ولادیمیر پوتین، هفته گذشته در یک گفت وگوی تلفنی با باراک اوباما، نیاز به تکمیل کابینه جدید وزرای خود را بهانه عدم حضورش در نشست سران گروه هشت در کمپ دیوید ذکر کرد که این بهانه آوردن و عدم حضور، می تواند نشانه ای از شکاف تازه بین سیاست های دو طرف باشد.
به گزارش خبرنگار حوزه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» به نقل از نشنال اینترست، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در یک گفتگوی تلفنی با باراک اوباما در هفته گذشته، نیاز به تکمیل کابینه جدید وزرای خود را بهانه عدم حضورش در نشست سران گروه هشت در کمپ دیوید ذکر کرد. این امتناع از شرکت در این جلسه معتبر جهانی معنایی جز عقب نشینی از «RESET» یا همان آغاز روابط نوین میان دو کشور، ندارد. این حرکت پوتین در واقع به معنای بی علاقگی او به این اجلاس بی نتیجه و نیز عدم داشتن آرامش خاطر از داشتن روابط با ایالات متحده است.
بارها و بارها کاخ سفید در طول دوران نخست وزیری پوتین، از وی برای یک دیدار دعوت کرده است. حتی تابستان گذشته، پس از دعوت شدن از سوی رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور آمریکا وتعیین جزئیات سفر، پوتین به آمریکا نرفت.
هنگامی که اوباما به همتای روسی خود برای احراز پست جدیدش تبریک گفت، پوتین به اطلاع رئیس جمهور آمریکا رساند که قادر به شرکت در جلسه گروه G-8 در کمپ دیوید نخواهد بود اما دیمیتری مدودف به عنوان جایگزین او خواهد آمد. توضیح او این بود که فشار زیاد برای تشکیل یک کابینه جدید، ترک روسیه را برایش غیر ممکن می سازد.
هیچ کس این بهانه های دیپلماتیک را قبول نمی کند. اول، این که غیبت نخست وزیر جدید در هنگام تشکیل کابینه جدید، نشان دهنده قدرت پایدار پوتین و فرعی بودن نقش مدودف است. ثانیا، همانطور که خود مدودف در سپتامبر 2011 اعلام کرد، مبادله قدرت بین این دو سیاستمدار، از پیش تعیین شده بود و احتمالا پوتین ترکیب دولت جدیدش را مدتها قبل از مراسم تحلیفش تعیین کرده است.
در حال حاضر، معلوم است که اولین سفر رسمی رئیس جمهور روسیه به چین خواهد بود. و با توجه به تاکید پوتین بر توسعه اتحاد عملی با این کشور قدرتمند، جای تعجب نیست که این اتفاق بیافتد. سفرهای دیگر او به احتمال زیاد به کشورهای شوروی سابق، کشورهای مستقل مشترک المنافع و آلمان خواهد بود که نشاندهنده اولویت های سیاست خارجی روسیه است.
بنظر می رسد پوتین با تاکید بر روابطش با پکن، نمی خواهند وقت خود را در این جلسه پر زرق و برق تلف کند. مدودف به راحتی می تواند در این امور تشریفاتی برای او جایگزین مناسبی تلقی شود، اما هنگامی که بحثهای جدی از قبیل نفت و گاز پیش می آید حضور پوتین اجتناب ناپذیر است.
البته، اعتراضات مستمر در مسکو را نیز می توان از دلایل عدم تمایل پوتین به ترک کرملین برشمرد. شاید هم او خاطره کودتای کاخ علیه نیکیتا خروشچف را در حالی که در پاییز سال 1964 در تعطیلات به سر می برد، به یاد داشته باشد.
البته هنوز دلیل دیگری نیز برای عدم حضور پوتین وجود دارد. ممکن است ناتوانی اوباما در عملی کردن تعهدات سیاست خارجی اش در طول دوره انتخابات برای پوتین دلیل منطقی محسوب شود که در اجلاس حاضر نباشد. خود اوباما با شرح عدم «انعطاف پذیری» خود در شرایط کنونی به مدودف در حالیکه در اجلاس هسته ای اخیر در سئول میکروفونش باز بود، شرایطش را روشن ساخته است.
اینها همه توجیح این مساله اند که مدودف و اوباما در روابط دوستانه شخصی داشته باشند و حتی در تابستان گذشته با هم در حومه شهر واشنگتن، همبرگر بخورند؛ روابطی که اوباما نمی تواند با پوتین شبیهش را داشته باشد. شاید حتی باراک اوباما به اندازه ای که از دیدن مددف خوشحال می شود، از دیدن پوتین شاد نشود.
زمانی که مشاور امنیت ملی ایالات متحده تام دونیلون در مسکو بود پوتین هیچ تلاشی برای مخفی کردن نارضایتی خود نسبت به آمریکا نکرد. پوتین به دونیلون گفت که روسیه تنها در صورتی که ایالات متحده را همراه خود می بیند که ایالات متحده روسیه را به عنوان یک قدرت برابر با خودش در نظر بگیرد. پوتین گفت ابتداً واشنگتن باید ضمانت کتبی دهد که هدف تاسیسات دفاع موشکی در شرق اروپا در روسیه نیست و از آنجایی که تعداد اندکی بر این عقیده اند که آمریکا این کار را خواهد کرد، عدم حضور پوتین در این اجلاس، جای تعجب ندارد.
در هر صورت، تصمیم پوتین برای ماندن در خانه، خبر بدی برای « آغاز روابط نوین میان دو کشور» روسیه و آمریکاست. در حالی که بسیاری از مسائل که نیاز به همکاری بین واشنگتن و مسکو دارد از جمله موضوع منع گسترش سلاح های هسته ای، ایران، سوریه، افغانستان و ورود روسیه سازمان تجارت جهانی، تحریم این اجلاس وضع را بدتر خواهد کرد.