به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ 29 تیر ماه سال 1390 ماه، مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان کتابخانههای بزرگ و عمومی و جمعی از کتابداران سراسر کشور به تبلیغ کتاب در رسانه ملی تاکید ویژه کردند؛ ایشان در این دیدار از این که «امروز برای برخی کالاها و محصولات کماهمیت و حتی مضر تبلیغات گستردهای در صدا و سیما و مطبوعات میشود؛ اما برای کتاب که محصولی باعظمت و با ارزش است، تبلیغ و تشویق مناسبی صورت نمیگیرد.» گلایه کردند؛ گلایه ای که بارها نیز از سوی نخبگان و اهالی فرهنگ در کشور شنیده می شود.
طبیعتا رسانه ملی به خاطر دارا بودن مخاطب میلیونی اش، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین ابزارها در بحث تبلیغات است، ابزاری که اگر از آن به خوبی استفاده شود، می توان بسیاری از مشکلات فعلی را با هزینه کمتری برطرف کرد. این دحالی است که صدا و سیما در دام تبلیغاتی مصرف چیپس و پفک و نوشابه افتاده و تبلیغ محصولات فرهنگی در کمترین حالت ممکن است.
کاهش کتاب و کتابخوانی در کشور و عدم رغبت مردم برای خرید کتاب نیز یکی از مشکلات اساسی کشور است که با استفاده از رسانه ملی می توان بخشی از مشکلات موجود در این حوزه را برطرف کرد؛ این مهم در حالی است که سهم تبلیغ و برنامه های مرتبط با کتاب در میان 21 شبکه تلویزیونی که 24 ساعته انبوهی از برنامه های متنوع غیرمفید، تکراری، تبلیغاتی و گاها مخرب را به خورد مخاطبان با رده های سنی مختلف می دهد، در کمترین جایگاه قرار دارد.
مدیران شبکه های مختلف از تولید برنامه و تبلیغ کتاب چندان بدشان نمی آید ولی مشکل اساسی اینجاست که تولید این برنامه ها دردسرساز است؛ دردسرهایی از قبیل هزینه تولیدی که عموما برگشت پذیر نیست؛ یافتن سلیقه مخاطبان، تقاضای هزینه بالای صدا و سیما برای تبلیغ کتاب ها، و ....؛ همین دلایل کافی است تا مدیران صدا و سیما به فکر تولید برنامه هایی با سطح کیفی پایین و بی دردسر بیفتند؛ البته در دوران مدیریت عزت الله ضرغامی بر رسانه ملی، چندین برنامه تلویزیونی با موضوع کتاب مانند کتابنامه و ... و همچنین شبکه رادیویی کتاب تولید و راهاندازی شد که بنا به دلایلی، چندان دوام نیاورد.
تبلیغ کتاب در این مدت کوتاه در رسانه ملی نیز با اتفاقاتی همراه بود که در این میان میتوان به تبلیغ کتاب سرکرده فرقه «شعور کیهانی» موسوم به حلقه که به جرم اعمال غیرقانونی و غیرشرعی در زندان است، در یک برنامه صبحگاهی اشاره کرد؛ طبیعتا در صورت ادامه تبلیغات کتاب در تلویزیون باید منتظر چنین اتفاقاتی نیز باشیم؛ چرا که رسانه ملی متولی کتاب در کشور نبوده و به تبع توانایی و امکانات لازم برای شناسایی و معرفی آثار مناسب را در میان هزاران کتابی که سالانه در کشور به چاپ می رسد، ندارد؛
از این رو بهتر است بزرگ ترین دستگاه تبلیغاتی کشور سازوکار مشخصی را برای معرفی آثار در برنامه های خود داشته باشد وشاید بتوان گفت معرفی برگزیدگان جوایز معتبر ادبی کشور بهترین و مطمئن ترین راه برای تبلیغ و معرفی کتاب ها خواهد بود.
تبلیغ هر کالایی از رسانه ملی به ویژه کتاب به دلیل حساسیت هایی که دارد، نیازمند رعایت نکات ویژه ای بوده و مهمترین مسئله در این حوزه این است که آثاری که قرار بر تبلیغ آنها از رسانه ملی وجود دارد، از سوی متخصصان و کارشناسان این حوزه انتخاب شوند.
احمد شاکری، نویسنده در خصوص تبلیغ آثار مناسب در رسانه ملی معتقد است: قطعا در تبلیغ یک اثر در رسانه ملی ارکان مهمی سهیم هستند که باید سهم هر کدام از آنها در این مسئله در نظر گرفته شود؛ از این رو صرفا نمی توان گفت که رسانه ملی در تبلیغ آثار موفق عمل کرده یا نه.
