به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، در روزگار سیطره قدرت پول بسر می بریم. جنبش نود و نه درصد یا جنبش ضدوال استریت در مهد تیوری و عملی نظریات و ساختارهای اقتصاد لیبرال خبر از رسیدن کارد به استخوان برای مردم یا همان نود و نه درصد و شدت ظلم آن یک درصد سرمایه دار در ایالات متحده دارد.
این اعتراضات در واقع هم اعتراض به عملکرد ساختارهای اقتصادی لیبرال سرمایه داری ایست و هم اعتراض به مبانی تیوریک منتج از آن.
اعتراض به تفکرات اقتصادانانی است که بعنوان نظریه پردازان سیستم های اقتصاد مبتنی بر بازار ازاد و سیاست های لیبرال اقتصادی سالهاست نامشان در کتابهای دانشگاهی ایران پس از انقلاب جا خوش کرده اند و نظریاتشان بعنوان دانش اقتصاد در مقاطع مختلق دانشگاهی در حال تدریس است.
اعتراض به دانشمندان و اقتصادانانیست که با نظریات خود نود ونه درصد از مردم را به زیر ظلم یک درصد از ثروتمندان قارون-فرعون صفت برده اند و کشورها را به جهان اول و سوم و دومی تقسیم کردند و اکثر کشورها با نظریات انها تحت نام مجموعه برنامه هایی باصطلاح توسعه، وابسته بذات و فاقد استقلال واقعی بسازند. اعتراض به اقتصادانان لیبرال از ادام اسمیت گرفته تا کینزی.مورد اخر ، مدل اقتصادی کینزی مدل اقتصادی مطلوب برای جمهوری اسلامی ایران از منظر حسن روحانی ریاست جمهور فعلی ایران طبق کتاب امنیت ملی تالیف ایشان در صفحه 782است!
اما در حالی این ساختارهای طاغوتی و باطل بمانند هر ساختار باطل دیگری کف روی ابی بیش نیستند و عمری ندارند شاهد فروپاشی این اقتصاد ربوی و سودمحور و طمع محور در مهد زایش خود هستیم. در کشور ما سالهاست در پناه شعارهای ابادانی و سازندگی و توسعه کشور شاهد پیاده سازی نظریات اقتصاد لییرال نسخه جهان سومی ها ! هستیم.
بحرانهای اقتصادی کشور پس از چند سال از آغاز اجرای این سیاست ها طی سالهای 74-75 رکورد تورم 45 درصد نتیجه سیاست هایی تحت عنوان تعدیل اقتصادی دیکته شده توسط بانک جهانی منجر فشار له کنده ای بر طیف وسیعی از مردم مستضعف و مظلوم روستایی و شهری شد و اولین شورش های اجتماعی پس از انقلاب اتفاق افتاد.
هم اکنون نیز عملکرد مخدوش بانکها و سیستم مدرن حاکم بر اقتصاد کشور که چیزی جز اقتصاد لیبرال نیست (رجوع به مقاله دکتر اسماعیل حسین زاده با عنوان «الهیات سرمایه داری ایرانی) رکن اقتصادی کشور یعنی تولید را به محاق برده است. چه نیازی به تولید است وقتی میانگین سود تولید 10 درصد باشد و سود بانکی 25 و 35 درصد است؟!
هر سال شاهد رشد بانک ها و موسسات مالی و دانشگاه های پولی هستیم به موازات این رشد هر سال شاهد کشف فساد های چندهزار میلیاردی درون سیستم بانکی هستیم.
پول خدایی می کند. بانکها شده اند مسجد و دانشگاه ها کارخانه مدرک سازی و کادرسازی برای مدیریت تکنوکراتی و سکولار کشور. تعریف عملکردی دانشگاه در دنیاع واقعی نه الفاظ و شعار کارخانه مدرک سازی برای ارزش گذاری و ارتقا در سیستم اجتماعی و اقتصادی کشور است.
