گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمد کفیلی؛ جنبش دانشجویی در گذشته چه عملکردی داشته؟ جنبش دانشجویی در آینده چه عملکردی باید داشته باشد؟ این دو سوال را بارها از خودمان میپرسیدیم و به دنبال پاسخی کامل و همهجانبه برایشان بودیم. برای رسیدن به پاسخ سوال اول، مجموعه گفتگوهای «خط کش» را آغاز کردیم. گفتگوهایی صریح با ادوار جنبش دانشجویی درباره کارنامه عملکرد تشکلها و گروههای دانشجویی در سالهای پس از پیروزی انقلاب. سوال دوم اما هنوز پاسخی نداشت. «راهبرد» پاسخ ما به سوال دوم است. اگر در «خطکش» به گذشته نگاه میکردیم، در «راهبرد» نیمنگاهی به آینده داریم. مسائل کلان کشور را روی میز میگذاریم و از فعالین جنبش دانشجویی میخواهیم دربارهشان تبادل نظر کنند تا «راهبرد»ی برای کنشگری جنبش دانشجویی در آن مساله خاص، پیدا کنیم.
جنبش دانشجویی از وضعیت صدا وسیما در چهار دهه گذشته چه تحلیلی دارد و اولویتهای این سازمان را در چه مسائلی میبیند؟
خانم داوودیفر: صدا و سیمای هر کشوری نمایش دهنده فرهنگ و ارزشهای آن کشور میباشد و برای ارتقا، تثبیت و آموزش فرهنگها و هنجارهای جامعه تولید محتوا میکند. این سیر محتوایی جهت ترویج فرهنگ ملی در صدا و سیما این نکته را خاطر نشان میکند که یک گفتمان و ایدئولوژی خاصی باید در مدیریت و تولید برنامهها حاکم باشد.
متاسفانه در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خلاف این قائده عمل میشود و ترویج ناهنجاریها و ضد فرهنگها در آن اولویت دارد و به هیچ وجه نگاه ایدئولوژیکی در بطن محتواها دیده نمیشود. تنها در گفتمان سیاسی آن سیر محتوایی خاصی مشاهده میشود که خود باعث دفع مخاطبان میشود و این مسئله ناشی از عدم مدیریت صحیح و نداشتن تخصص و ایدههای بدیع در ساختار محتوایی صدا و سیما میباشد.
صدا و سیما با توجه به این مسئله که زیر نظر مقام معظم رهبری مدیریت میشود و لزوما باید طبق منویات ایشان عمل کند و اولویتهای خود را مطابق بیانات ایشان برنامهریزی کند در عمده موارد خلاف مطالبات رهبری نیز عمل میکند.
صدا و سیما، با توجه به نگاهی که رهبری به حوزههایی همچون شعر، کتاب و به صورت کلی فرهنگ دارد باید بخشی از محتوای فیلم و سریالهای خود را به این مسائل اختصاص دهد و به عنوان مثال از قالب داستان زندگی شهدا و همسرانشان در کتابها، فیلمها و برنامههایی جهت ترویج آن سبک زندگی دینی و عاشقانه تولید کند و این در حالی است که در نبود یک نگاه ایدئولوژیک در خصوص تولیدات محتوایی خود عمدتا ترویج دهنده عقاید و سبک زندگی بسیار متفاوتتری به نسبت وضعیت میعیشت و اعتقادی جامعه را بازتاب میدهد.
خانم صلایی: صدا وسیما در هر کشوری در اولویت اول خود رسالت آموزشی و تربیتی به عهده دارد و تمام ساختار تولیدی آن لاجرم در این محور خلاصه میشود.
متاسفانه کشور ما شاهد صدا و سیمایی است که به گونهای مشوش به تولیدات خود دامن میزند و این مسئله در تمامی برنامههای آن قابل مشاهده است از سبک زندگی تجملی که از بطن زندگی عموم مردم دور است تا تعریفی که از زن دارد و در تمام موارد مشابه نشان داده میشود، نمایشگر یک صدا و سیمای متناقض نما و ناکارآمد است.
