به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «شرق» در سرمقالهای با عنوان «کلاف سردرگم مذاکرات هستهای» نوشت: «تاخیر نسبتا طولانی در مذاکرات وین شـائبه عدم آمادگی ایران برای بازگشت به مذاکرات هستهای و درپیش گرفتن استراتژی «خرید زمان»، سرعت بخشیدن به غنی سـازی و افزایش زمانگریز هستهای را تقویت کرده اسـت. این استنباط از آنجا نشأت میگیرد که از زمان روی کار آمدن دولت رئیسی ایـران از سـرگیری مذاکــرات را به «امـا و اگر»هایی پیوند زده که مسیر مذاکرات را اگرنه ناممکن، بلکه بسیار سـنگلاخ و دشـوار میکند. اظهارات منسوب به امیرعبداللهیان در جلسـه غیرعلنی روز یکشـنبه مجلـس از زبـان یکـی از نماینـدگان، در صـورت صحت، بر ابهامات آینده مذاکرات هستهای خواهد افزود. این نماینده سـه محـور ۱- اقدام جدی آمریکا قبل از مذاکرات، ۲- شـروع مذاکــرات از زمان خروج ترامپ از برجام و ۳- اقدام در برابـر اقدام را از اهم مطالب وزیر خارجه برشمرده است. پایبندی دولت (و تیم مذاکرهکننده) بـر قانون «اقدام راهبردی برای لغـو تحریمها» و تصمیم دولت سیزدهم در پرهیز از «شـرطی کردن اقتصاد» و جدا کردن مسیر اقتصاد کشـور از مذاکرات هستهای از دیگر موارد مطرح شده وزیر خارجه در نشست غیرعلنی مجلس بوده است.
باید توجه داشـت آمال سیاستمداران و واقعیتهای حاکم بر تحولات دو عنصر جدا از هم هستند که هریک از قاعدهای متفاوت از دیگـری تبعیت میکند و تحقق آرزوهـا در قالـب واقعیتها همواره دستیافتنی نیست. هنر سیاستورزی پل زدن بر این دو در تأمین حداکثری منافع ملی اسـت. قاعـدهای که مذاکرات بیستودو ماهه منتهی به توافق هستهای را رقم زد. برجام توافقی براسـاس «مصالحه» بود. اصل حاکم بر مصالحه نیز «بده و بسـتان» اسـت. اینکه آقای امیرعبداللهیان شـرطی بگذارد که محقق نشـود و شعری بگوید که در قافیهاش درماند، مشکلی از کشور را حل نخواهد کرد. جدا کردن مسیر اقتصاد کشور از مذاکـرات نیز در شـرایطی که چـه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد ما به صورت کامل تقریبا به مسـائل بینالمللـی و بهویژه برجـام گره خـورده و در واقع گروگان آن است، بیشـتر به یک شوخی شباهت دارد که در حد همان آرزوهای ایشان باقی خواهد ماند.
سـنجاق کردن پایبنـدى بـه قـانـون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها با مذاکرات که با هدف بسـتـن دسـت دولت قبلی در مذاکرات با اغراض سیاسی و عجله تصویب شد، اگرچه در ظاهر ابزاری موجه و با تمسک به قانون برای چانهزنی است، ولی مشـروط کردن توافق به «لغو همه تحریمها اعم از هستهای، موشکی، تروریسم و حقوق بشر» که در بند هفتم این قانون ذکر شـده، چشـمانداز روشنی برای موفقیت مذاکرات ترسیم نمیکند. اشتباه محاسباتی سیاستمداران در سرنوشـت ملتهـا، بسـیار بیشتر و تأثیرگذارتر از خطای اقتصاددانان اسـت. اگر اشتباه گروه دوم در محاسـبات نادرست در اعداد و ارقام است، اشتباه سیاستمداران، اما در انتخاب مسیر نادرست است که ممکن اسـت به فاجعـهای جبرانناپذیر تبدیل شـود. تحلیل این روزنامه غربگرا از جهات مختلف، ناقض واقعیات و نوعی فرار به جلو است. در واقع ما اکنون در سال 91-92 قرار نداریم که غربگرایان بخواهند مذاکرات انجام نشده را بزک کنند و برای آن دستاوردهای معجزهآسا در حد بازگشت 150 میلیارد دلار اموال بلوکهشده ایران و خرید 200 فروند هواپیما و کاهش نرخ دلار 3700 تومانی به 1000 یا 500 تومان بتراشند گرفتاری امروز اقتصاد کشور که 7 برابر شدن نرخ ارز گوشهای از آن را ردیف میکند، خروجی روند تلهگذاری و شیرینسازی برجام در رسانههای زنجیرهای است که به اعتراف مدیرمسئول روزنامه شرق برای جا انداختن برجام، دروغ گفتند و مبالغه (!) کردند.
برجام طبق وعده چندباره شخص آقای روحانی قرار بوده همه تحریمهای مالی و بانکی و نفتی را در روز اجرای توافق (27 دی 1394) یکجا لغو (و نه تعلیق) کند و منطقا نیز همینگونه است. وگرنه دلیلی نداشت دولت امتیاز بدهد و 95 درصد برنامه هستهای را تعطیل کند که مثلا تحریمهای با عنوان هستهای تعلیق شود و همان تحریمها با برچسب و عنوان دیگر برگردد و مثلا در روند پسابرجام، 700 تحریم به 1500 تحریم تبدیل شود؟! اصل مهم در مصالحه مدعایی شرق، انتفاع واقعی ایران در زمینه لغو تحریمهای مالی و بانکی و نفتی بوده، نه حقهبازی و کلاهبرداری که آمریکا و غرب به کمک پادوهای سیاسی و رسانهای خود در داخل ایران مرتکب شدند.
از سوی دیگر، روزنامه شرق در حالی درباره دو ماه تاخیر دولت ایران در بازگشت به مذاکرات ابزار ناخرسندی کرده که دولت جو بایدن بیش از 3 ماه برای همین روند جدید مذاکرات وقتکشی کرد و در حالی که اوایل دیماه 99 تشکیل شده بود، از میانههای فروردین 1400 به مذاکرات کذایی برگشت که آن هم وقتکشی بود وگرنه دولت عهدشکن آمریکا برای بازگشت به تعهدات نقض کرده خود، نیازی به مذاکره نداشت و اگر صداقت داشت، باید رأساً اقدام به این کار میکرد که طبیعتا در نگاه جهانی، ایران را هم وادار به انجام تعهدات خود میکرد. اما دولت بایدن هرگز چنین نگرشی نداشته و به تحریمهای ترامپی (ابطال کامل برجام) به چشم ابزار چانهزنی و امتیازخواهی دوباره توافق منعقده برجام نگاه میکند.
نکته بعدی این است که برای یک توافق و به قول شرق «مصالحه» درباره مذاکره و چانهزنی نمیکنند. طرف ایرانی در این معامله - با همه نادرستی و ایراداتش - تعهد خود را اداره کرده و به مدت 6 سال - بهویژه در سه سال اخیر - معطل و منتظر اجرای تعهد طرف مقابل بوده است. در چنین روند تلخ و عبرتآموزی، روزنامه متهم شرق، چگونه جرأت میکند مجددا از واقعگرایی و تنازل و چانهزنی و مذاکره دوباره حرف بزند و حال آنکه هنوز متهم کلاهبرداری آمریکا در چک برگشتی برجام (با تیترهایی مانند «امضای کری تضمین است») میباشد؟!