این نویسنده کشورمان با بیان اینکه مشکل ادبیات کشور تنها با تبلیغ کتاب در صدا و سیما برطرف نخواهد شد، اظهار داشت: قطعا اینکه چه کتابی و با چه جهت گیری در رسانه ملی تبلیغ می شود، مسئله بسیار مهمی است؛ با این حال متاسفانه ملاک های روشنی برای تبلیغ کتاب در صدا و سیما وجود ندارد.
شاکری در همین زمینه افزود: زمانی که کتاب های تبلیغ شده در رسانه ملی را با بدنه نشر کشور مقایسه می کنیم، متوجه می شویم که انتخاب آثار تبلیغ شده دارای شرایط و ملاک های خاص نیست و وقتی انتظار داریم فرد ممیز کتاب در وزارت ارشاد، نقد کننده آثار و داوران جوایز مختلف ادبی افراد متخصص باشند؛ قطعا باید کسی که کتاب را برای تبلیغ در رسانه ملی نیز انتخاب می کند، فرد متخصصی باشد.
وی تصریح کرد: زمانی که فرد متخصصی برای انتخاب آثار تبلیغی در رسانه ملی وجود نداشته باشد، به جای آنکه صدا و سیما با تبلیغ کتاب بتواند در کشور جریان سازی انجام دهد، خود تحت تاثیر امواج کتاب های تبلیغ شده در رسانه های دیگر قرار می گیرد.
این نویسنده کشورمان با بیان اینکه طبیعتا انتخاب و نحوه تبلیغ آثار در رسانه ملی تابع اصول و هدف گذاری دقیق هستند، اظهار داشت: رسانه ها به ویژه رسانه ملی باید تولیدکننده جریان در حوزه کتاب باشند، نه اینکه خودشان از جریان های موجود در کشور تاثیر بگیرند؛ این در حالی است که در مواردی شاهدیم برخی آثار تبلیغ شده در رسانه ملی به جریان انقلاب اسلامی تعلق ندارد.
از دیگر مشکلات اصلی تبلیغ کتاب در رسانه ملی این است که متولی اصلی آن در کشور مشخص نیست؛ به عبارت دیگر تبلیغ کتاب از آن دسته موضوعاتی است که همانند توپی بین مسئولان وزارت ارشاد، رسانه ملی و حتی خود ناشران رد و بدل می شود و هیچ کس حاضر نیست اولین کسی باشد که قدم به این میدان می گذارد؛ چرا که ناشران از هزینه تبلیغات کتاب در رسانه ملی گلایه می کنند و مدیران رسانه ملی نیز از کمبود بودجه این سازمان؛ البته نکته قابل تامل سکوت وزارت ارشاد در خصوص تبلیغ کتاب در صدا و سیما است، چرا که وزیر ارشاد درباره تبلیغ کتاب تنها به گفتن این جملات در مراسم تکریم کتابداران کشور اکتفا کرد: «تحقق خواستههای رهبری نیازمند یک عزم ملی است، رهبر انقلاب، تبلیغ و ترویج کتاب و کتابخوانی را یک واجب دینی میدانند و همیشه هم بر ضرورت این کار تاکید کردهاند. از این رو تلاش در این راه، در سالی که به تعبیر ایشان سال فرهنگ نام گرفته، از تکالیف مسئولان است.»؛
البته این سوال پیش خواهد آمد که وزیری که این چنین بر موضوعات مد نظر رهبری تاکید نموده و تکرار مجدد آن را در همایش و سخنرانیها در دستور کار قرار دادهاند، در حوزه عمل چه کرده و میکنند؟ در حالی که به زعم جناب آقای جنتی سال فرهنگ به پایان خود نزدیک میشود و واجب دینی «ترویج کتاب و کتابخوانی» نیز مانند سایر ماموریتهای وزارت فرهنگ بر زمین مانده است.
اما قطعا تا زمانی که مسئولان مرتبط با این موضوع به یک تصمیم واحد،تقسیم کار و برنامه ریزی دقیق برای تبلیغ آثار مناسب و متناسب با فرهنگ ایرانی و اسلامی نرسند، نمی توان انتظار داشت که اتفاقات درخوری در این حوزه رخ دهد.
شایان ذکر است تبلیغ کتاب که مهمترین کالای فرهنگی هر کشوری به شمار می رود، یکی از موثرترین و کم هزینه ترین راه های ترویج کتابخوانی و به تبع بالا بردن سرانه مطالعه در کشور به شمار می رود و قطعا برداشتن گام های اولیه تبلیغ کتاب در رسانه ملی در کنار تبلیغ کالاهای رنگارنگ، میتواند نقش موثری در افزایش مطالعه در جامعه داشته باشد.