به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو؛ محمدحسین مهدویان را همه با مجموعه «آخرین روزهای زمستان» شناخته بودند. مجموعهای که سال ۹۱ با روایت زندگی شهید حسن باقری پخش شد. مهدویان جوان با ۳۴ سال سن، حالا با فیلم «ایستاده در غبار» به پدیده این روزهای سینمای ایران تبدیل شده است. فیلمی که باز هم یکی از اسطورههای تاریخ معاصر ایران یعنی سردار احمد متوسلیان، فرمانده جاویدالاثر سپاه محمد رسولالله(ص) را به تصویر کشیده است. این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر هم یکی از آثار پر اقبال نزد مردم بود و هم توانست سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کند. به همین مناسبت روزنامه کیهان به گفتوگو با مهدویان پرداخته است که د ادامه میخوانیم:
چرا؛ با توجه به روند انتخاب و چگونگی اعطای جوایز در جشنواره، غافلگیر شدیم. اما در کل از ابتدا انتظار داشتیم که فیلم در بخشهایی از جشنواره فجر جوایزی را دریافت کند. یعنی حوادث جوری اتفاق افتاد که احساس میکردیم که جوایز خوبی را در اختتامیه جشنواره فجر خواهیم گرفت.
من در اینباره در مصاحبههای قبلی به طور مفصل توضیح دادهام. حالا خیلی مختصر تکرار میکنم که بعد از سریال «آخرین روزهای زمستان» سازمان اوج پیشنهاد داد که راجع به دو ، سه نفر از فرماندهان جنگ، فیلم بسازم. بعد از پژوهشهایی که درباره آنها انجام دادم، به نظرم رسید که زندگی و شخصیت حاج احمد متوسلیان، برای سینما مناسبتر است. یعنی وجوه شخصیتی او برای ساخت فیلم جذابتر به نظرم رسید.
موضوع فیلم ما، خود متوسلیان بود. من میخواستم به شخصیت حاج احمد بپردازم. به آن داستان پلیسی عجیب و غریبی که سرنوشت حاجی را رقم زد، خیلی کاری نداشتم و وجه شخصیتی او برای من جذاب بود، یعنی شخصیت متوسلیان برای من اصل بود. بعد هم اینکه آن ماجرا، یک پرونده بی سرانجام است که ورود به آن ، چیزی را شفاف و روشن نمیکند.
بله، یکی از برادرهای حاج احمد متوسلیان گلههایی داشت. البته با تعامل به یک راه حلی خواهیم رسید. ضمن اینکه ما در تمام مراحل کار با خانواده متوسلیان در تعامل و تماس بودیم و هیچ کاری را بدون هماهنگی با آنها انجام نمیدادیم و راجع به جزئیات با ایشان مشورت میکردیم. اینکه یکی از برادرهای حاج احمد صحبتهایی را در رسانهها مطرح کردند به خاطر این بود که خیلی در جریان رابطه قبلی ما با خانواده متوسلیان نبودند. البته بعدا در جریان قرار گرفتند.
بالاخره فیلم ما سفارشی بوده و با پول دولتی هم ساخته شده، حالا این ایرادش چیست؟ به هر حال ما یک فیلم خوب ساختیم. یعنی فیلمی ساختیم که ماهیت فیلمهای سفارشی را ندارد. بالاخره با بخشی از بودجه دولتی که قرار بوده با آن کارفرهنگی شود، فیلمی ساختیم که وقتی کسی میبیند، نگران هرز رفتن پول بیتالمال نمیشود. اتفاقا خوب است که بودجه دولتی صرف این گونه فیلمها شود که بعدا سرکوفت نخورند که چرا پول را هدر دادند.
نه، این کاری است که خودمان یعنی من و گروهم به تدریج به آن رسیدیم. بیشتر هم تحت تاثیر فیلمهای مستند دهه ۵۰ و ۶۰ و به خصوص فیلمهای روایت فتح است. درواقع ما تلاش کردیم که میزانسنهای رایج در فیلمهای مستند را در یک اثر دراماتیک وارد کنیم و فیلمهایی شبیه به مستند بسازیم. جزئیاتش نیز به تدریج و در طول کارها و با آزمون و خطاهای مختلف شکل گرفته است. البته هنوز برای کامل شدن جای کار دارد تا به پختگی نهایی برسد.
عدهای میگویند که این فیلم مستند است و داستانی نیست و خیلی از مستندسازها هم میگویند که این فیلم، مستند نیست و داستانی است. حتی موقعی که «آخرین روزهای زمستان» را ساختم هم همین حرف را زدند. من اینها را به یکدیگر واگذار میکنم تا با هم بحث کنند و ببینند که فیلم من مستند است یا داستانی! اما به هر حال «ایستاده در غبار» سینماست. خود من نه اصرار دارم که بگویم فیلم من مستند است و نه اصرار دارم که بگویم این فیلم، داستانی است. فیلم من همین است که دارید میبینید. بگذارید چانه بزنند تا ببینیم که فیلم من چیست!
الان دارم به این موضوع فکر میکنم. دارم فکر میکنم کار بعدی که شروع میکنم حتما کار با ارزشی باشد، استانداردهای خوبی داشته باشد و آن تاثیری که میخواهم را روی جامعه و مردم بگذارد. تلاش خودم را خواهم کرد. باید ببینیم که خدا چقدر توفیق میدهد.
نه، پنج شش طرح مختلف در دست دارم و در اینکه کدام یک از آنها را انتخاب کنم، مردد هستم. باید ببینیم که کدام یکی از آنها قسمت میشود.
دفاع مقدسی هم توی آنها هست، اما طرحهای غیر جنگی هم در بینشان هست. اما اصولا علاقه اصلی من تاریخ معاصر است و دوست دارم که در این حوزه فیلم بسازم.
به نظر میآید بعد از سالها تصمیمات احساسی و شتاب زده، نوعی عقلانیت در این زمینه درحالا پدید آمدن است. همین که امسال فیلمهای دفاع مقدسی زیادی ساخته نشده خودش نشانه خوبی است. اینکه ما صرفا به خاطر رزومه درست کردن و پرکردن کارنامه کاری خودمان سالی ۵ یا ۱۰ فیلم جنگی بسازیم، نتیجهاش کمیتگرایی و آثار بی کیفیت است و سینمای جنگی ما مخاطب خودش را از دست میدهد. این مسئله به سینمای دفاع مقدس ما صدمه جدی زده است. اگر این وضعیت را به فال نیک بگیریم نشانه این است که آنهایی که متولی ساخت فیلم جنگی هستند، با تامل و فکر وارد کار ساخت فیلم جنگی میشوند نتیجهاش انشاءالله فیلمهای جنگی خوب و با کیفیتیخواهد بود.
تهیه کننده فیلم، آقای والینژاد و جانشین تهیهکننده آقای بنان درحال بررسی امکانهای مختلف اکران فیلم هستند. هنوز تصمیم قطعی نگرفتهاند. ولی خب، بنا دارند به شیوهای برسند تا فیلم را به مخاطبهای اصلی خودش برسانند.
من هم متشکرم. امیدوارم اتفاقات خوبی که امسال برای فیلم افتاد، در اکران هم تکرار شود.
منبع: کیهان