیدوارم که در این دوران فرصت و فراغت بیشتری برای رسیدگی به کارهای ادبی عقبماندهام پیدا کنم.
وی در ادامه و در همین زمینه گفت: بیشتر تمرکزم در سالهای اخیر به روی داستان کودکان بوده و تازهترین اثر در دست انتشارم نیز با عنوان «قطار لکلکها» نیز در همین ژانر اماده انتشار شده است و امیدوارم که در سال جاری منتشر شود.
صباغزاده ادامه داد: این داستان با محوریت مخاطب کودکان و در مورد مهاجرت لکلکها نوشته شده است و هنوز ناشر مشخصی ندارد با این حال امیدوارم که بتوانم مانند دو کتاب صدای ساز سهراب و گلوله نخ آنها را منتشر کنم.
این نویسنده در ادامه با اشاره به دو کتاب دیگر خود گفت: کتاب اندوه فراموشی اثری نیمه کاره است با موضوع تهران معاصر و سرگذشت موسیقی و سیاست در آن که امیدوارم بتوانم به زودی آن را به اتمام برسانم و منتشر کنم.
وی همچنین در ادامه به رمان دیگری از خود اشاره کرد و گفت: مدتی پیش نگارش رمانی برای مخاطب نوجوان با عنوان منیرو را شروع کردم که تا به حال نیمه کاره مانده است. امیدوارم به زودی فرصتی فراهم شود که با اتمام این رمان آن را برای انتشار در سال آینده آماده کنم.
یادآوری میشود مریم صباغزاده ایرانی نویسنده و روزنامه نگار است که داستان نویسی را از اوایل دهه ۶۰ در کانون پرورش فکری آغاز و به عنوان عضو مرکز آفرینشهای ادبی و بعد به عنوان مربی به این مرکز پیوست.
داستانهای وی از معدود داستانهای ادبیات دفاع مقدس است که زاویه دید زنانه در آنها لحاظ شده و از رویکردی «زن محورانه» برخوردار است.
صباغزاده از سال 1378 تشکل انجمن قلم ایران را به همراه برخی دیگر از نویسندگان راه انداخت و از اعضای موسس این انجمن و در سال 85 دبیری جشنواره قلم زرین را بر عهده داشت.
از وی تاکنون مجموعه داستان های زخمهها، هجرانی، مجنون وشیدایی منتشر شده است که دو مجموعه مجنون و شیدایی در حوزه ادبیات جنگ است.
همچنین نامههای باد (درباره مقاومت لبنان) و روایات هفتگانه (در مورد زندگی جلال آل احمد) از آثار اوست.
وی پیش از این مدیر مرکز آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.
اولین دوره جایزه ادبی شهریار برگزار میشود
سید حامد مدنی نایب رئیس هیئت امنای بنیاد بینالمللی استاد شهریار در این باره به خبرنگار مهر گفت: با هدف بزرگداشت مقام و شخصیت شاعر نامدار ایران استاد شهریار، رشد و اعتلای خلاقیتها و آفرینشهای ادبی، ترویج و تقویت زبان فارسی در خارج از کشور، ایجاد پیوند بین ادبیات ملل به ویژه در حوزه جهان اسلام، معرفی چهرههای پژوهشگر و محقق در حوزه شهریارشناسی و شهریارپژوهی با مشارکت پایگاه استنادی جهان اسلام، شهریور ماه سال جاری همزمان با روز بزرگداشت استاد شهریار و زبان و ادب فارسی، این جایزه برگزار میشود.
وی از تمامی فارغالتحصیلان و دانشگاهیان کشور که پایاننامه آنها مربوط به استاد شهریار است، خواست یک نسخه از پایاننامه خود را به دفتر مرکزی بنیاد بینالمللی پژوهشی استاد شهریار به نشانی تهران، خیابان مطهری، خیابان فجر (جم)، کوچه شهید نظری، پلاک 36، واحد 6 ارسال کنند.