به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، چندی پیش خبری بدین شرح منتشر شد که روزنامهای به مدیرمسئولی احمد ستاری و سردبیری محمد قوچانی از بیستوچهارم آذر ماه روی پیشخوان روزنامهفروشیها قرار میگیرد.
این خبر حاکی از این بود که قوچانی با همراهی احمد ستاری - مؤسس و نخستین سردبیر روزنامه «همشهری» - و اکبر منتجبی به عنوان دستیار سردبیر، بهزودی روزنامه تازهای را با عنوان «مردم امروز» منتشر میکنند اما آنچه ماجرا را کمی مهمتر میکند شنیدههایی است که حکایت از مدیریت راهبردی محمد عطریانفر بر این روزنامه دارد!
اکبر منتجبی دستیار محمدقوچانی در برخی نشریات اصلاحطلبان، از جمله صدا و مهرنامه، درباره روزنامه «مردمامروز» که قرار است به زودی توسط این گروه منتشر شود، میگوید: تقریبا کم و بیش خبرهای آن منتشر شده است. در گروههای وایبری و شبکههای اجتماعی از روزنامه جدیدی که قرار است منتشر شود نام میبرند. روزنامه «مردم امروز» به امید خدا با سردبیری محمد قوچانی منتشر خواهد شد.
وی همچنین درباره تکلیف روزنامه آسمان که پیش از این توسط همین گروه منتشر میشد اما مدتی توقیف شد و اخیراً رفع توقیف شده است، تاکید میکند: درباره آسمان شاید این پرسش مطرح باشد که چه خواهد شد. جواب این است که واقعا نمیدانم. طبیعتا محمد قوچانی و بچههایی که روزنامه آسمان را منتشر کردند، امروز دیگر همراه آن نخواهند بود.
البته این مهم در حالی بود که اوایل امسال نوسازی و بازسازی در کارگزاران صفحه دیگری از فعالیتهای این حزب را گشود و ترمیم اساسی در بدنه آن صورت گرفت و افرادی همچون سعید لیلاز و محمد قوچانی به دعوت دبیر کل، به حزب کارگزاران پیوستند.
و این در حالی بود که در این میان رابطه تنگاتنگ و نسبتا مناسبی میان دبیر کل و عضو جدید وجود داشت اما اخبار جدید حاکی از این است که قوچانی فاصله معناداری از کرباسچی گرفته و خود را به محمد عطریانفر از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نزدیک ساخته است که این در جای خود شکاف دیگری را بعد از استعفای محمد هاشمی از حزب کارگزاران نشان میدهد.
لازم به ذکر است پیشتر قوچانی مجلات خود همچون صدا و مهرنامه را با مدیریت کرباسچی بروی گیشه راهی میکرد و اینکه امروز قوچانی روزنامه خود را با کسی غیر از او در خواهد آورد نکته قابل تاملی است.
اما 23 مهر بود که «محمد هاشمی»، از اعضای حزب «کارگزاران سازندگی» در اقدامی غیرقابل پیشبینی از ادامه حضور در این حزب کناره گیری کرد. دقیقا همان روزی که هاشمی دست به این اقدام زد. وی دلیل کناره گیری خود را شخصی عنوان کرد اما معلوم بود که ماجرایی در پس این انصراف ناگهانی وجود دارد که هاشمی از گفتن آن معذور است.
پس از آن هاشمی با بیان اینکه برای کنارهگیری از حزب کارگزاران، مشورتی با کسی نداشته است، گفت: آنچه که به استعفای من منجر شد، ترکیب «شورای مرکزی» جدید بود. بالاخره اشخاصی حضور دارند که از بدو تأسیس با کارگزاران نبودند و در برهههایی، منتقد کارگزاران بودهاند.
آنچه که به ذهن هر خوانندهای میرسد که بدنه کارگزاران تغییر چندانی نداشت و تنها افراد موثر که به تازگی وارد این حزب شدند، شهربانو امانی، سعید لیلاز و محمد قوچانی بودند.
