گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه اسماعیلی؛ در اینکه نفت و درآمدهاي آن بر ساختار سياسي و اجتماعي کشورها تاثری بالقوه دارد، شکی نیست و حتی میتوان مدعی بود كه تاثير اين متغير در ايران حتي بيشتر از ديگر كشورها میباشد.
با تحقیق و مطالعه در تاریخ معاصر ایران یعنی از آغاز قرن بیستم به خوبی میتوان تاثیرات اساسی و عمیق نفت را در شکلدهی و جهتگیری اقتصاد، سیاست، فرهنگ، ساختار نظامی و ... مشاهده کرد و مشکل بتوان حادثه و رویداری یافت که نفت و تعاملات نفتی به نوعی در آن دخالت نداشته باشد. انقالاب اسلامی ایران در بهمن ماه 1357 نیز از جمله همین موارد است.
نوسانات قیمت جهانی نفت در این سال به گونهای بود که کشور را با افزایش تورم شدید و به دنبال آن به هم خوردن ترکیب جمعیتی شهرها و روستاها به دلیل افزایش مهاجرت، مصرفگرایی، افزایش تنشهای اجتماعی و ... مواجه ساخت.
توسعه اقتصادی اجتماعی ناشی از درآمد نفت تاثیر عمیقی بر جمعیت شهری گذاشت. طی این دوره جمعیت شهرها افزایشی انفجار گونه یافت. در حالی که در سال 1345 تنها 38 درصد از مردم ایران در شهرهایی با بیش از پنج هزار نفر جمعیت زندگی می کردند، در سال 1355 تقریباً 48 درصد از جمعیت کشور ساکن این گونه شهرها شده بودند و در حالی که در سال 1345 تنها 21 درصد مردم در شهرهایی با جمعیت بیش از یکصد هزار نفر زندگی می کردند، در سال 1355 حدود 29 درصد در این گونه شهرها سکونت داشتند. به عنوان مثال جمعیت تهران در این مقطع از 2719730 نفر به 4496159 نفر افزایش یافته بود. (یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، صفحه 530)
این موضوع بیشتر کشاورزان را تحت تاثیر خود قرار داده بود چرا که به دلیل فروش نفت با قیمتی مناسب دیگر نیازی به تولید محصولات کشاورزی احساس نمیشد و این محصولات با قیمتی به مراتب پایینتر از هزینه تمام شده تولید از خارج از کشور قابل وارد کردن بود و این موضوع اختلافات طبقاتی در کشورمان را به شکل قابل توجهی افزایش داده بود و جامعه را به انبار باروتی که آماده انفجار بود، بدل کرد.
این انبار باروت با مشارکت کارکنان صنعت نفت در اعتراضات انقلابی علیه رژیم طاغوت به تیر خلاصی برای سقوط حکومت پهلوی مبدل شد. در 18 شهریورماه سال 57 یعنی یک روز پس از جمعه سیاه (هفدهم شهریور 1357) حدود 700 کارگر پالایشگاه تهران در اعتراض به حکومت نظامی به وجودآمده پس از کشتار روز قبل از آن اعتصاب کردند. دو روز بعد در 20 شهریورماه کارگران پالایشگاه های اصفهان، شیراز، آبادان و تبریز به این اعتصاب پیوستند.
اعتصاب در صنعت نفت با انتشار خبری از بانک مرکزی گسترش بیشتری یافت. 27 شهریورماه کارکنان بانک مرکزی نام 177 نفر از افرادی را منتشر کردند که به ادعای ایشان بیش از دو میلیارد دلار از کشور خارج کردهاند و در آن لیست نام مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران با اتهام خروج 60 میلیون دلار از کشور جلب توجه میکرد. (یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، صفحه 638)
در آبان ماه 1357 اعتصابات در پالایشگاه عظیم آبادان فراگیر شد به حدی که در پایان ماه، تولید به 150 هزار بشکه در روز یعنی معادل یک چهارم تولید معمول سقوط کرد. ادامه این اعتصاب در و به دنبال آن فرمان حضرت امام(ره) برای قطع و تحریم صادرات نفتی شرایط انقلابی را تشدید کرد.
در این زمان بود که اندیشه ایجاد یک مرجع سیاستگذار و هدایتگر در سطح صنعت نفت با شکلگیری اعتراضات همگانی کارکنان این صنعت، به ذهنها خطور کرد و با تداوم مذاکرات پراکنده کارکنان و کارمندان، به وجود آمدن مرکزی برای سامان بخشیدن به اعتصابات، رنگ و بوی جدیتر به خود گرفت تا اهمیت نفتیها در برهم زدن خواب خوش حکومت پهلوی بیش از گذشته نمایان شود.
