منتخب ملت برخلاف وعدهها و اظهاراتی که کرد، در این کابینه جایگاهی برای زنان ایران زمین قایل نشد و نشان داد که نگاهی متفاوت با بدنه اجتماعی طرفدار او دارد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ هیاهو،حاشیه و گمانهزنیها درباره دولت با معرفی ناقص اعضای کابینه به مجلس شورای اسلامی تا حدودی به پایان رسید. کابینهای که شاید 50 درصد آن عوض شده باشد ولی بیشک به کارایی آن اضافه نخواهد شد.
منتخب ملت برخلاف وعدهها و اظهاراتی که کرد، در این کابینه جایگاهی برای زنان ایران زمین قایل نشد و نشان داد که نگاهی متفاوت با بدنه اجتماعی طرفدار او دارد. در این کابینه غیر از یک تن تمام وزرایی که انتقادهای فراوانی به آنها وارد بود همچنان پابرجا هستند و این نیز نمایانگر آن است که لابیهای قدرت بیشتر از خواستههای مردمی میتوانند در این دولت تاثیرگذار باشند.
برای این مقصود ضروری است همزمان نقدی نسبت به عملکرد دولت یازدهم صورت گیرد تا از خلال آن مشخص شود که در کدام بخشها باید اصلاحاتی صورت گیرد.دولت یازدهم در شرایط بحرانی فعالیت خود را آغاز کرد و شرایط آنقدر خطیر بود که دولت یازدهم نمیتوانست در انتخابات وزرا و مدیران دست به ریسک بزند. به همین دلیل ترجیح دولت وقت آن بود که از افراد باتجربه استفاده کند. همین امر موجب شد مدیران قدیمی کشور برای پذیرش مسوولیت دعوت به کار شوند. اگرچه این کار این حسن را به همراه داشت که دولت وقت خود را صرف سعی و خطا برای مهار بحران نکند و شرایط با سرعت بیشتری سامان یابد اما در عین حال این نقص را نیز به همراه داشت که این کابینه نمیتوانست پیامآور تحول باشد.
در جامعه ایران که به لحاظ جمعیتی به شدت در حال جوان شدن است و نسل جدید روی کار آمده اصرار به استفاده از مدیران قدیمی موجب شد عملکرد دولت بیش از حد محافظهکارانه باشد. همین امر مستمسکی در اختیار مخالفان قرار داد که دولت را به دولت خسته، بسته و نشسته تعبیر و از این زاویه حملات زیادی را متوجه دولت کنند. متاسفانه دولت حاضر نشد در تابستان سال 1394 دست به ارزیابی وزرا و اصلاح کابینه بزند. به همین دلیل اعضای کابینه با تغییرات اندک به کار خود ادامه دادند.
در سطح تیم اقتصاد متاسفانه عملکرد کمتر از انتظارات بود گرچه میزان هماهنگی صورتگرفته از متوسط تاریخی کابینههای قبل به مراتب بهتر بود. سازمان برنامه و بودجه که باید مغز متفکر و نقش اصلی را در هدایت عملکرد دولت میداشت، متاسفانه فاقد آن جایگاه موردنظر بود و به همین دلیل به جای آنکه در مباحث اقتصادی کشور نقش طلایه دار را ایفا کند، بیشتر کارکرد تخصیص بودجه را بر عهده داشت و در تصمیمات کلیدی جای خالیاش احساس میشد.
در بخش سیاسی- امنیتی- نظامی دولت یازدهم با این مشکل مواجه بود که این وزارتخانهها سهم خود در مناقشات سیاسی را بر نمیداشتند و این امر موجب میشد تا فشار آن متوجه شخص رییسجمهور شود. اگر افرادی بر سر کار بیایند که هراسی از تنش و مناقشه سیاسی نداشته باشند کار برای دولت راحتتر خواهد شد. به طور مشخص اگر وزارت دادگستری به کسی سپرده شود که از مواضع قوه مجریه در نشستهای سران قوه قضاییه دفاع کند و در آنجا چالش نماید ضرورتی برای طرح چالش میان دو قوه در سطح رسانه باقی نخواهد ماند.
وزارتخانههای آموزش عالی و آموزش و پرورش و تا حد کمتری وزارت ارشاد مسوولیت تربیت نیروهای آینده کشور را برعهده دارند. معمولا فشار سیاسی بر این نهادها بسیار شدید است و این شدت فشارها موجب شده تا گاه آنها اهمیت تحول در شیوه آموزش و محتوا را فراموش کنند و همین امر به تدریج موجب شود تا نسل جدید ایرانی قدرت رقابت کمتری در مقایسه با همتایان خود در خارج از کشور داشته باشند. دو وزارتخانه آموزش عالی و آموزش و پرورش استراتژیکترین وزارتخانههای کابینه هستند و باید در دستان افرادی قرار گیرند که شهود لازم نسبت به تحولات آینده را داشته باشند.
برخی از کارشناسان که در بزنگاههای حساس، تشابهاتی در رفتارهای رئیس دولت یازدهم با رئیس دولتهای نهم و دهم میدیدند، حتماً گستردگی تغییر از دولت یازدهم به دوازدهم را همانند یک صافی تلقی میکنند که نتیجه آن در آینده ای نزدیک قابل بررسی است.
محراب نجعی نژاد-مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه خوارزمی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.