محمد هاشمی همچنین میگوید: تحلیل من شاید غلط باشد؛ ادعایی ندارم اما استنباط کردم این ترکیب، از شعارهای اولیه کارگزاران فاصله دارد و من در جلسه «شورای مرکزی» شهریور ماه اعلام کردم که دیگر با حزب همکاری نمیکنم.
جالب اینجاست که هاشمی میگوید: من نمیخواهم شاهد این باشم که حزبی که من عضوش هستم، سرنوشت حزبی مانند مشارکت را پیدا کند.
البته چندی بعد مرعشی عضو حزب «کارگزاران سازندگی» در گفتگویی به نکتهای اشاره کرده که دقیقا ۱۸۰ درجه عکس صحبتهای هاشمی بود.
مرعشی میگوید: همه جمع هیئت مؤسس از جمله من و آقای هاشمی با ورود افراد جدید موافق بودند و در این مورد فکر نمیکنم مشکلی وجود داشته باشد.
در جایی دیگر نیز محمد هاشمی علت کنارهگیری خود را همفکر نبودن با اعضای جدید عنوان میکند درحالیکه شاخصترین چهره جدیدالورود که همان محمد قوچانی باشد به انتخاب خود هاشمی معاون وی در کمیته سیاسی حزب بوده است که نشانگر همفکر بودن این دو فرد است!
در همین راستا، «جعفر تکبیری» در گزارشی که یکی از روزنامهها منتشر کرد به حضور «محمد قوچانی» در شورای مرکزی حزب کارگزاران اشاره شده است. تکبیری چنین آورده است: «گفتههای» محمد هاشمی «اشاره غیرمستقیمی به محمد قوچانی، عضو جدید شورای مرکزی حزب، بوده که سابقهای پر ستاره در تقابل با آیتالله هاشمیرفسنجانی در دهه ۷۰ داشته است. روزگاری که اصلاحطلبان میکوشیدند با تخریب دیوار آیتالله هاشمی به دلیل اتخاذ سیاستهای سرمایه سالارانه در دوره مسئولیتش جایگاه خود را در نزد مردم ارتقا دهند. محمد قوچانی هم از این دیوار بالا رفت که امروز برادر آیتالله، حضور وی را در درون حزب حامی آیتالله هاشمی برنمیتابد».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «بررسیهای مختلف نشان میدهد که حرکت کارگزارانیها در تمام طول سالهایی که از حضور آنها در صحنه سیاست کشور میگذرد، همان حرکت تکنوکراتانه توأم با تفکرات سرمایه محور است و تاکنون هیچ تغییری در این رویکرد به وجود نیامده است. در سوی دیگر محمد قوچانی و سعید لیلاز نیز همچنان همان تفکرات اصلاحطلبانه را دارند که اقتضای روزگار باعث شده این تفکرات را به دیدگاه کارگزارانی پیوند بزنند».
تکبیری دلیل گرایش اصلاحطلبان دوم خرداد به حزب کارگزاران را در دو محور جستجو کرده است. «محور اول؛ در اختیارگیری قوه مجریه کشور توسط اعضای نزدیک به حزب کارگزاران و محور دوم؛ نبود حزبی فراگیر با تفکر اصلاحطلبانه برای پیگیری خواستههای جریان دوم خرداد».
و این چنین شکاف میان کارگزارانیها بالاگرفته است و موسسین و پایه گذاران حزب باید فکری به حال این شکافهای درونی کنند کما اینکه پیشتر نیز حزب کارگزاران سازندگی حفظ هویت اصلی و مردمی بودن نظام و حفظ ارزشهایی که انقلاب بر آنها استوار است و نیز حفظ هویت جمهوریت و اسلامیت را اولویت خود قرار داده و اولویت دیگر خود را تلاش برای پیدا کردن راهکارهای کاستن شکاف دولت – ملت عنوان کرده بود اما شاید بهتر این باشد که کارگزاران فکری هم به حال رفع شکافهای درون گروهی کند و آن را اولویت ابتدایی خود قرار دهند.