نظام پرداخت هماهنگ حقوق مصوب دولت توسعه محور سازندگی اقای هاشمی که می گوید مدرک بالاتر حقوق بیشتر . سرآغاز عطش شدیدی در چندین میلیون کارمند دولت جهت ارتقا مدرک برای افزایش حقوق شد. با ایجاد این تقاضا شدید در کنار ظرفیت محدود و معقول دانشگاه ملی برای پاسخ به این نیاز کاذب و سوداور دانشگاه های پولی به پرچمداری دانشگاه ازاد و پیام نور و سایر دانشگاهای پولی مانند خصوصی غیرانتفاعی. پردیس بین الملل توسعه کمی و شدیدی در تمامی کشور تا دورافتاده ترین و فقیرترین مناطق کشور را آغاز کردند.
هم اکنون که با دادن برگه های سفید در کنکور می توان دانشگاه ازاد تهران قبول شد میتوان به بی اهمیت بودن سواد اولیه برای ورود و شرط "فقط پول داشتن" برای مدرک گرفتن در این دانشگاه ها پی برد.
روند تاسیس دانشگاه بین المل و پذیرش دانشجو پزشکی و دندانپزشکی در زاهدان و پزشکی در زابل با شهریه میانگین هشت میلیون تومان در هر ترم در واقع امکانی است برای طبقه ثروتمند یا همان طبقه یک درصد برای رسیدن فرزندانشان به مشاغل لوکس به شرط داشتن پول است. کدام خانواده روستایی در استان ما توان پرداخت این هزینه را بمدت 7-6 سال دارد؟ چند 10 هزار خانواده فقط در منطقه سیستان تحت پوشش حقوق 60 هزار تومانی کمیته امداد هستند.
طبق براوردهای جامعه شناسی دو درصد جامعه از نظر IQ بالقوه نخبه و سرامد هوشی هستند؛ اما در هیچ کتاب و منبعی گفته نشده که این دو درصد لزوما فقط در طبقه ثروتمند جامعه بدنیا خواهند امد! برتری نژادی در یک کشور معنایی ندارد. بسیاری از نوابغ و مشاهیر تاریخ بشر عمدتا از طبقات مستضعف جامعه خود بودند. همچنین مشاهیر و چهره های ماندگار داخل کشور. پراکنش تولد نخبه ها اتقافی و گسترده است. از پانصد هزار نفر جمعیت سیستان حداقل ده هزار نخبه با هوش بسیار بالا وجود دارند.
اما این نخبه های بالقوه در بستر فقر و محرومیت شدید منطقه بدلیل پولی بودن آموزش برای عبور از سد کنکور شانسی برای قبولی و شکوفا شدن استعداد بالای خود ندارند. لذا تاسیس رشته های پزشکی پردیس بین الملل در زابل و پزشکی و دندان پزشکی بین الملل زاهدان و دانشگاه آزاد( لازم بذکر است دانشکده پزشکی دانشگاه "ازاد زاهدان" جزو تبلیغات و افتخارات یکی از نمایندگان "زابل(!!) "بوده است.و شما خود روضه مفصل بخوانید!) فقط ایجاد امکان ایست برای ادامه تحصیل خانواده های مرفه منطقه و هیچ خدمتی برای مستضعفین منطقه در خود ندارد. خانواده هایی که بعضا کمترین تقیدی به ظاهر شریعت و اعتقادی به باطن شریعت ندارند و حاصل این تربیت در خانواده های قارون و فرعون ماب فرزندانی با بدترین و زننده ترین پوششها، ارتباطات خارج عرف و اخلاق سرشار از غرور و تکبر که در عمل چیزی جز تنزل سطح اخلاقی و فرهنگی دانشگاه و منطقه چیزی عاید منطقه نمی شود. و طی دوران تحصیل در محیط دانشگاه و جامعه یک واحد زنده متحرک تبلیغ سبک زندگی لذت گرا و غریزه محور هستند که این مطلب واضحا دهن کجی اشکار به ارزش ها و ارمان های انقلاب مستضعفین است. ما با تاسیس دانشگاه های سرمایه محور و حذف فرزندان اقشار فقیر تر از دانشگا هها به مرور زمان ارمان های انقلاب را به محاق خواهیم برد.
