به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، غرب عزم خود را برای تحمیل ارزشهای لیبرالیسم در جوامع هدف به خصوص کشورهای در حال توسعه جزم کرده است. "برابری جنسیتی"، "توانمندسازی زنان" و "حقوق بشر زنان و دختران" واژه های فریب آمیزی هستند که این روزها بهعنوان پوششی برای ترویج فرهنگ منحط غربی در سراسر جهان بهکار گرفته میشوند.
سازمان ملل متحد از همه دولت ها و شهروندان خواسته است تا برای ایجاد "جهانی با برابری جنسیتی واقعی" بسیج شوند و "توانمند سازی زنان در راستای توانمند کردن بشریت" را به عنوان شعار سال برگزیده است.
بسیاری از صاحبنظران معتقدند بی ارزش کردن و به ورطه نابودی کشاندن نهاد خانواده یکی از مهمترین اهدافی است که نهاد های بین المللی همچون "زنان ملل متحد" در یک جامعه اسلامی مثل ایران دنبال میکنند. تلاش هایی که البته بی ثمر نبوده و بر روی قشری از مردم ایران تاثیر گذار بوده است.
مرضیه هاشمی، خبرنگار و مستند ساز آمریکایی، با ابراز تاسف از اینکه سبک زندگی غربی بر بخشی از مردم ایران اثر گذاشته و عدهای روشهای غربی را در زندگی پیاده میکنند، به ایران اسلامی گفت: در ایران یک قشر بزرگ از خانواده ها به سبک سنتی و اسلامی زندگی میکنند و یک قشردیگری به سبک غربی. عدهای خودشان را به زندگی غربی نزدیک کرده اند در حالی که فرق زندگی سنتی اسلامی و زندگی غربی خیلی زیاد است.
وی در ادامه به بیان تفاوت هایی که بین سبک زندگی اسلامی و غربی وجود دارد، پرداخت و افزود: اهمیت خانواده در زندگی اسلامی و غربی بسیار متفاوت است. یک پدر و مادر غربی فرزندان و زندگیشان را دوست دارند اما ملاک آنها نسبت به سبک زندگی اسلامی متفاوت است؛ در زندگی غربی پول و مادیات هدف اصلی افراد است چون در یک سیستم کاپیتالیسم بزرگ شدند و همین روش را برای رسیدن به موفقیت آموختهاند. در زندگی غربی پول در آوردن بر عهده پدر و مادر است در حالی که در سبک زندگی اسلامی مخارج خانه برعهده پدر است و برای زن ارزش زیادی قائل است واز او نمی خواهد که کار بیرون از منزل داشته باشد.
در زندگی غربی هم پدر و مادر باید کار کنند و هم بچه ها نیز از زمانی که بتوانند کار کنند یعنی از سن نوجوانی مشغول به کار می شوند.
مرضیه هاشمی اظهار داشت: البته جوامع غربی به بنبست میرسند چون نتیجه آن را در آمریکا دیدهایم چراکه با شروع اشتغال زنان و کار در بیرون از منزل آمار طلاق در آمریکا و کشورهای غربی افزایش یافت.
وی افزود: مسلم است که وقتی مادر در کنار فرزند است، نوع تربیت و رفتار کودک متفاوت است. بچه اعتماد به نفس بیشتری دارد و فرد سالم تری به جامعه تحویل داده میشود. در کشورهای غربی بیشتر کودکان از خانواده های طلاق هستند به این دلیل که آمار طلاق خیلی بالاست و آن فرزند بهتنهایی بزرگ میشود که این نوع زندگی آسیبها، بحرانها وفسادهای زیادی هم برای فرد و هم برای جامعه به دنبال دارد.
اما در اسلام اینطور نیست در ایران هم همینطور. چون بیشتر افراد اجتماعی هستند و خانوادههای کوچک با خانواده های بزرگ با هم زندگی می کنند و رفت و آمد و ارتباط دارند اما این مسئله در غرب کمرنگ شده است. همین چند ماه پیش به آمریکا رفته بودم جاهای مختلف رفتیم اما هرکسی به دنبال کار خودش بود ارتباطات خیلی کمتر شده است.
این خبرنگار آمریکایی ادامه داد: هدف اصلی دولت آمریکا کاپیتالیسم است نه خانواده. خانواده برای آنها مهم نیست. البته این اتفاق به چند دلیل افتاده است که مهمترین دلیل آن اینست که دولت آمریکا برای مردم کار نمی کند. دولت آمریکا در دست آمریکایی ها نیست و بیشتر صهیونیست ها دولت آمریکا را میچرخانند و این یک ضربه بزرگ به خانواده های آمریکا وارد کرده است.