حضرت امام خمینی(ره) نیز در این برهه زمانی با توجه به اینکه رژیم شاه، با در اختیار قرار دادن نفت ایران به رژیم صهیونیستی، وسیله سرکوب مسلمانان فلسطین را فراهم کرده بود، در یکی از فرمایشات خود به طور مستقیم نفت را مرود اشاره قرار داده و تاکید کرد این وضعیت از دیدگاه شرعی و همچنین منافع ملی مردم ایران قابل قبول نیست.
تاکیدات امام منجر شد رفته رفته اعتصاب کارکنان و کارمندان صنعت نفت فضا و رنگ و بوی انقلابی به خود گرفته و از یک اعتراض صنفی همگام با ملت ایران به خروشی سراسری تبدیل شود و موجبات وحشت و نگرانی رژیم پهلوی را فراهم آورد.
در این زمان با توقف 70 روزه عرضه روزانه بیش از چهار میلیون بشکه نفت به بازارهای جهانی دومین شوک بزرگ نفتی، کشورهای مصرف کننده صنعتی غرب و شرق را در برگرفت و در فاصله کمتر از یکسال قیمت این محصول را از بشکهای ۱۳ دلار به بشکهای ۴۰ دلار رساند تا امواج انقلاب اسلامی تنها به مرزهای کشورمان محدود نشود و ثبات و تعادل سیاسی بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه را نیز که به نفع ابر قدرتها بر قرار بود، برهم زند. وضعیت به وجود آمده به گونهای رو به وخامت گذاشت که تنها در ظرف چند هفته صفوف طولانی مقابل پمپ بنزین ها برای نفت سفید و بنزین به وجود آمد تا جایی که یک تحلیلگر خارجی در توصیف این شرایط نوشت: «در پایان سال 1976 و سراسر سال 1977 کارگران بیکار در شهر ها اجتماع میکردند و علیه بیکاری به اعتراض میپرداختند.» (جان دی استمپل، درون انقلاب ایران، صفحه 35)
به دنبال آن سایت و محوطه پالایشگاه نفت آبادان در ساعات آغازین روز ۱۶ دی ۱۳۵۷ سرشار از فریاد آزادی خواهانه کارکنان صنعت نفت شد که فریاد می زدند «صادرات نفت هرگز، تولید فقط برای مصرف داخلی» و پس از آن بود که دولت برای تامین بنزین اجبارا به واردات روی آورد و از این رو با کاهش صدور نفت خام و در نهایت قطع آن، روزهای میانی دیماه، بازار جهانی را به طور کامل در شوکی نفتی فرو رفت.
با اوج گرفتن اعتراضات در مناطق نفتخیر در زمستان 57 تیر خلاص بر پیشانی رژیم پهلوی که دیگر پایههای مردمی خود را از دست داده بود، نشست و انقلاب اسلامی ایران پاسخ مردم به نظامی بود که نفت را نه برای تامین رفاه مردم بلکه برای استحکام پایههای حکمرانی خود میخواستند.
تبدیل شدن طلای سیاه به بلای رژیم پهلوی، از بین رفتن جایگاه مردمی رژیم، ایجاد وضعیتی نابسامان برای حکومتهای غربی که دیگر امید خود را از حکومت پهلوی از دست داده بودند همه و همه مجموعهای از عوامل را برای فروپاشی حکومت پهلوی فراهم آورد تا با راهبری حضرت امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه 1357 شکل گرفت.
پس از آن فرمان رهبر انقلاب در مورد شکستن اعتصابات صادر شد تا در اجتماع نمایندگان کارکنان صنعت نفت در اهواز اعلام شود که از این ساعت همگی در سر کار خود حاضر خواهند شد و به سرعت کار تعمیراتی، حفظ و حراست و آماده نمودن تاسیسات برای صدور نفت به خارج را آماده خواهند کرد.
امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی طی سخنرانی در جمع نمایندگان سندیکاهای کارگری وکارکنان شرکت نفت فرمودند: « نهضت ما گر چه مرهون همه اقشار ملت است، گر چه همه اقشار ملت نهضت را همراهی کردند، چه بانوان تمام ایران و چه مردان برومند ما، لکن بعضی اقشار یک ویژگی خاصی داشتند، و از آن جمله، کارکنان و کارمندان صنعت نفت، برای اینکه اینها در مقامی می بودند که شریان حیات اجانب به دست آنها بود، شریان حیات رژیم منحوس در دست آنها بود. اعتصاب آنها یک ویژگی خاصی داشت، و همراهی آنها از نهضت، یک خصوصیت بیشتری داشت. از این جهت، ما به آنها بیشتر از سایر اقشار شاید ارج بگذاریم وتشکر می کنیم . شما برادران بودید که در اعتصابات خودتان در مقابل رژیم طاغوتی ایستادید، و نهضت را پیش بردید و اسلام را تقویت کردید. من باید از شما تشکر کنم ، من دعا به شما می کردم و میکنم.» (صحیفه امام ، جلد7 ، صفحه 418)