استاد دانشگاه امام حسين (ع) گفت: اشتباهات ابراهيم بن مالك اشتر به عدم همراهي مسلم بن عقيل و امام حسين (ع) ختم نشد؛ وي به مختار خيانت كرد و در مدت چهار ماهي كه وي در محاصره بود نه تنها به كمكش نيامد، بلكه بعد از شهادت مختار به زبيريان پيوست.
دكتر محمدحسين رجبي دواني در گفتوگو با خبرنگار دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، در رابطه با علل عدم همراهي ابراهيم بن مالك اشتر با مختار ثفقي تا پايان قيامش گفت: مشكل ابراهيم قطعا بي بصيرتي و عدم شناخت نسبت به امام زمان خود و ولايتمدار نبودن وي بود.
معاون پژوهش دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه امام حسين (ع) با اشاره به اينكه اسم ابراهيم نه جزو كساني است كه امام حسين (ع) را به كوفه دعوت كردند، نه كساني كه با مسلم همراه بودند، گفت: ابراهيم مالك اشتر، رئيس قبيله نخع و فرزند مالك اشتر بود، به سبب اين جايگاه خاص اگر حركتي در جهت و يا خلاف جهت امام (ع) داشت حتما ثبت و ضبط مي شد؛ چرا كه او فرد ناشناسي نبود كه ناديده گرفته شود.
وي در ادامه با بيان گفت و گوي ابن زياد و ابن حر به سخنان ابن حر اشاره كرد و گفت: ابن حر در مجلس تفقد ابن زياد به سرشناس بودن خود استناد كرده و براي اثبات عدم حضور خود در كربلا گفته است: «من فردي سرشناس هستم اگر در كربلا بودم چه با امام حسين (ع) و چه با سپاه كوفه قطعا دهن به دهن مي گشت و مطرح مي شد، در حالي كه هيچ كس چنين چيزي نگفته.»
رجبي دواني با اشاره به سرشناس بودن ابراهيم مالك اشتر گفت: حركات افراد سرشناس مطرح مي شده و چنين نيست كه ناديده گرفته شود؛ مثلا اگر ابراهيم بن مالك جزو مكاتبه كنندگان با امام بود اسمش قطعا ثبت مي شد و يا اگر همراه مسلم بود قطعا يكي از فرماندهان مسلم مي گرديد؛ چون فردي بسيار شجاع و دلاور بود و با وجود او، مسلم بن عقيل پيرمردي به سن و سال مسلم بن اوسجع را فرمانده نمي كرد.
اين استاد دانشگاه در ادامه افزود : اشتباهات ابراهيم به عدم همراهي با مسلم، فرستاده امام حسين (ع) و امام زمان خود ختم نشد؛ ابراهيم در ماجراي قيام مختار هم كوتاهي، و به وي خيانت كرد و در مدت چهار ماهي كه مختار محاصره بود به كمك او نيامد و بدتر از آن اينكه بعد از شهادت مختار به قاتل مختار پيوست.
رجبي دواني با بيان اينكه ابراهيم بن مالك پس از شهادت مختار جاي مهلب را در سپاه مصعب بن زبير پر كرد و سردار سپاه زبيريان شد، گفت: اگر ابراهيم بن مالك اشتر ولايتمدار بود و با انگيزه قصاص قاتلان امام حسين (ع) به مختار و قيام او پيوسته بود، حتي اگر به سبب عذري نمي توانست خود را به مختار برساند، توقع مي رفت به عنوان يك شيعه قدرتمند، از امام زمان خويش كسب تكليف كند.
وي با اشاره به اينكه ابراهيم در مسائل پيش آمده از امام سجاد (ع) كسب تكليف نكرد، گفت: در تاريخ آمده است، وقتي نامه دعوت به همكاري عبدالملك مروان و مصعب بن زبير به دست ابراهيم رسيد، بي ميل نبود كه به عبدالملك مروان بپيوندد و گفت اگر عبيدالله بن زياد و عده زيادي از بزرگان شام را نكشته بودم حتما به عبدالملك مي پيوستم.
اين استاد دانشگاه در ادامه افزود: در حقيقت ابراهيم بن مالك مردد بود كه به عبدالملك بپيوندد و يا زبيريان، حال آن كه هر دو باطل بودند.
معاون پژوهش دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه امام حسين (ع) گفت: جالب اينجاست كه مصعب در نامه دعوت خطاب به ابراهيم مي نويسد: «اين مختار، كافر و بد دين و كذاب كشته شد؛ من دعوت مي كنم به ما بپيوندي و دعوت اميرالمومنين عبدالله بن زبير را بپذيري؛ چرا كه اگر به ما بپيوندي همه مناطقي كه در اختيار توست از جانب ما در اختيار تو خواهد بود.»
رجبي دواني در پايان با بيان اينكه رويكرد و رفتار ابراهيم بن مالك جاي دفاع ندارد، گفت: متاسفانه ابراهيم پسر مالك اشتر با پيوستن به مصعب بن زبير، در كنار باقيمانده جنايتكاران كربلا قرار گرفت؛ در حقيقت كسي كه توفيق كشتن عبدالله بن زياد را داشت در كنار شبث و برخي ديگر از قاتلان نوه پيامبر(ص) قرار گرفت.