این تناقض در رفتار و دور بودن ساختار محتوایی از بدنه موم جامعه ناشی از عدم مخاطب شناسی صدا و سیما و مسئولین آن میباشد.
یکی از راههایی که تا حدودی میتواند بر این روند ناقص صدا وسیما سامان ببخشد میتواند افزایش خصوصی سازی در صدا و سیما باشد به گونهایی که دولت و مسئولین نظام صرفا بر تولیدات نظارت کنند و دخالت سیاستهای مسئولین در تولید محتوا و کسب منافع از آن به حداقل برسد.
موارد بسیار زیادی وجود دارد که صدا و سیما باید ورود به آنها را در اولویت خود قرار دهد، مانند مردم سالاری، سبک زندگی ایرانی اسلامی، جوانگرایی، شفافیت مالی مسئولین، اقتصاد متکی به صادرات غیر نفتی، مشارکت مردم در مدیریت کشور و دیگر مسائل که باعث میشود اعتماد مردم به نسبت نظام را افزایش دهد.
خانم طباطبایی: با وجود رشد قابل توجهی که صدا و سیما و به طور کل رسانه ملی نسبت به سال های ابتدایی انقلاب اما به صورتی که انتظار میرود نتوانسته نیازها و بایدهای رسانهای مد نظر را تامین کند.
عمده دلایل عدم کارآمدی لازم رسانه ملی از ساختار زیر بنایی و همچنین اشخاص مسئول در این ساختارها است که نیازمند نوگرایی در ساختار و تحول در بین مسئولین این سازمان جهت ارتقا سطح کارآمدی آن دانست.
فعالیت مسئولین بی دغدغه، مسن، ناکارآمد و حتی بازنشسته و غیر متخصص در مسائل رسانهای مورد دیگر عدم وجود تناسب بین نیروهای به کارگیری شده و حجم کار انجام شده در صدا و سیماست که خود گواه ناکارآمدی برخی مدیران مربوطه است.
مسئله قابل توجه این است که در آخرین دیدار فعالین تشکلهای دانشجویی نمایندگان دانشجویان مطالبهای مبنی بر جوانگرایی در این سازمان داشتند و آقای دکتر عسگری وعده تغییرات مدیریتی مشهودی را تا انتهای سال گذشته دادند. با گذشت چند ماه متاسفانه هیچ گزارشی از چنین تغییراتی منتشر نشده است.
یکی از انتقادات وارده جنبش دانشجویی به صدا و سیما مسائل مالی و حاشیهای که باید شفاف شود؛ از جمله شفافیت در درآمد مدیران سازمان، میزان دریافتیها از تبلیغات بخشی از این مسائل است با مشخص شدن این موارد در گام بعدی باید نیاز به درآمد زایی و تولید سرمایه را تحلیل و بررسی کرد، به طور مثال پرداخت هزینه برای ساخت برنامههایی با حضور سلبریتیها تا چه حد نیاز است؟ چه مبلغی برای چنین تولیداتی معقول است؟ آیا با صرفه جویی و کاهش استفاده نامناسب از منابع مالی برای چنین برنامههایی نمیشود بودجه کافی برای تولیدات مطلوبتر را تامین کرد؟ و این دست موارد مسائلی است که متاسفانه تا به حال بدان پرداخته نشده است و جای پاسخ دهی و شفاف سازی پیرامونشان خالی میباشد.
مهم ترین چالش ها و اولویت های صدا و سیما چه مسائلی است؟
خانم طباطبایی: به صورت کوتاه وظیفه صدا و سیما تشخیص معضلات و مشکلات فرهنگی جامعه و بررسی ابعاد مختلف آن است، رسانه در قدم اول باید مردم و مسئولان را آگاه سازد و سپس با ایجاد جریان مطالبه گری از مسئولین و همچنین بسترسازی مناسب جهت رفع مشکلات فرهنگی داشته باشد.
هر یک از وظایف نام برده شده از اولویتهای صدا وسیما ست که نقش رسانه به گفته مقام معظم رهبری به مثابه دانشگاه است پس علاوه برنقشهای نام برده شده وظیفه آموزش، رهبری و هدایت جامعه را هم برعهده دارد.
