به گزارش خبرنگار مقاومت و پایداری «خبرگزاری دانشجو»، شهید ناصر کاظمی قائم مقام قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) در 12 خرداد ماه سال 1335 به دنیا آمد. شهید کاظمی با اتمام دوره متوسطه به دلیل حاکمیت رژیم پهلوی تمایلی به رفتن به سربازی نداشت به همین دلیل در کنکور شرکت کرد و در رشته های تربیت بدنی و پیراپزشکی قبول شد.
کاظمی پس از ورود به دانشگاه، تنها به درس خواندن اکتفا نکرد و به شغل معلمی رو آورد. او از سال 1356 به مبارزات سیاسی خود شدت بخشید و در صف جوانان فعال و انقلابی مسلمان قرار گرفت. در همین سال به دلیل فعالیت های سیاسی در دانشگاه و به آتش کشیدن پرچم آمریکا در هنگام ورود ورزشکاران آمریکایی به مجموعه صد هزاری نفری آزادی از طرف ساواک شناسایی و پس از دستگیری به ژاندارمری تحویل داده شد و در نهایت در زندان قصر زندانی شد. با اوجگیری انقلاب اسلامی و اعطای برخی از آزادیهای سیاسی شهید کاظمی را نیز به همراه جمعی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد کردند.
کاظمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از خرداد ماه سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. سپس حدود چهار ماه در شهرستان زابل به فعالیت پرداخت و بعد از آن با شروع توطئه خلق عرب در خوزستان، برای رویارویی با توطئه تجزیه خوزستان راهی خرمشهر شد و تا پایان این غائله در آنجا ماند.
شهید کاظمی با توجه به موقعیت حساس کردستان بنا به پیشنهاد شهید بروجردی (فرمانده وقت سپاه کردستان) به همراه چند تن از دوستانش در 17 دی ماه سال 58 به پاوه رفت. در این زمان این شهر که در شهریور ماه توسط شهید چمران و دوستانش آزاد و پاکسازی شده بود دوباره در اثر سازش و خیانت عوامل دولت موقت به دست ضد انقلاب افتاده بود. شهید کاظمی فعالیت خود را در پاوه با سمت فرماندار و در کنار آن اداره امور روابط عمومی سپاه آغاز کرد و در این مدت به دلیل شایستگی و مدیریتی که از خود نشان داد علاوه بر فرمانداری، به فرماندهی سپاه پاوه نیز منصوب شد.
او در بهار سال 59 با یک حمله بسیار متهورانه «بانیگان» را پاکسازی کرد و در خردادماه 59 به منظور پاکسازی «نوسود» طی اعلامیهای از مردم درخواست کمک کرد و به این ترتیب نوسود پاکسازی شد. در همین عملیات شهید کاظمی مجروح و حدود دو ماه بستری شد.
کاظمی پس از یک سال و نیم فعالیت در پاوه به سنندج اعزام شد و مسئولیت سپاه پاسداران کردستان را برعهده گرفت و در این مسئولیت بود که پاکسازی مناطق جاده بانه، سردشت، کامیاران، مریوان، تکاب و بوکان انجام شد.
او در اوایل سال 61 ازدواج کرد ولی تأهل تأثیری بر حضورش در جنگ نداشت. او در همان سال پس از آخرین مأموریت خود در شمال کردستان در تاریخ 6/6/61 در حین پاکسازی محور پیرانشهر – سردشت در یکی از روستاهای سردشت به شهادت رسید.
در سوگ او کردستان عزادار شد به طوری که مادر یکی از شهدای کردستان در روستای کوخان گریه میکرد و بر سرزنان میگفت: من از شهادت فرزندم انقدر ناراحت نشدم. او از فرزندم عزیزتر بود.