رشد مدارس غیرانتفاعی. پولی شدن مدارس نمونه و تیزهوشان . رشد دانشگاه ازاد و دانشگاه بین الملل و خودگردان و پیام نور و اموزشکده های پولی کنکور همه سرویس دادن به درصد اقلیت ثروتمند جامعه است که کاملا بر خلاف متن صریح قانون اساسی است. قانونی که ثمره خون هزاران شهید انقلاب و دفاع مقدس است.
انقلاب و دفاع مقدسی که اکثر شهدای آن از طبقات اقتصادی پایین جامعه و بالای اعتقادی کشور بوده اند. نزدیک به 50 درصد شهدا دفاع مقدس بین سنین 15-20 سال بوده اند. نوجوانان و جوانان محروم ان زمان برای دفاع از اسلام و انقلاب و خاک خود حماسه افرینی کردند و وفاداری خود را اسلام ثابت کرده اند؛ اما بعد پایان جنگ مدیران فرنگ رفته و تکنوکرات با شعار توسعه سعی بر حذف داروینی طبقات محروم و مستضعف جامعه که ذخایر همیشگی اسلام و انقلاب و در عین حال جامعه هدف و اصیل هستند کردند و دارند.همان خانوادههایی که چند سال قبل از شروع سیاست های توسعه در کشور انبوهی شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرده بودند و آن را نجات دادند.
در واقع این روند پولی کردن اموزش و پرورش و اموزش عالی با تاسیس انبوه موسسه و دانشکده پولی مصادره کردن سرمایه و امکانات کشور در جهت رفاه اقلیت طبقات مرفه است. در حالی که فرزندان روستاهای محروم سیستان باید از چنان فقر فرهنگی رنج ببرند که در ذهن خود خواندن و نوشتن را کافی بدانند و عملا هدف دیگری برای مدرسه رفتن متصور تیستند. حتی اگر اراده ای هم بر دانشگاه رفتن داشته باشند پولی برای خرید کتاب تست ندارند و تنها جایی که پذیرای برگه های سفید کنکور انهاست دانشگاه ازاد و پیام نور است. و کسی هم که برای فرار از نکبت شغل کشاورزی و دامداری در منطقه بحران زده سیستان بدنبال مدرکی برای استخدام دولتی است حاضر 4 سال شهریه بدهد و فقیرتر بشود تا با مدرک خود در انتظار کور سوی امیدی برای استخدام باشد.
تاسیس دانشگاه ازاد و پیام نور و بین الملل در واقع تیر خلاصی بر پیکره خانواده های فقیر و مستضعف منطقه است. در حالی که طوری برای افکار عمومی منطقه تبلیغ شده است که تاسیس هر چه بیشتر دانشگاه و توسعه انها رمز ابادانی و پیشرفت منطقه است و در نبود دانشگاه های پولی و نداشتن مدرک های انها مردم تلف خواهند شد. و حال شاهدیم که پس از تخصیص میلیاردها تومن پول برای توسعه دانشگاه ها چه از جیب بیت المال چه از جیب دانشجویان خانواده های فقیر منطقه در مناطق محروم روند تلف شدن مردم تسریع شده است!
اینده چگونه ساخته می شود؟ اکنون می کاریم و فردا و در اینده درو خواهیم کرد. امروز سیستان قبلا کاشته شده است. بی مسئولیتی را کاشتیم و امروز بحران درو می کنیم و این اینده هر ننطقه از کشور است که محکوم به توسعه کور باشد. سلام مسئولین پولی! راستی آهن تفتیده مولا کجاست؟؟!....
فرستند: مجتبی جهان تیغ
انتشار یادداشت دانشجویان به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط "خبرگزاری دانشجو" نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالان دانشجویی است.