آنچه از خط مشی کنونی دولت روحانی استنباط می شود این است که دست اندرکاران مذاکره با غرب، راه حل تمام مشکلات را در ایجاد رابطه با این کشورها دنبال می کنند.
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ نعیمه موحد- «ما در طول تمام این سالها بر سر انتخاب دوراه بوده ایم. یا هرآنچه تابه حال به دست آورده ایم فدای مصلحت امروز و شرایط اقتصادی ناشی از تحریم کنیم و با ابرقدرت سر داشته هایمان مذاکره کنیم و یا خودمان روی پای خودمان بایستیم وتمام سعی مان بشود اینکه تولید وطنی را جایگزین احتیاج و استفاده خارجی کنیم.»
هرملتی که دست به انقلاب می زند، ابتدا محدوده مرز جغرافیایی خود را از دست سلطه گری که خاک مادی کشور او را استثمار کرده نجات می دهد و به استقلال در اداره امور داخلی خویش می رسد. اما اتفاقی که برای اکثر این کشورها می افتد این است که بعد از گذشت اندک زمانی متوجه می شوند که تنها با داشتن استقلال سیاسی کشوری مستقل نیستند و برای بقای خود از منظر مادی ویاحتی به رسمیت شناخته شدن درمجامع بین المللی هنوز نیازمند کشورهای دیگر هستند.
اینجاست که نوع جدیدی از استعمار آغاز می شود و به تدریج که این کشورها تامین نیازهای اولیه خود را درگرو حمایت ابرقدرت ها یافتند کم کم، ابتدا به طور نامحسوس و بعد حتی اشکارا، می بینند که دوباره زمام امور داخلی خود را نیز واگذار کرده اند وتنها فرق آن با گذشته این شده است که این بار سربازان کشورهای استعماگربه جای قدم زدن در خیابان های شهرشان در افکار و کتاب و رسانه های جوانانشان قدم می زنند.
اما قصه انقلاب اسلامی ایران متفاوت است. متفاوت است زیرا این روزها 35سالگی اش راهم پشت سرگذاشته و هنوز بر سر شعار اولیه خود باقیست: «نه شرغی؛ نه غربی، جمهوری اسلامی».بهای زندگی اینگونه در دنیا مخصوصا هنگامی که بار یک مفهوم ایدئولوژیک راهم به دوش بکشی و ادعاکنی که حکومت دینی تو به تدریج تمام دنیا را دربرخواهد گرفت از آنجایی که این ادعا مساوی با انکار تمام هیمنه ابرقدرت هایی است که ادعای مالکیت دنیا را دارند، بهای سنگینی است. تهدید و تحریم می شوی، مورد هجوم فتنه داخلی و خارجی قرار میگیری،توهین و تمسخر می شوی و از تو به دنیا دروغ می گویند تا مایه ترس و وحشتشان باشی.
این تمام قصه جمهوری اسلامی ایران در برابرغرب و آمریکاست. مایی که در طول تمام این سالها بر سر انتخاب دوراه بوده ایم. یا هرآنچه تابه حال به دست آورده ایم فدای مصلحت امروز و شرایط اقتصادی ناشی از تحریم کنیم و با ابرقدرت سر داشته هایمان مذاکره کنیم و یا خودمان روی پای خودمان بایستیم وتمام سعی مان بشود اینکه تولید وطنی را جایگزین احتیاج و استفاده خارجی کنیم.
شاه کلید این بحث در سخنان مقام معظم رهبری و طرح مسئله اقتصاد مقاومتی از سمت ایشان است. برخلاف آنچه بسیاری از معاندان نظام تفسیر می کنند، اقتصاد مقاومتی با آنچه در پی بحران اقتصادی در غرب، اقتصاد ریاضتی خوانده می شود تفاوت بسیاری دارد.
اقتصاد مقاومتی تولید می کند تاحلقه های محاصره را بشکند و یکی از راه هایی که با آن میتوان به اقتصاد مقاومتی جامه عمل پوشاند «تکیه بر توان داخلی» و حمایت از آن است.
رهبر معظم انقلاب نیز تاکنون در بسیاری از سخنان خود این مهم را گوشزد کرده اند. شهریور ماه امسال در اولین دیدار هیئت دولت و رئیس جمهور، ایشان یکی از هفت شاخص مهم دولت مطلوب اسلامی را رونق تولید و ایجاد تحرک و آرامش در عرصه اقتصاد خواندند.
روز گذشته نیز در دیداری که به مناسبت سالروز قیام مردم تبریز با جمعی از مردم این استان صورت گرفت، تاکیدات پی در پی ایشان بر بحث توان داخلی جای بسی تامل و تفکر داشت. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ثروتهای کم نظیرِ طبیعی و انسانی کشور به ویژه ذخایر فراوان نفت و گاز و نیاز دنیا به ایران گفتند: تنها راه علاج دشمنی تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی و مستحکم تر کردن ساخت درونی کشور است.
این صحبت ها اززبان رهبر انقلاب اگرچه تازه نیست و ایشان به کرات ازمقامات و مسئولین وحتی مردم خواسته اند که تولید داخلی وتوجه به توان وظرفیت های داخلی را جدی بگیرند اما دراین بازه زمانی بعد از توافق نامه ژنو بین ایران و کشورهای 1+5 که آمرکایی ها به طرز اشکاری دخالت در امور داخلی کشور و زیاده خواهی های گستاخانه خود را مطرح کردند رنگ وبوی دیگری می گیرد.این بخش از سخنان ایشان که فرمودند«تا وقتی که چشم ما به دست دیگران یا به کاهش تحریم ها و یا اظهارات مقامات امریکایی دوخته شده باشد، به جایی نخواهیم رسید» نوک پیکان توجهات را به سمت عملکرد منفعلانه مسئولین در قبال رفتتارهای زننده اخیر آمریکایی ها می گیرد.
آنچه از خط مشی کنونی دولت روحانی استنباط می شود این است که دست اندرکاران مذاکره با غرب و آمریکا در حال حاضر راه حل تمام مشکلات پیش روی کشور را در ایجاد رابطه با این کشورها دنبال می کنند. قابل انکار نیست که تحریم های خارجی به خصوص در سال های اخیر فشار بسیاری به مردم وارد کرده است اما همین تحریم ها در بسیاری از موارد در زمینه های صنعتی، کشاورزی و... دستاوردهایی برای ما داشت. همانجا که وقتی صنعتگران ما می بینند که به واسطه تحریم های آمریکا و یا بالارفتن نرخ دلار قادر به وارد کردن یک قطعه اساسی برای ادامه کار خود نیستند آستین های همت را بالامی زنند و خود قطعه را تولید کردند و بعد هم اذعان می دارند که اگر این کمبود را احساس نمی کردیم هیچگاه به فکر تولید داخلی این قطعه نمی افتادیم.
ایا معنای تکیه برتوان داخلی چیزی جز این است؟ وآیا مسئولین ما این روزها این ضرب المثل معروف را از یاد برده اند که می گوید:« عدوشود سبب خیراگر خداخواهد»؟