همه اینهایی که نوشتید درست است سپاه مصعب بسار قوی بود و حتی اگر ابراهیم هم به کمک مختار میرفت فرقی نمیکرد کشته میشداز اینرو ترجیح داد در کنار فتوحات خودش مدت بیشتری عمر نماید و اگر شامیان را نکشته بود حتما به مروانیان میپیوستبرای ابراهیم بیشتر متصرفات و حکومتش مهم بود و نمیخواست یریع کشته شود دست کم میخواست از انها چند سالی استفاده نمایداو مثل مختار وبقیه به قیام نگاه نمیکرد او منافع خودش را داشت اما افسری شجاع دلیر و باهوش بود خدایش بیامرزد واز اشتباهاتش بگذرد و با صالحان مهشورش گرداند
با سلام خدمت برادر ناشناس رحمت و آمرزش برای رفتگان خوب است اما کدام رفتگان اگر تمام حرفها و حدیثها را در مورد ابراهیم اشتر کنار بگزاریم و فقط به این نکته توجه کنیم که خداوند بسیار مهربان است و به همه کسانی که ادعای ولایت مداری داشتند یکبار دیگر فرصت دادتا کوتاهی که در حادثه کربلا کرده بودند را با همراهی قیام مختار ثابت کنند و اگر این اتفاق می افتاد شاید تاریخ تغییر میکرد و یک بار دیگر شاهد حکومت اهل بیت میشدیم اما امثال ابراهیم اشتر از این فرصت استفاده نکردند و عاقبت یخیر نشدند که در ادعیه ما عاقبت بخیری جزو بالاترین عاها است و توصیه شده که برای خود و دیگران همیشه این دعا گفته شود چون شیطان تا آخرین لحظه عمر منتظر فرصت است
خدا به همه بصیرت بده که امام زمان خودشون رو بشناسن و همراهیش کنن
جواد
۰۰:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۴
ابراهیم خیانت کرد اگر میرفت بی شک قیام نمیشکست ودولت عدل الهی که مختار در سرش داشت تشکیل میشد.ان شاالله به امام زمانمان خیانت نکنیم و یاریشان کنیم .الهم عجل لولیک الفرج
ای کاشک ابراهیم به مختار می پیوست و در کنار مختار میماند خیانت کردن اعراب و کوفیان تمام ناشدنی بوده و هست.ولی باز کمک هایی هم برای قیام مختار بود و نردبانی بود برای بالا رفتن مختار منتقم خون شهدای کرببلا.
ما نمی توانیم به طور یقین، این مطالب را به ابراهیم اسناد بدهیم، چرا که از ذهنیت او خبر نداشتیم؛ ولی اگر عامدا به کمک مختار نرفته، خائن بوده، واز سویی پیوستن وی به آل زبیر، متاسفانه، کار وی را خراب تر نمود، و می شود گفت وی خواسته و ناخواسته، در صف دشمنان اهل بیت قرار گرفت، و به نظر می رسد، که دغدغه وی از ابتدا خونخواهی امام حسین نبود، بلکه حکومت بوده؛ و شاید بتوان گفت وی خودش هم نمی دانسته چی میخواهد و سرگردان بوده
خیانتکار خاین هست چه ابراهیم باشد پسر مالک بزگ چه هر جنبنده ای او اگر به سودش بود ودر شرایط'قرار بگرفت از قاتلین امام بود ملاک حال فعلی ادم هست حتی اگر سیف الاسلام باشی درلحظه ای سیف الشیطانی خواهش میکنم به زیارت او نروید که از ستمکاران خواهی بود من از دوستان میخوام که به تا ریخ خیانت نکند حقایق را بگوید این گناهی بزرگیست
ابراهیم یک خاءن بود ۰اگر ابراهیم به کمک مختار میآمد حتما مختار کشته نمی شد ۰به نظر من مصعب اول با ابراهم هماهنگ کرد وبعدش به مختار حمله کرد وگرنه هیچ وقت جرات حمله به مختار را نداشتند۰البته فراموش نشود که ابراهیم از اول به شرط حکومت با مختار بیعت کرد و یک آدم فرصت طلب بود ۰وبه شرط حکومت بر موصل با مصعب هم دست شد و پشت مختار را خالی کرد ۰
ابراهیم به خونخواهی شهدای کربلا با مختار بیعت کرد و پس از کشته شدن ابن زیاد و دیگر مصوبین فاجعه کربلا دلیلی برای همراهی مختار برای خروج نسبت به آل زبیر که نقش مستقیم در کربلا نداشتند نمی دید بنابراین مختار را همراهی نکرد. مختار جا داشت پس از کیفر مصوبین کربلا امر را به حضرت سجاد می سپرد که هیچ نشانه ای دال بر این موضوع درتاریخ وجود ندارد بنابراین همان دلایلی که برخی دوستان بر لزوم همیاری ابراهیم با مختار (جهت تثبیت حکومتش در عراق) میبینند و ذکر میکنند تلویحا میتواند توجیه معقولی برای اقدام ابراهیم در جدا کردن راه خود از قیام مختار باشد. (البته این موارد دلیلی بر مبرا شدن او از قبول دعوت عبد الملک در صورت نکشتن ابن ریاد (در صورت صحت این قول) به هیچ عنوان نمی باشد .ابراهیم نباید با زبیربان متحد میشد بلکه باید هم با آنها و هم بنی امیه میجنگید یا فاتح میشد یا شهید میشد و در هر دو صورت مرتبه و فرجامی شایسته تر میداشت