گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، آرزو زارع عسکری؛ انتشار یک توئیت از سوی میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات هستهای وین با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، خبرساز و موجی از انتقادات را به دنبال داشت. اینکه روسیه با کارت ایران برای منافع خود بازی خواهد کرد و در نهایت اعتماد به روسیه به ضرر ایران خواهد بود یا اینکه این جو سازی ها و به نوعی روسستیزی نوعی تحت تاثیر قرار دادن ایران و وادار کردن این کشور به مذاکره مستقیم با آمریکاست، سوالاتی است که ما را به نوشتن چند خط از مواضع روس واداشت.
مهمترین چالش جهانی پیرامون ایران در سالهای اخیر بحران هستهای بوده است و به یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه سیاست خارجی قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. لذا شناخت و درک سیاست خارجی این قدرت ها اهمیت قابل توجهی در بررسی روند پرونده هستهای ایران دارد. روسیه یکی از مهم ترین بازیگران در این رابطه محسوب میشود که با واسطه عضویت در شورای امنیت و حضور در مذاکرات هستهای تاثیراتی در روند برنامه هستهای کشورمان داشته است. به خصوص مذاکرات حال حاضر در وین که روسیه مهم ترین میانجیگر ایران و غرب محسوب میشود . از یک سو واسطه نصب دوربینها در سایت تسا واقع در کرج شد، از سوی دیگر ایران را قانع کرد تا مذاکرات بر اساس پیش نویس شش دور اول پیش از دولت فعلی، پیش برود.
همچنین با تعیین ضربالعجل آمریکا و کشورهای اروپایی برای مذاکرات احیای توقف توافق هستهای مخالفت کرد. با توجه به نقش جدیدی که روسیه در این دور از مذاکرات برای خود تعریف کرده است، برانیم به بررسی منافع و نگاه روسیه به مذاکرات در حال انجام وین بپردازیم. بعد از گذراندن سالهای اولیه و پر التهاب انقلاب، دولت ایران از سال ۱۳۶۴ تصمیم گرفت، نیروگاه بوشهر که نیمهتمام توسط آلمانها رها شده بود را احیا کند و کمتر کشوری پیدا می شد که در این میدان پا بگذارد. پس از کش و قوس های فراوان در نهایت روس ها همکاری هستهای با ایران را پذیرفتند. قرارداد ساخت و تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر همچنین فروش نخستین زیردریاییها به ایران که تهران را وارد جرگه کشورهای دارنده این سلاح کرد و نهایتاً انعقاد قرارداد فروش سامانه دفاع موشکی اس ۳۰۰ به ایران روس ها را وارد صنعت هستهای ایران کرد.
با روی کار آمدن احمدی نژاد غرب به دیپلماسی تهدید آمیز «چماق و هویج» روی آورد و با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل برنامه هستهای ایران را تهدیدی در قبال صلح و امنیت جهانی عنوان کرد و در قالب چندین قطعنامه از جمله چهار قطعنامه در طول سال۲۰۰۶ -۲۰۱۰ صورت گرفت. لذا روسیه در این برهه در بُعد فنی طرحهای پیشنهادی برای تداوم همکاریها و یافتن راه حل برای پایان دادن به اختلافات در مورد برنامه هستهای ایران ارائه داد. این پیشنهاد شامل غنیسازی اورانیوم ایران در خاک روسیه می شد که با موافقت ایران روبرو نگردید. از سوی دیگر در جولای ۲۰۱۱ طرح پیشنهادی گام به گام وزیر خارجه روسیه که به نام وی، سرگئی لاوروف خوانده شد به طور کلی بررسی گام های اعتمادساز متقابل بود که کمک مهمی به شمار میآمد.
هدف نهایی رویکرد گام به گام ، ایجاد برنامه غنیسازی محدود تحت بازرسی شدید آژانس در ازای لغو تمام تحریمها و تحقق تمام همکاریهای اقتصادی و غیراقتصادی و همین طور تضمینهای امنیتی به ایران بود. که در نهایت هیچ یک از طرفین طرح های یکدیگر را قبول نکردند. اما سرانجام در سال ۲۰۱۳ توافق ژنو و در سال ۲۰۱۵ توافق وین (برجام) را موجب شد. اگرچه شکل گیری برجام در سال ۲۰۱۵ دست ایران را در رابطه با روسیه بالاتر برد اما با ورود ترامپ به کاخ سفید و پاره کردن برجام و در نهایت خروج از آن موجب احیای موقعیت فرازدستانه مسکو نسبت به تهران نیز شد. در حال حاضر آغاز روند مذاکرات وین و تصمیم ایران برای عدم مذاکره مستقیم با آمریکا روسیه را به بازیگری اصلی در روند مذاکرات وین تبدیل کرده است.
آرزو زارع عسکری - دانشجوی دکتری روابط بین الملل
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.