گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، میزگرد تخصصی بررسی قراردادهای نفتی جدید با حضور کارشناسان این حوزه در خبرگزاری دانشجو برگزار شد.در این نشست تخصصی هدایتالله خادمی نماینده مردم ایذه و باغملک و عضو کمیسیون انرژی مجلس همراه با محمدرضا اکبری، مدیر گروه نفت اندیشکاه تحلیلگران انرژی به بررسی ابعاد مختلف مدل جدید قراردادهای نفتی پرداختند. در ادامه اولین قسمت از متن کامل صحبتهای مطرح شده در این میزگرد تقدیم میشود.
ماجرای دخالت انگلیسیها در تدوین قراردادهای IPC چیست؟
خادمی: این بحث از آنجا شروع شد که گفتند ما یک الگوی قراردادی داریم که می خواهیم در انگلیس از آن رونمایی کنیم. همان موقع گفتیم دلیلی ندارد. اگر قرار است الگویی را رونمایی کنیم و ما کارفرما هستیم چرا در انگلیس این کار را بکنیم. بعضی دوستان می گفتند انگلیسی ها نمی آیند. اگر هم قرار است قراردادی را بدهیم به خارجی ها و آنها حاضر نشوند در ایران قرارداد را ببینند چه تضمینی هست که ادامه بدهند و کار را زمین نگذارند. این موضوع ادامه پیدا کرد تا اینکه متوجه شدیم کارهایشان را نهایی کرده و هتل گرفته اند.
رسانهها بعدها این موضوع را افشا کردند. حتی آدرس و فضای داخلی هتل هم افشا شد. آن زمان مطرح شد پسر یکی از مسئولان مرتبط واسطه گرفتن این هتل و رفت و آمدها است. وقتی این رسانه ای شد وزیر و بقیه دوستان گفتند ما انگلیس نمی رویم و اول قراردادها را در ایران رونمایی می کنیم. معلوم بود ارتباط نزدیکی وجود دارد وگرنه چرا نرفتند فرانسه و اسپانیا؟ چرا در کشور خودمان رونمایی نکردند؟ وقتی قرارداد جذابی است باید در کشور خودمان باشد. باید این قراردادها در مناطق نفتخیزی مثل اهواز رونمایی شود؛ نه اینکه بروند انگلیس برگزار کنند. صحبتهایی درباره 2 خانم انگلیسی هست که با برخی از دوستان برای طراحی قرارداد در ارتباط بودند. ما خیلی با این چیزها کار نداریم؛ با ماهیتش کار داریم. چه ایرانی ها و چه انگلیسی ها این قراردادها را طراحی کرده باشند، این الگو به نفع کشور نیست. هم عزت، هم صنعت و هم متخصصین ما را در دراز مدت از بین می برد. ما را به به زمان دارسی که هیچ گونه زیرساختی نداشتیم برمی گرداند. آن زمان نمی دانستیم نفت چیست، شاید مجبور بودیم که امتیازی بدهیم. زمان قاجار این امتیازات داده شد ولی بعدها مسیر را اصلاح کردند. قرارداد دارسی بعدها اصلاح شد، سپس نفت ملی شد و دوباره قراردادهای بهتری بسته شد. بالآخره مذاکره چالشی است که دو طرف پشت میز میخواهند بیشترین نفع را ببرند. ضمن این که به نظرم خام فروشی نفت اشکال دارد. ما داریم تلاش می کنیم که هر چه زودتر منابع خام را با قیمت مفت بفروشیم.
البته باید گفت افرادی که در نفت نیستند برای این قراردادها و کرسنت تصمیم گرفتند. هیچ کدامشان نفتی نبودند. مثل این است که من بروم در اتاق عمل و بیماری را که کاسه سرش را برداشتند تا جراحی مغز کنند به من بسپارند. الآن هم این اتفاق می افتد. ما چه جور می گوییم حق تصمیم گیری 50، 50 باشد. اگر به توافق نرسیدیم چی؟ به صراحت آمده که توافق مورد تایید شرکت ملی نفت است. قراردادی که سقف و مدت نداشته باشد نمی شود اسمش را قرارداد گذاشت. مگر می شود 25 سال توسه و بهره برداری سقف مالیاش باز است. گفتند اگر فناوری آورد ادامه پیدا کند. آقایان دو صفحه توضیح بدهند که دفعه قبلی که توتال آمد چه فناوری انتقال دادند؟ اینها سازنده ماشینآلات نیستند که فناوری انتقال دهند.
