به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، تحولات اجتماعی این سال ها و پیشرفته تر شدن جوامع موجب شده تا زنان دوشادوش مردان به کار و فعالیت های اجتماعی بپردازند؛ به مشاغل مردانه روی بیاورند و پا به پای آن ها کار کنند. این امر علاوه بر مزایای قابل اعتنا، معایبی نیز به دنبال داشته و دارد که ریشه ی آن را می توان در مناسب نبودن محیط های کار برای بانوان جستجو کرد.
در سال های اخیر که شاهد ورود زنان به مشاغلی که تا پیش از این مردانه به نظر می رسیدند بودیم، این آسیب ها بیشتر و بیشتر شده و جامعه را با چالش ها و مشکلات جدی روبرو کرده. و این مشکلات گاه به خانواده ها کشیده شده و همین، زنگ خطری جدی را برای برنامه ریزان این امر به صدا در می اورد.
بحث تفکیک جنسیتی همواره یکی از بحث های جنجالی در هر دوره ای از تاریخ بوده است! جداسازی زن از مرد چه در محیط های عمومی، چه محل کار و چه دانشگاه، همیشه مخالفین و موافقین سرسختی داشته که هر کدام از طیف ها برای مدعایشان دلایلی نیز دارند.
جالب این که همیشه از این مباحث استفاده های سیاسی می شود و از آن جالب تر، مباحث مربوط به حقوق شهروندی و حق انتخاب و غیره رو می آید!
اما فارغ از مسائل این چنینی، جالی خالی بحث کارشناسی درباره چرایی و لزوم این تفکیک همیشه حس می شده است. این که چه عواملی سبب می شود تا چنین تفکیکی ضروری به نظر برسد و این که این تفکیک، از منافع چه کسانی دفاع می کند.
آبی که برای فمینیست ها گل آلود شد
جنجال تفکیک جنسیتی با این که مسئله جدیدی نیست اما این بار با تصمیمی که شهرداری اتخاذ کرد دوباره بالا گرفت. قالیباف در دفاع از این طرح گفت که مثلا اگر در یک اتاق، یک مجموعه کاری که با هم همکاری میکنند و سه یا چهار نفر آنها آقا و سه چهار نفر دیگر خانم هستند و همه در یک رابطه مثلا در رابطه با بودجه فعالیت میکنند، میتوان کاری کرد که آن چهار خانم در یک اتاق و چهار آقا در اتاق دیگری کار کنند.
وی همچنین اذعان داشت «ما غیرت دینی داریم. نباید اجازه بدهیم یک خانم در طول وقت اداری و طی روزها و ماهها ساعتهای تماس و معاشرتاش با نامحرمان بیشتر از محرم و شوهر و فرزندش باشد. غیرت ما کجا رفته؟»
این حرف اما به مذاق خیلی ها علی الخصوص فمینیست هایی که منتظرند تا از هر اتفاقی به نفع خودشان بهره برداری کنند، خوش نیامد. بحث تفکیک را با تبعیض مخلوط کردند و آب به آسیاب رسانه های خارجی ریختند. تا جایی که خیلی از کارشناسان موافق هم حتی به خود اجازه اظهارنظر در این مورد هم ندادند!
چرا می گوییم تفکیک؟
بعید است کسانی که با تفکیک جنسیتی مخالفند این را ندانند که تفکیک با حضور زن در اجتماع تداخلی ندارد! این که نقش سنتی زن در جامعه فراموش شده و آسیب های این فراموشی، در حال حاضر مورد بحث نیست.
حتما همه کسانی که در محیط های کاری مختلط حضور دارند معترف به این امر هستند که اختلاط، مشکلات و آسیب های جدی را به دنبال دارد.
اما این آسیب ها چه می توانند باشند؟
خشونت کلامی، اولین مشکل اختلاط در محیط کار
خشونت کلامی، تعریف های بسیار دارد. این خشونت ها به چند بخش تقسیم می شوند و در فضاهای عمومی و خیابان ها، محیط کار و حتی فضاهای مجازی به چشم می خورند.
در محیط کار، وقتی هفت هشت ساعت از روز دو نفر در کنار هم کار می کنند، احتمال شکستن حریم ها بالا می رود و چه بسا یک همکار مرد به خودش اجازه دهد با تعریف کردن جک های جنسیتی، بیان کردن شوخی های جنسی و یا حتی به تمسخر گرفتن توانایی های زنان، این خشونت را ایجاد کند؛ چیزی که آن را اغلب با نام "متلک" می شناسیم!
کارشناسان این نوع شوخی ها و تمسخرهای کلامی را خشونت کلامی نامگذاری کرده اند و آن را یکی از آسیب های اختلاط زن و مرد می دانند.
سست شدن بنیان خانواده
خواه ناخواه، چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم، اختلاط بیش از حد زن و مرد و در کنار همدیگر بودنشان برای ساعت های طولانی، ایجاد صمیمیت بیشتر می کند تا جایی که شاید حرف ها و ناگفته هایی که می بایست فقط و فقط در خانواده مطرح شود، بین زن و مرد همکار و در محیط کار رد و بدل گردد.
کارشناسان دینی همواره در مورد این گونه اختلاط ها هشدار داده اند و از صمیمیتی که این نوع رابطه می آورد ابراز نگرانی کرده اند. آن ها معتقدند که این جور روابط، سردی بین زن و شوهر و سست شدن بنیان خانواده را در پی دارد.
راهکارهایی برای مقابله با آزار جنسی زنان شاغل
ایجاد امنیت برای اشتغال زنان از جمله وظایف اصلی و مهم مسئولین و قانون گذاران است که لازم است توجهات ویژه ای به آن شود. در کنار آن آشنا کردن زنان به طور کلی و زنان شاغل و کارگر به طور اخص، با حقوق خود در رابطه با آزارهای جنسی مردان از جمله دیگر نیازهایی است که احتیاج به فرهنگ سازی گسترده از طریق رسانه های جمعی مانند صدا و سیما دارد. آموزش این مسئله به زنان کارگر که در صورت مورد آزار قرار گرفتن، به جای سرزنش خود و ترسِ از دست دادن آبرو به اعتراض و شکایت به مراجع قضایی بپردازند، نیازمند ساز و کارهای قانونی برای ایجاد امنیت شغلی برای آنها همراه با محفوظ بودن نام و آبروی ایشان است. در واقع این دو امر مهم لازم است که همراه با هم و در کنار یکدیگر محقق شده تا به نتیجه دلخواه که همان ایجاد امنیت روانی، جنسی و شغلی برای زنان شاغل است، دست یابد.
در کنار اهمیت فرهنگ سازی، قوانین نیز نیازمند بازنگری و انجام اصلاحات در مورد قوانین کار برای زنان است. جدای از اهمیت قوانین مدنی در زمینه رسیدگی به مجازات مجرمان آزارهای جنسی، لازم است نظارت بر کارگاه های تولیدی کوچک بیشتر و نظامندتر شود. در حال حاضر بسیاری از مؤسسه های کوچک و خصوصی زیر نظر وزارت کار نیستند و در این مجموعه ها، حقوق کارگر معمولاً به آسانی نقض می شود.
در هر حال، مسئله تفکیک جنسیت که خیلی ها آن را وسیله ای برای بزرگ کردن تبلیغات خودشان کرده اند، به نفع خود ماست. چیزی که شاید سال ها بعد به فوایدش پی ببریم.