به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»،سومین جلسه از سلسله نشستهای میقات هنر به همت کارگروه فرهنگ و تمدن موسسه اشراق«جبهه فکری انقلاب اسلامی» با عنوان: «خانواده ایرانی در کشاکش سنت و تجدد» به بهانه نقد و گفتگو پیرامون فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» باحضور سید روح الله حجازی(کارگردان) و مهدی داوری(تهیه کننده) و جمعی از اهالی اندیشه و فرهنگ انقلاب اسلامی در کتابخانه موسسه اشراق برگزار شد .
در ابتدای این نشست روح الله حجازی گفت: من امروز وسط بازنویسی فیلم نامه بعدی هم هستم و از هر گونه تحلیل و نقد فیلم هایم استقبال می کنم چون دوست دارم از این نقدها و پیشنهادها برای ساخت سومین فیلم خودم استفاده کنم.
وی ادامه داد: البته به معنای این نیست فیلمی که می سازم سومین سه گانه ام بعد از دو فیلم قبلی ام هست. چون در مورد فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانوم میم» هم ابتدا یک دغدغه ای شکل گرفت که خواستم ادامه بدهم. امیدوارم مجموع نظراتی که برای این دوفیلم جمع شده است را برای فیلمهای بعدی استفاده کنم.
روح الله حجازی در پاسخ به نقدی که مدعی شدند ساخت فیلم در حد یک تله فیلم باقی مانده است گفت: تعداد زیادی فیلمهای برجسته از تاریخ سینما داریم که ماندگار شدند و کسی هم به این فیلم ها تله فیلم نگفته است. سینما با لوکیشن سینما نمی شود و این تصور غلطی است که اگر فیلمی در فضای بسته آپارتمانی ساخته شود و دیالوگ محور باشد بگوییم که دیگر سینما نیست. اتفاقا ما فیلم های زیادی داریم که تعدد لوکیشن دارند ولی تلویزیونی هستند یا فیلم های سینمایی داریم که در لوکیشن بسته است ولی تعریف سینمایی دارند.
وی اضافه کرد: عوامل حرفه ای سینما و حتی خود مردم این نوع تحلیل را نسبت به فیلم من انجام نمی دهند. تنها در جشنواره فیلم فجر امسال این تعریف را از چند رسانه خاص شنیدم و قبلا هم این را گفتم که یک سری پیش فرض از دوستان منتقد به خصوص رسانههایی که با نگاه من مشکل دارند وجود دارد که جدیدا نقد محتوایی و مفهومی را کنار گذاشتند و نقد فرمی اینچنینی می کنند.
وی با اشاره به اینکه به لحاظ فرمی میزانسن فیلم دیده نشده است ادامه داد: در این فیلم سعی کردیم میزانسن های حرفه ای به کار ببریم و در جایی یکی از دوستان منتقد گفته بود که میزانسن فیلم در خدمت معنای فیلم قرارگرفته است. حتی در مورد میزانسن صحنه صبحانه فیلم که به قول مسعود فراستی این سکانس را بهترین سکانس میز غذای سینمای ایران می داند.
وی در ادامه با اشاره به نقدهایی که فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را در حد یک تله فیلم می دانند گفت: البته من این گونه نقدها را ارجاع میدهم به سطح سواد دوستان و اگر این دوستان منتقد کمی فیلم بیشتر ببینند این گونه در مورد فیلم قضاوت نخواهند کرد.
حجازی خاطرنشان کرد: اتفاقا من در تلویزیون برعکس این عمل کردم شما اگر سه گانه «سپید و سایه و ستاره» را ببینید تصاویر پر از جزئیات و پر از بازی رنگ و نور است و بیشتر روی فرم تاکید کردم پس با لوکیشن هیچ فیلمی نمی تواند تلویزیونی و یا سینمایی شود.
کارگردان «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» در مورد نقدی که مطرح شد مبنی براینکه که چرا شخصیت های فیلمش خاکستری هستند و آیا می ترسد که با قضاوت در مورد شخصیت به ورطه شعار زدگی بیفتد اینگونه پاسخ داد: ما یک وضعیت پیچیده ای در جامعه داریم و اینکه نقش نهاد خانواده از بین رفته و آن تاثیر گذاری که خانواده در پانزده سال پیش در جامعه داشته است را الان نمی بینیم. کثرت وسایل ارتباط جمعی جامعه ما را گیج و دچار سردرگمی کرده است و همین وضعیت شتر گاو پلنگی شده است که در فیلم هم دیدید.
وی اضافه کرد: این که فیلمسازان کمتر به این موضوعات می پردازند به خاطر نگاههای برخی مدیران فرهنگی است که نمونه اش برخوردی است که دوسال نسبت به این فیلم شد که باعث شده فیلمساز از نزدیک شدن به این موضوعات بترسد.