وی با تاکید بر اینکه مباحث فمنیستی در غرب، خانواده را بی ارزش کرده، اظهار کرد: دولتها خیلی طرفدار خانواده نیستند. در آمریکا خانم شاغلی که بچهدار می شود تنها 6 هفته مرخصی زایمان دارند و خیلی سخت است برای یک مادر که نوزاد 1.5 ماهه خود را به مهد کودکهای مخصوص نوزادان بسپارد و خودش سرکار برود. این مسئله باعث ضربه به بچه و مادر میشود. متاسفانه اینگونه مسائل در امریکا زیاد است. وقتی یک کشورادعای قدرتمندترین حکومت در دنیا را دارد چرا اینگونه قانونها را اجرا میکند؟ چون زندگی خانوادگی برای آنان مهم نیست. تنها اقتصاد برای آنان مهم است. مسئله اشتغال زنان بقدری اهمیت پیدا کرده است که وقتی یک دختر یا خانمی میخواهد ازدواج کند اگر آن زن به همسرش بگوید من کار نمیکنم یک چیز خیلی بدی است و عجیب بهنظر میرسد چون همگی در این سیستم بزرگ شدند که همه افراد خانه باید کار کنند اما در ایران اینطور نیست که حتما زن هم باید کنار همسرش برای تامین مخارج زندگی کار کند. درست است که خیلی از خانمهای ایرانی شاغل هستند اما نه به دلیل زمینههایی که در آمریکا برای اشتغال زنان وجود دارد.
مرضیه هاشمی افزود: روانشناسان معتقدند وقتی خانمی استقلال مالی دارد، از لحاظ روانشناسی تحمل کمتری دارد و سازگاری کمتری در زندگی نشان میدهد به همین جهت آمادگی تشکیل یک زندگی مجردی را دارد و راحتتر طلاق میگیرد. به همین جهت است آمار طلاق در کشورهای غربی رو به افزایش است و این نشان میدهد فردگرایی در این دولتها مهم تر از خانواده است.
وی ادامه داد: وقتی یک خانواده در کنار هم زندگی می کنند هزینه هایشان هم یکی است اما وقتی از هم جدا میشوند هر کدام در یک خانه مستقل زندگی میکنند. فرزندان هم اگر در سن نوجوانی باشند به طور مستقل زندگی می کنند و هزینه ها جدا و خرج ها بیشتر میشوند. در یک سیستم ماتریالیسم باید اینطور باشد و بیشتر باید خرج کنند بنابراین مصرفگرایی و هزینه ها به خودی خود افزایش پیدا میکنند و در اقتصاد جامعه تاثیرگذار خواهد بود، البته نباید فراموش کنیم اینگونه زندگی ها علاوه براینکه در اقتصاد جامعه تاثیرگذار خواهد بود آسیب های اجتماعی دیگری را نیز در بر خواهد داشت. در زندگی های مستقل، فرد برای سرگرمی و رفع خلاءها یی که در زندگی دارد به دنبال برقرای ارتباط با دیگر افراد است و در جامعه راههای مختلفی برای این ارتباط وجود دارد و ممکن است رفتارها و ارتباطات بدی شکل گیرد. این رابطهها طوری است که فرد هیچگاه سیر نمیشود و بهدنبال آنست که راههای متنوع دیگری را نیز طی کند. بنابراین باعث گسترش بی بندوباری در جامعه میشود.
این مستند ساز آمریکایی در ادامه گفت: در حال حاضر 50سال است روش زندگی در غرب عوض شده است ودر این راستا بی بندوباری نیز زیاد شده است. امروزه در همین بی از همجنس بازی هم گذشته اند، بهطوری که درپارلمان کشور انگلستان از بچه ها هم سوء استفاده های جنسی می کنند یعنی روشها و راههای مختلف را انتخاب میکنند به این دلیل که گرفتار یک نوع بیماری روانی شده که هیچ حد و حدود ندارد.
مرضیه هاشمی با بیان اینکه در غرب همه چیز در چهارچوب لیبرالیسم تعریف میشود، گفت: آنها میگویند هرطور که خودت دوست داری و هرطور که خودت میتوانی از زندگی راضی باشی زندگی کن حتی در این زمینه ها قانون هم گذاشته و تصویب کرده اند مثل ازدواج همجنس بازها تا جاییکه رییس جمهور یک کشور خود از همجنس بازها دفاع می کند و "اوباما" را به عنوان اولین رییس جمهور همجنس باز مینامند.
وی تصریح کرد: آنها چگونه میتوانند از گسترش بی بند و باری جلوگیری کنند در حالی که خود طرفدار آن هستند و اعتقاد به نوعی از آزادی دارند که تعریف درستی از آن وجود ندارد. آنها آزادی را براساس سکولاریست میسنجند و بر این اساس آزادی یعنی فاسد بودن.
منبع: ایران اسلامی