از چالشهای صدا و سیما میتوان به دور شدن نخبگان و فرهیختگان جامعه از بدنه اصلی صدا و سیما اشاره کرد و شاهد تهی شدن برنامهها از محتوای مناسب دانست، بهعلاوه بر آن رسانه ملی ضائقه پذیر شده است به جای ضائقه سازی، از رسانه ملی انتظار میرود تولید کننده محتوایی با محوریت فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی باشد اما در سالهای اخیر با توجه به تولیدات رسانهای اعم از سریال و مسابقه شاهد روند تاثیر پذیری برنامهها از برخی انحرافات مثل مصرفگرایی و پوشش نامناسب و موارد این چنینی هستیم.
یکی از مهمترین چالشهای این روزهای صدا و سیما مدیریت سلبریتیها است، چهرههایی که سکوی پیشرفتشان صدا و سیما بوده اما بعد از شهرت شکلدهنده بسیاری از ناهنجاریها در جامعه میشوند.
مسئله بعدی عدم مرجعیبت خبری رسانه ملی است و که همین امر باعث شده برخی به این دلیل اخبار و اطلاعات مطرح شده متناقض رسانهها داخلی را قبول ندارند و این ناشی از عملکرد نامناسب در بزنگاههای مهم، کیفیت و مدل انتقال پیام به مخطبان است.
تاثیرگذاری صدا و سیما و جنبش دانشجویی در سالهای گذشته به چه صورتی بوده؟
خانم صلایی: اوایل انقلاب عمق تاثیرگذاری جنبش دانشجویی بر جامعه و به تبع آن صدا و سیما بسیار بیشتر بوده و این تاثیرگذاری تا حدی بود که دولت و مخالفان جریان دانشجویی برای مقابله با این جریان فکری مطالبهگر اقدام به تاسیس تشکلهای دانشجویی دولتی کرده است تا از نفوذ و قدرت جنبش دانشجویی بکاهد.
با کمرنگ کردن تاثیرگذاری و ارتباط بین جامعه و جنبش دانشجویی، صدا و سیما به عنوان رسانه ملی موظف به بازتاب دادن تحلیلها، نظرات و فعالیتهای بدنه فعال دانشجویی به سطح جامعه میباشد ولی با عدم پرداختن به جامعه دانشگاهی و نپرداختن به آن، از رشد و تاثیر گذاری قشر نخبگانی جامعه جلوگیری میکند.
برای رشد صدا و سیما نیاز به ایدههای بدیع و تازهای در حوزه مدیریت و تولید محتوا دیده میشود ولی تا زمانی که مدیرانی که شامل قانون منع به کارگیری بازنشستگان میشوند در راس این سازمان قرار بگیرند، اگر هم یک نخبه جوان در این سیستم ورود کند به دلیل ساختار مدیریتی خسته و از کار افتاده، به انزوا کشیده میشود.
در زمانی این سازمان با ساختار مدیریتی ناکارآمد خود میتواند شاهد تحول و رشد شود که از نیروی جوان و صاحب فکر استفاده کند، نیروی جوانی که میتواند ایده پردازی کند، کارشناسی کند و ایدهها و نظرات را پرورش دهد و نیروی که با ظرافت و دقت بالا این ایدهها را اجرایی میکند و در قالب سنتی و ناکارآمد ساختار هم محدود نمیشود.
عملکرد صدا و سیما در مصادیق خاص مانند مسابقات بخت آزمایی و ترویج فرهنگ کتابخوانی و کشف استعداد از نظر شما چگونه است؟
خانم صلایی: برنامههای جدید تلوزیونی که چندین وقت است کنداکتور شبکههای پر مخاطب را در اختیار گرفته و توانسته است تا حدودی با جلوههای خود مخاطب جذب کند، برنامههایی است که سراسر تقلید و نمونه برداری شده از برنامههای تلوزیونی شبکههای ماهوارهای است و دریغ از اندکی بومی سازی، ایده جذاب و نو، سلیقه وحرف تازه در نظام ساختاری و محتوایی تولید یک برنامه تلوزیونی.