شما معتقدید انتقال تکنولوژی اتفاق نمیافتد؟
خادمی: تکنولوژی که صحبتش می شود یعنی ابزار بیاوریم. توتال دوره قبل وزارت زنگنه آمد. آنها ارباب و رعیتی برخورد می کردند. توتال وقتی به کشورهای آفریقا می رود، نوکرشان است. چون می داند او کارفرما است و پیمانکار باید احترام بگذارد اما در کشور ما برعکس می شود. آنقدر خودمان را قبول نداریم و داشته هایمان را زیر سوال می بریم، اینجا هم ما باید بریم زیر دستشان باشیم. بحث انتقال تکنولوژی داستانی است برای آدم های ناآگاه. توتال راهکار و پتانسیل و فلسفه کارش انتقال تکنولوژی نیست. اینها شرکت های سرمایه دار هستند. کلیه فعالیت ها را به شرکت های خدماتی می سپارند. یعنی دکل را که 60، 70 درصد هزینه است اجاره می کند. فرضا از حفاری شمال یا خارج می آورد. چه فناوری انتقال می دهد؟ یک حفار روی دستگاهش کار می کند. 12 ساعت کار می کند 12 ساعت می خوابد. روش انتقال تکنولوژی را بلد نیست. اصلاً چیزی نیست که انتقال پیدا کند. از همان زمان دارسی تا الآن هر شرکت خارجی که آمده امکان انتقال تکنولوژی نبوده است. می توانند بگویند کارخانه بنز یک شعبه بزند در ایران، لایسنس بدهد. این انتقال تکنولوژی در بحث ساخت ماشین آلات است. انتقال تکنولوژی در مهندسی مخزن چگونه است؟
ما تجربه کار با این ها را داریم. دوره قبل زنگنه، چینی ها را آوردند در پروژه تابناک. اولین چاهی که در تابناک زدند ۲۸۰ روز زمان برد. آن موقع این بحث بود که ایرانی ها بلد نیستند. ما برای اینکه نشان دهیم که با چینی ها متفاوت هستیم، دستگاه را بردیم در همان میدان و ۴۲ روزه چاه را زدیم. آنجا همه دستشان را بالا بردند. اینها صحبت های کوچه بازاری است. به نظر من برای مردمی است که نمی دانند انتقال تکنولوژی چیست. حداقل من این انتقال تکنولوژی را خوب بلد هستم و تدریس هم کردم.
بدون این قراردادها میشود میادین مشترک را به موقع توسعه داد؟
خادمی: اتفاقا انتقاد ما این است که چرا آقایان حاضر نیستند میادین مشترک را توسعه بدهند؟ چرا ظرف سه سال گذشته در میدان «فرزاد A» کار نشده است؟ زمان وزارت آقای قاسمی، ما یک دکل بردیم آنجا. آن زمان عربستان چهار دکل حفاری به فاصله 2200 متری ما در میدان مشترک داشت. عربستان وقتی دید ما دکل بردیم، 4 دکل را 8 تا کرد. دید میدان مشترک است، گفت انرژی را بگذاریم اینجا. وقتی دولت عوض شد، یک دفعه دستور توقف «فرزاد A» داده شد. ما دکل را آوردیم پارس جنوبی و «فرزاد A» را رها کردیم.
دوره آقای زنگنه این پروژه تعطیل شد حتی پول اجاره دکل را تا موقعه ای که من بودم ندادند. می گفتند چرا رفتید آنجا؟ گفتیم پیمانکار خودش که نمی رود! تصمیم وزارت نفت سابق بود که میادین مشترک را توسعه دهند. حالا می گویید چرا رفتید؟ نمی گویم آقایان دلشان نمی خواهد میادین مشترک را گسترش دهند ولی فقط حرفش را می زنند و بزرگ نمایی می کنند. در عمل کار دیگری می کنند. مورد دیگرش لایه نفتی است که این سه سال گذشته همین جور مانده است. زمانی که مدیر عامل شرکت حفاری شمال بودم من را دعوت کردند. گفتم پارس جنوبی را بدهید، من می روم موتورهای درون چاهی میآورم که بتوانیم حفاری افقی کنیم، صحبت کردیم و ماند.