حجازی تصریح کرد: پس این همه طلاق رسمی و معضلات اجتماعی محصول چیست اتفاقا برخورد سطحی با این معضلات شعار زدگی است. کسانی که من را متهم می کنند که از شعار میترسی حتما در خروجی کارهایشان شعارزدگی را دیده اید. شما اگر به سینمای دفاع مقدس هم نگاه کنید آثار موفقش برای یک دوره از کارهای حاتمی کیا و تعدادی فیمساز خاص است ولی آثار سطحی اش برای کسانی است که هیچوقت در سینمای ایران ماندگار نشدند و این به خاطر کم سوادی است که وجود دارد. به قول شهید آوینی باید اول مدیوم سینما را بشناسیم و در کنار خیلی از مولفه های سینما باید جذابیت را هم از لوازم ضروری سینما بدانیم.
وی در مورد دغدغه ی خود و پرداخت به موضوعاتی این چنینی گفت: خیلی خوشحال می شوم که جلساتی اینچنینی برگزار کنید و علاوه بر فیلم سازان، بخشی از مدیران را هم نقد کنید. شما اگر به آمار پیشنهادات ارگان ها و نهادها نگاه کنید چقدر دغدغه فیلم سازی در موضوع خانواده و آثار اجتماعی می بینید. اگر هم فیلمی ساخته شده با دیدی سطحی بوده است.
حجازی اضافه کرد: این که ما در یک طرف ماجرا باشیم و بگوییم حق پیش ماست و شما اصلا نمی فهمید و تقسیم بندی های این شکلی، اصلا درست نیست. اتفاقا بیشتر اشکالم به دوستانی است که در حوزه اجرایی هستند و با وجود تاکید رهبری بر فرهنگ بازهم می بینیم که نسبت به این موضوع بی توجهی می شود.
کارگردان «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» افزود: اتفاقا در فیلم هایم بحث و اختلاف سر اصول دین و حتی فروع دین نیست بلکه اتفاقات زناشویی در حدود مسائلی خیلی جزئی و ریز است. شما اگر دادگاه های خانواده را ببینید بیشتر دعواها و مشکلات سر مسائل ریزی است که به شدت پیچیده می شود. ما اول باید بپذیریم که این مشکل هست بعد اجازه بدهیم که به این موضوعات پرداخته شود تا در مرحله بعدش بتوان در مورد آن تحلیل کنیم و از دل تحلیل است که می شود به راه حل رسید.
این کارگردان جوان سینمای ایران ادامه داد: این فیلم راه حل نمی دهد بلکه ما تلاش داریم که به بهانه این فیلم باب گفتگو بین دانشگاهیان و جامعه شناسان باز شود و فیلم 82 دقیقه ای بهانه ای شده است تا در مورد معضلی که در جامعه وجود دارد صحبت کنیم و نمی توانم در این زمان محدود فیلم، راه حلی ارائه بدهم.
وی اضافه کرد: در ضمن اگر من راه حلی در فیلم بدهم این ایراد را به من می گیرید که چرا راه حل خودت را دادی. هر کسی تعاریف و راه حل خودش را از حل مسائلی ریز و مشکلات زناشویی میدهد.
حجازی در پاسخ به ادعایی مطرح شده مبنی بر اینکه پیش از این سریالهای تلویزیونی و فیلمسینما با چنین موضوعاتی ساخته شده است اینگونه گفت: اینکه یک مساله ای در سینما مطرح شده است و نباید دیگر مطرح شود نگاه غلطی است. هر فیلمسازی می تواند به یک موضوع از زاویه خودش نگاه کند آن هم موضوعی اجتماعی که در حال رشد و تغییر است. من حق دارم در هر موضوع که دوست دارم فیلم بسازم.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به برخوردهایی که نسبت به این فیلم شده بود خاطرنشان کرد: اتفاقا کسانی که جلوی نمایش این فیلم را گرفتند از کسانی هستند که می ترسند با خانواده شان این فیلم را ببینند و بیش از اندازه با شخصیتهای این فیلم همزادپنداری میکردند. مساله ای که وجود دارد این است که ادمهای این فیلم در زندگی و جامعه ما هستند و من می خواستم در فیلم این آدمها را نشان دهم.
در بخش دیگری از این نشست نقدی به فیلم وارد شد مبنی بر اینکه نقش ساناز (با بازی ترانه علیدوستی) در فیلم در قامت یک عصیانگر است و این را به بیرون خود تعمیم می دهد و می گوید که این عصایانگری هم درست است و حجازی گفت: فیلم را خوب ندیدید. شما در انتهای فیلم وقتی ساناز را می بنید که پاسپورت را گرفته است می آید در اتاق عزیز ملحفه را روی سر خود می کشد و گریه می کند. در سینما هرکسی تحلیل خودش را دارد.