به عنوان مثال برنامههای استعدادیابی که تولید و پخش میشوند، در مرحله اول حتی به تفاوت بین استعداد و مهارت افراد توجهی نمیکنند و به افرادی که یک مهارت را بر اثر تکرار به دست آوردهاند را یک استعداد کشف شده به جامعه معرفی میکنند، نه افرادی که در شرایط محدود فعالیتهای منحصر به فردی را انجام میدهند.
خانم طباطبایی: مدت کوتاهی است که روند مناسبی از شبکه سه سیما شاهد هستیم در کنار این اتفاقات مطلوب موارد ناخوش آیندی مانند برگزاری مسابقات بختآزمایی نیز اتفاق افتاده که با توجه به حدود شرعی که رسانه ملی زیر پا گذاشته و عدم توجه به تذکرهای قبلی شایسته است که برخورد جدی و باز دارندهای با بانیان این امر صورت گیرد.
میتوان گفت مسابقات پخش شده عمدهشان اهمیت چندانی در جهت ترویج سرانه مطالعه و یا کشف استعدادها را ندارند و هدف اکثرشان دستیابی به سود بیشتر و همچنین جذب مخاطب است که لزوم تصحیح این سیاست و روند برنامهسازی در صدا وسیما دیده میشود.
خانم داوودی فر: اگر که بخواهیم وجود این سطح از درآمدزایی صدا و سیما از برنامههای بخت آزمایی و استعدادیابی را در قالب برنامههای تلوزیونی تحلیل کنیم باید به این مسئله توجه کنیم که صدا و سیما در دو حوزه محتوایی و ساختاری باید ارزیابی شود.
خارج از اینکه صدا و سیما در عمده موارد از نظر محتوایی بسیار نازل است و هیچ دغدغهای در این قبال ندارد و حتی رسالت رسانهای خود را عمدتا زیر سوال میبرد و وضعیت منفعلانهایی را اتخاذ میکند و از لحاظ ساختاری هم بسیار مورد انتقاد است.
مسئله اصلی در مورد روند درآمدزایی صدا وسیما در دولتی بودن آن است، بودجه اختصاصی صدا و سیما در اختیار دولت است و دولت هم زیر بار مسئولیت مالی این سازمان به صورت کامل نمیرود و این سازمان مجبور به تن دادن به اسپانسرها و تهیه کنندگان خصوصی است که این مسئله با دوگانگی مدیریت محتوایی و ساختاری این سازمان مواجه میکند که جهت حل این مسئله باید رویکردهای صحیحی مانند واگذاری این سازمان به بخش خصوصی و اختصاص بودجه مستقیم و خارج از فضای مدیریتی دولت اقدام شود و دولت نیز صرفا حکم شورای نظرات بر محتوای این سازمان را داشته باشد.
نسبت جنبش دانشجویی و صدا و سیما در چه وضعیتی است و چگونه می توان ارتباط صداوسیما با تشکلهای دانشجویی را تقویت کرد؟
خانم طباطبایی: نسبت به سالهای گذشته ارتباط رسانه ملی با تشکلهای دانشجویی بهتر شده است اما این مقدار نیز کافی نیست درواقع هنوز به میزان مطلوب از تحلیلهای فعالین دانشجویی در سطح صدا و سیما استفاده نشده است.
برای رسیدن به وضعیت مطلوب ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که چرا باید حضور دانشجوییان در رسانهها پر رنگ شود؟ پاسخ اینجاست که؛ دانشجو از مردم است و راحتتر دردشان را میفهمد و شرایط را میسنجد همچنین این فرصت باعث میشود تلاش جوان ما برای حضور در عرصه رقابت سخنوری و تحلیل مسائل بیشتر شود و قویتر و پررنگتر در عرصههای بعدی حضور پیدا کند و این به پویایی دانشجو و دغدغه حضور اجتماعیاش کمک میکند و رشد دانشجو رشد کشور است.
مسئله دیگر روحیه مطالبهگری دانشجوست که این روحیه اگر به صورت مناسب به کار گرفته شود میتواند موتور محرک پیشرفت جامعه باشد و برای تقویت این ارتباط باید تعداد برنامهها و مناظرههای دانشجویی که در رسانه ملی به دانشجویان تعلق میگیرد افزایش یابد.