عدم تمایل خانوادهها به فرزند آوری مسئله دیگری است که در سالهای اخیر به وضوح مشاهده میشود امروزه میبینیم که این مسئله موجب کاهش تعداد فرزندان در خانوادهها شده به شکلی که اغلب خانوادههای ایرانی ۱- ۲ فرزند داشته یا اصلا تمایلی به پدر و مادر شدن ندارند.
به گزاش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، محمد زنده دلی- در سالهای پایانی دهه هشتاد مشخص شد تمام برنا مهها و سیاست گذاریهایی که سالها با عنوان سیاستها کنترل و کاهش جمعیت انجام میشده اشتباه بوده و کشور را در معرض خطری بزرگ قرار داده است؛ خطری که میتواند در ۲۰ سال آینده همه عرصههای سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی دفاعی کشور را با بحران جدی مواجه کند.
اکنون در دهه نود شاخص نرخ رشد کشور به عنوان یک مولفه مهم جمعیتی، روند نزولی پیدا کرده؛ این شاخص در سال ۱۳۹۰ معادل ۱.۲۹ درصدبوده، درسال ۱۳۹۵ به ۱.۲۴ درصد کاهش یافته و در سال ۱۳۹۸ بر خلاف تمامی پیش بینیهای پژوهشی به کمتر از یک درصد رسیده تا جدی بودن بحران کاهش جمعیت را بیش از پیش به همه گوش زد کند.
اما چرا جمعیت به یک بحران در کشور تبدیل شده است؟
به گفته کارشناسان در سالها اخیر سه عامل کاهش نرخ ازدواج، کاهش تمایل زوجین به فرزند آوری و مشکلات ناباروری باعث سقوط شاخصهای جمعیتی شده است؛ عواملی که هر کدام خود از ابعاد مختلفی برخوردار بوده و از عوامل سیاسی، اقتصادی، پزشکی و علی الخصوص فرهنگی تاثیر میپزیرند.
تمایل به ازدواج در جوانان کم شده است
دکتر فاطمه محمد بیگی دبیر کمسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی میگوید در کشورحدود ۱۹ میلیون جوان مجرد داریم؛ از سویی طبق آماری که در سال ۹۱ منتشر شده، تعداد افراد مجرد مستقل یعنی کسانی که ازدواج نکرده اند، اما با پدر و مادر خود نیز زندگی نمیکنند و به عبارتی زندگی مجردی مستقل را انتخاب کرده اند روز به روز در حال افزایش است
دکتر محمد بیگی معتقد است نهادهای مسئول مانند وزارت ورزش و جوانان هیچ برنامه ریزی برای حل مشکلات و ترغیب جوانان به ازدواج ندارند و همین مسئله باعث وجود چالشهایی مانند بیکاری، مشکلات مسکن و موانع معیشتی برای ازدواج شده، از طرف دیگر تبلیغات رسانهای منفی و هجوم فرهنگی دشمن مثل ترویج ازدواج سفید باعث کاهش تمایل جوانان به ازدواج شده است.
پزشکان بیماریهای زمینه ای، مشکلات ژنتیک، اسفاده از لوازم آرایشی دارای باریوم، مصرف بیش از حد سموم کشاورزی و بسیاری دیگر از موارد را از جمله عوامل بیولوژیکی ناباروری در ایران میدانند. همه این عوامل باعث شده تا یک پنجم افرادی هم که میخواهند بچهدار شوند نابارور شوند.
درواقع درست است که یکی از موانع اصلی ازدواج مسئله معیشت و مشکلات اقتصادی است، اما در بررسیهای ریشه ایتر به وضوح مسئله تغییر باورها و ارزشهای جامعه به عنوان یک عامل شاید خاموش در عدم تمایل افراد به تشکیل خانواده دیده میشود.
حجت الاسلام دکتر اسماعیل چراغی دکتری جامعه شناسی فرهنگی معتقد است نگاه جامعه ایران تا حدی در حال حرکت به فرد گرایی است.
بدین معنی که شخص خواستها و علایق شخصی خود را بر همه چیز حتی منفعت خانواده خودش ترجیح میدهد و همین موضوع باعث کاهش مسئولیت پذیری، بالا رفتن سن ازدواج و حتی آسیبهایی مانند طلاق میشود.
زوجها تمایلی به فرزند ندارند
عدم تمایل خانوادهها به فرزند آوری مسئله دیگری است که در سالهای اخیر به وضوح مشاهده میشود امروزه میبینیم که این مسئله موجب کاهش تعداد فرزندان در خانوادهها شده به شکلی که اغلب خانوادههای ایرانی ۱- ۲ فرزند داشته یا اصلا تمایلی به پدر و مادر شدن ندارند این در حالی است که برای جلوگیری از بحران و پیری جمعیت در ۲۰ سال آینده هر خانواده حداقل باید سه فرزند داشته باشد.