پشت پرده چنین تصمیمهایی در وزارت نفت چیست؟
خادمی: چندین سال پیش(ده دوازده سال پیش) یک پروسه ای شروع شد که هدف نهایی آن از بین بردن زیرساخت های ایران و برگرداندن ما به زمان دارسی بود. یک اداره کل حفاری مناطق نفت خیز، کل ایران را مدیریت می کرد. زنگنه که تشریف آورد با متخصصان اختلاف پیدا کرد. حرف تحصصی زدن جلوی زنگنه هزینه دارد. اگر کسی حرف تخصصی بزند زنگنه دشمنش می شود و با یک روشی اذیتش میکند. آن موقع بچه های نفت جنوب با کارهای زنگنه مخالفت کردند. زنگنه گفت ساختار مناطق مرکزی و جنوبی باید تغییر کند. آمد تقسیمش کرد. شرکت نفت «مارون»، شرکت نفت «کارون»، شرکت نفت «مسجد سلیمان»، شرکت نفت «گچساران» و غیره. همه را کرد شرکت و مدیرعامل و هیئت مدیره گذاشت. می گفت ما این شرکت ها را درست کردیم که در آینده این شرکت ها مستقل شوند و بتوانند در میدان کار کنند، توسعه بدهند، بهره برداری کنند. حالا چه اتفاقی افتاد؟ چه کسانی مدیر عامل آنجا شدند؟ مگر چه قدر پتانسیل داشت؟ چون همه این نیروها باید از مناطق باشند؛ نیروهای کارشناس خوب را مدیر عامل و هیئت مدیره کردند. یعنی پایه تخصصی را ضعیف کردند. به این هم قانع نشد. گفت من باید شرکت های دیگری درست کنم که اول کار را انجام بدهند. شرکت مهندسی و توسعه نفت را درست کرد. از بدنه مناطق نفت خیز نیروها را منتقل کرد و شرکت نفت مناطق مرکزی را تشکیل داد. با این کارها هزینه ها بیشتر شد چراکه وزارتخانه از فعالیتمحوری و فرآیندمحوری به بخشی نگری روی آورد. یعنی شرکت مارون شد دشمن کارون، کارون دشمن مسجد سلیمان شد. هر کس هم حرف زد، یا تبعید شد یا گفتند برو انگلیس و درس بخوان، از انگلیس هم که برگشتند، گفتند نباید سرکارت باشی، تو برو دانشگاه و شرکت را رها کن. به قول زنگنه قرار بود این شرکتها بشوند مثل «شیل» و «توتال» و کارهای پروژه ای انجام دهند اما چه اتفاقی افتاد؟ الآن شرکت مهندسی توسعه نفت و شرکت هایی که تاسیس کردند هیچ کاری نمی کنند. اسناد مناقصه را می نویسند. می گویند ما این میدان را داریم این 20 حلقه چاه را داریم. کار مهندسی و تامین کالا و مواد و حفاری و همه را به شرکت دیگری می دهند. خب برای چی اینها را ایجاد کردید؟ چند سال دیگر هیچ اثری از این شرکتها نخواهد بود. الآن سازش را می زنند که نیروها زیاد است. نیرو اگر زیاد باشد در ستاد است نه در مناطق عملیاتی.
آقای اکبری شما در جلسات بررسی این قراردادها حضور داشتید. استدلال موافقان و مخالفان چه بود؟
اکبری: متاسفانه از طرف وزارت نفت بی اخلاقی صورت می گیرد. ما از ده ماه پیش که به صورت تخصصی کار را شروع کردیم تا همین الآن که بیش از 10 هزار ساعت کار کارشناسی انجام دادیم واو به واو بندها و مصوبه اول و دوم و خود قرارداد غیررسمی را بررسی کردیم. از دی ماه سال گذشته در برنامه های کارشناسی حضور پیدا کردیم و نهادهای نظارتی مرتبط شرکت و نقدها را مطرح کردیم. همه حرفمان این است که ما مخالف سرمایه گذاری خارجی، انتقال فناوری و رشد صنعت نفت نیستیم. ما مشکلی با واگذاری میادین مشترک نداریم. ما 30، 40 ساعت در جلسات کارشناسی اقتصاد مقاومتی حضور داشتیم. بعد از جلسات بیانیه دادیم که این IPC ایرادات زیادی دارد. قرارداد جذابی است. پیشنهاد دادیم با برخی اصلاحات جزئی این را در میادین مشترک استفاده کنید. با توجه به اولویت هایی که وزارت نفت دارد گفتیم IPC فقط در میادین مشترک استفاده شود اما متاسفانه با اسم میادین مشترک جلو میآیند بعد در کنفرانس تهران می بینید بیش از 20 میدان مستقل معرفی میکنند. اگر میدان مشترک اولویت است چرا 20 میدان مستقل را به خارجیها معرفی میکنیم؟ مقامات دولتی میگویند منتقدان از کشورهای حاشیه خلیج پول میگیرند تا میادین مشترک توسعه پیدا نکند در حالی که خود ما پیشنهاد دادیم اگر می خواهید IPC استفاده کنید فقط برای میادین مشترک باشد.