در ادامه یکی از حضار گفت: شما می بایست تکلیف من را با ساناز مشخص کنی، که حجازی در پاسخ گفت: نمی خواهم، ساناز من این است. به هر حال شخصیت این کاراکتر همین است. ما باید تکلیف مان را با فیلم مشخص کنیم که قرار است آینه تمام نمای جامعه باشد یا نباشد.
حجازی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تاثیر فیلمش گفت: خوشحالم که این فیلم با تمام نواقصی که دارد، باعث شده است راجع به طرح یک موضوع در جامعه بحث شود. اینکه فیلم بهانهای شده است پیرامون مساله فیلم صحبت شود باعث خوشحالی من است.
در ادامه نقد دیگری مطرح شد مبنی بر اینکه شما در فیلم می خواهید بگویید سنت نقشی بر آب است و این از تیتراژ فیلم و همینطور در شخصیت پردازی آدمهای فیلم دیده می شود که حجازی اینگونه پاسخ داد: من این را قبول ندارم چون من در جلساتی هم رفتم که یک سری دوستان روشنفکر به من گفتند مدرنیته را زیر سوال بردی و به سنت حق دادی.
در اینجای بحث داوری تهیه کننده فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» گفت: شما از کجای فیلم به این نتیجه رسیدید که سنت نقش بر آب است. زمانی که می خواستیم برای این فیلم مجوز اکران بگیریم که ارشاد در جشنواره دو سال پیش اجازه نمایش آن را نداد اشکالاتی بر این فیلم وارد کردند که واقعا خنده دار بود. یکی از نکاتی که گفته بودند این بود که دیواری که در این فیلم می خواهند خراب کنند تعبیر خاصی دارد. یا می گفتند چون شما تسبیح را دست منصور (با بازی حمید فرخ نژاد) داده اید می خواهید مذهب را بزنید.
وی اضافه کرد: خوب است مقداری در فیلم عمیق شویم و به دیالوگهای فیلم فکر کنیم و تصاویری که از جاهای دیگر به ذهن ما خطور می کند را به فیلم نچسبانیم.
داوری در بخش دیگری از سخنانش گفت: در این فیلم اشکالات هر دو خانواده سنتی و مدرن را نشان می دهیم و اتفاقا ظلم به زن در فیلم نشان داده شده است.
در بخش دیگری از این نشست پرسش و پاسخ نقدی بر فیلم و شکل قصه گویی فیلم وارد شد که حجازی در پاسخ گفت: در این فیلم و در فیلم قبلی «زندگی خصوص آقا و خانوم میم» ساختار سه پرده ای کلاسیک را رعایت کردم. اما در سینمای امروز ایران و دنیا تفاوتی که کرده است اینکه در تعریف سینمای کلاسیک نگاهی مدرن تری را داریم. شما در تعریف کلاسیک در مورد نقاط عطف می گویید که داستان را چنگ می زند و از سمتی به سمت دیگر می چرخاند. معمولا در سینمای هالیوودی برای نقاط عطف منتظر اتفاقات بزرگ هستیم ولی در این مدل سینما نقاط عطف جزئیتر است چون جزئیات فیلم خیلی بیشتر است. در مورد این فیلم می توانم بگویم که نقطه عطف اول فیلم کشف شناسنامه ساناز بود و عطف دوم ماجرای رفتن ساناز به آژانس هواپیمایی است.
حجازی در مورد پرداخت المانهایی که در فیلم قرار گرفته است گفت: در مورد این فیلم عده ای می گویند که چرا وارد نمادپردازی شدی و چرا به صورت گل درشت المانهایی مثل دیوار حامل را قراردادی ولی عده ای هم هستند می گویند باید بیشتر به المان ها می پرداختی. ولی اینکه چرا این کار را کردم به خاطر این بود که دوست داشتم به آدمها نزدیک شوم ولی تا یک حدی هم جرات نمی کردم زیاد نزدیک شوم. به همین دلیل است که معدل این فیلم بیشتر مدیوم شات است و کمتر کلوزآپ می بینیم و در حد قاب مدیوم می خواستم به آدمهای فیلم نزدیک شوم.
وی ادامه داد: در برخورد با فیلم های من تا جاییکه من مدرنیته را نقد می کنم با آن مشکلی ندارند ولی جایی که من ضعفهای زندگی سنتی را تصویر می کنم با من به مشکل بر می خورند.
در بخش دیگری از این نشست نقدی وارد شد که چرا وقتی در صحنه ای از فیلم به دو نفر می پردازید سایر افراد را نشان نمی دادید که کجا هستند و روح الله حجازی در پاسخ به این نقد گفت: من این نقد را میپذیرم و بنا هست که در فیلم بعدی آن را لحاظ کنم.