مسئله مهم دیگری که در نتیجه عدم تمایل به فرزند آوری در سالهای اخیر به وجود آمده افزایش افسارگسیخته آمار سقط جنین در کشور است.
بر اساس آمار روزانه ۱۰۰۰ سقط جنین در کشور رخ میدهد واین یعنی به ازای هر سه تولد، ۱ نوزاد قبل تولد کشته میشود.
تمایل نداشتن به فرزند آوری گر چه باز هم متاثر از عوامل اقتصادی و معیشتی است، اما باز هم ریشه اصلی آن در تغییر نگرش افراد و دگرگونی ارزشهای جامعه دارد.
دکتر سید رضا رشیدی آل هاشم استاد یار جامعه شناسی دانشگاه معتقد است گر چه عدم رغبت به فرزند آوری متاثر از همه عوامل فرهنگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است، اما بواقع تغییر سبک زندگی که خود یک رخ داد فرهنگی است که به جهت برخی بی سلیقگیهای سیاسی و البته متاثر تبلیغات و هجوم فرهنگی است باعث شده نگاه مردم به زندگی تغییر کند.
مثلا خود مسائله کم شدن تعداد فرزند باعث ایجاد فرزند سالاری در خانوادهها و به دنبال آن تربیت غلط فرزندان و به تبع آن آسیبهای اجتماعی در آینده شده است در صورتی که فرزندان در گذشته خود به عنوان بازوی اقتصادی به خانوادهها کمک میکردند.
از سوی دیگر کاهش مسئولیت پذیری افراد باعث شده زوجین زیر بار مسئولیت فرزند آوری و تربیت و ازدیاد نسل نروند و این مسئله گاهی آنقدر پر رنگ میشود که بر حس محبتی که طبیعتا پدر ومادر باید به فرزند خود داشته باشند فائق میآید و موجب گسترش سقط جنین به عنوان یکی از مصادیق قتل نفس میگردد.
البته قطعا نقص قوانین و نظارت و پیگیری اجرای قوانین در بحث جلوگیری از سقط جنین جنایی و مهم تراز آن در حمایت از خانوادهها و مادران مسئله را پیچیدهتر کرده است.
مسئله ناباروری نیز در کاهش نرخ رشد جمعیت بسیار موثراست. متاسفانه نرخ ناباروری در ایران بیش از میانگین جهانی است بر اساس آمار این نرخ در دنیا ۱۵ درصد و در ایران ۲۰.۴ درصد زوجین است.
پزشکان بیماریهای زمینه ای، مشکلات ژنتیک، اسفاده از لوازم آرایشی دارای باریوم، مصرف بیش از حد سموم کشاورزی و بسیاری دیگر از موارد را از جمله عوامل بیولوژیکی ناباروری در ایران میدانند. همه این عوامل باعث شده تا یک پنجم افرادی هم که میخواهند بچهدار شوند نابارور شوند.
از سویی اغلب بیمهها درمانهای ناباروری را پوشش نمیدهند و در این در حالی است که این در مانها درمان بسیار گرانی است.
همین مسائل باعث شده زوجین بیمار از پس مخارج درمان ناباروی برنیاید و حسرت فرزند دار شدن را برای همیشه در دل داشته باشند.
حل بحران جمعیت یک مسئله بلند مدت است
مسئله بحران کاهش جمعیت آنقدر مسئله پیچیدهای ست که نمیتواند در مورد دلایل آن از یک عامل سخن گفت در واقع طیفی از مسائل سیاسی فرهنگی و اقتصادی زمینه ایجاد آن را باعث شده است.
اما سنخ مسئله کاهش فرزند آوری یک مسئله فرهنگی است و ریشه در سبک زندگی و جهان بینی افراد و نگاه به زندگی دارد و مسائل اقتصادی و سیاسی در واقع ساختارهای پشتیبان آن هستند.
مسئله ناباروری نیز در کاهش نرخ رشد جمعیت بسیار موثراست. متاسفانه نرخ ناباروری در ایران بیش از میانگین جهانی است بر اساس آمار این نرخ در دنیا ۱۵ درصد و در ایران ۲۰.۴ درصد زوجین است.
مسائل فرهنگی از جمله بحران جمعیت مسائلی دیرپا و مقاوم در مقابل هرگونه دگرگونی است به همین خاطرهمان طور که در دهه هفتاد و در آغاز برنامه تنظیم خانواده یک شبه و در کوتاه مدت کاهش باروری رخ نداد اگر بخواهیم از افزایش هم سخن بگوییم نمیتوان نگاه کوتاه مدت داشت در واقع به کفته دکتر اسماعیل چراغی این مسئله حداقل به یک دهه زمان و تلاش نیاز دارد.
موضوعی که اگر به آن پرداخته نشود ممکن است در سالهای آینده بحرانهای جبران ناپذیری را متحمل کشور کند.