از مهر ماه پارسال که IPC تصویب شد، ما بررسی آن را شروع کردیم. از دی ماه نهادهای نظارتی مثل سازمان بازرسی، دیوان محاسبات، شورای عالی امنیت ملی ورود کردند. ما به عنوان بدنه کارشناسی که منتقد قرارداد بودیم در همه این جلسات حضور داشتیم. نقدها را مطرح می کردیم. هیئت تطبیق شش ایراد اساسی گرفت و مطرح کرد که باید این ایرادات برطرف شود. معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم تشکر کرد و گفت ایرادات را بفرستید، ما این ها را بررسی و اصلاح می کنیم. جمعی بندی این شد که جلسات اقتصادی مقاومتی به دستور جهانگیری به ریاست آقامحمدی تشکیل شد. قرار شد منتقدین و طراحان مدل قراردادی بیایند و بحث کارشناسی شود. 3، 4 جلسه سنگین برگزار شد. جلسه آخر 11 ساعت طول کشید یعنی 8 صبح رفتیم در ساختمان ریاست جمهوری تا 7 شب بودیم، از وزارت نفت تیم کامل آمده بود. همه افرادی که از وزارت نفت و برنامه بودجه در این قضیه دست اندر کار بودند در آن جلسه حضور داشتند. بعد از 40 ساعت بحث خود رئیس جلسه آقای «آقامحمدی» در جمع بندی منتقدین، 13 محور ایراد درآورد و گفت این ایرادات به تیم وزارت نفت وارد است و وزارت نفت باید آنها را برطرف کند. آقامحمدی یک ساعت آخر کاملا توجیح بود و می گفت منتقدین صحبت نکنند، خودم می خواهم با تیم وزارت نفت بحث کنم.
سرانجام آن جلسات چه شد؟
اکبری: وزارت نفت مکلف شد که برود و این مشکلات را برطرف کند ولی متاسفانه بعد از آن دوباره جلسات دیگری برگزار شد و رئیس جمهوری نامه به رهبری زد. نمی دانم چه مسئلهای وجود دارد که نمی توانند به این قراردادها دست بزنند. شاید سابقه نداشته که سه بار یک مصوبه دولت اصلاح شود. ایراد مشخص است، درستش کنید. مصوبه اول 8 مهر آمد، مشکل پیدا کرد. 13 مرداد یک مصوبه دیگر دادند باز همان مشکلات را داشت. امروز دیدم آقای زنگنه گفته مصوبه سوم هم آمده. با این روحیاتی که ما از تیم وزارت نفت سراغ داریم قطعا این مصوبه هم ایراد دارد. تغییرات جزئی دادند. مصوبه 13 مرداد هم اینطور بود. لفاظی کرده بودند. مثلا «سرمایه گذاری خارجی» را پاک کردند نوشتند «تامین مالی»، «هزینه پیمانکار» را کردند «مطالبات پیمانکار». مگر مشکل ما با «واو» و «میم» و «نقطه» این قضیه بوده!؟ سه، چهارتا مشکل اساسی داشت، بحث «اختلافات» است که 50،50 شد. بحث ورود پیمانکار غیردولتی به بخش مدیریت تولید ماست! این خلاف قانون اساسی است حتی ربطی به پیوست رهبری و ایراداتی که ما مطرح میکنیم ندارد. ماده 2 و 3 قانون اجرایی سیاست های اصل 44 میگوید بخش غیردولتی نمی تواند در بخش بهره برداری و حاکمیتی وارد شود و مدیریت تولید را در دست بگیرد. ممکن است یکی بگوید کار پیمانکاری کنیم بحث دیگری است ولی مدیریت تولید نمیشود. اینجا است که می گوییم به زمان قبل از ملی شدن صنعت نفت برمی گردیم. حتی پهلوی دوم این را فهمید که مدیریت تولید باید دست خود حاکمیت باشد.