تیم کشورمان برای صعود به جام جهانی 1998 باید طی هشت هفته هشت مسابقه انجام می داد. در این میان تنها یک هفته بین مسابقات چهارم و پنجم خود استراحت داشت که در این هفته نیز تیم پرسپولیس – که اکثر بازیکنان آن در تیم ملی بودند- باید در مرحله رفت جام باشگاه های آسیا به مصاف نماینده عراق می رفت. مصطفی هاشمی طبا در کتاب داستان یک صعود در این باری چنین نوشته شده است:
تیم پیروزی با الزوراء عراق در بغداد مسابقه داشت. من ابتدا کاملا مخالف عزیمت بازیکنان تیم ملی بودم. بسیاری از کسانی که تلاش می کردند بازیکنان تیم ملی، پیروزی را همراهی کنند می گفتند وضع تیم خوب است و بازیکنان برای ترمیم روحی و زیارت می خواهند به کربلا بروند. سرانجام هم مایلی کهن این را پذیرفت که چنانچه در کوتاه ترین زمان ممکن مسافرت صورت گیرد مانعی ندارد. عابدینی هم قول داد و الحق در اولین فرصت بازیکنان را برگرداند.
مسابقه با چین
پدر فاصله غیبت بازیکنان ملی پیروزی و بازیکنان بوندس لیگایی تیم تمرینات خود را به صورت سبک برگزار کرد و به دیدار چین شتافت. صرفنظر از تسلط بر بازی و حریف با گل زودهنگام و سریع منصوریان روحیه چین دگرگون شد و مدیر روستا فرصت طلبانه گل دوم را زد. کریم باقری به صورت میلیمتری با آمادگی عالی بدنی گل سوم را زد و گل مقتدرانه دایی پایان چهار گل ایران بود. گل زنی و بازی سازی مدیر روستا موجب شد جای خالی خداداد عزیزی حس نشود و یکی از روزنامه ها هم در وصف حرکات مدیر روستا مقاله مفصلی نوشت.
اختلاف 4 امتیازی با عربستان
دو پیروزی پیاپی، 0-3 و 1-4 باعث شد که هم تیم را به عنوان شانس اول گروه بشناسند و هم بر تیم دقیق نشوند. واقعا این همه موفقیت در چند ساله اخیر کم سابقه بود و اسباب خوشحالی و نشاط همگان را فراهم ساخته بود. این دو پیروزی موجب شده بود که هیچ گاه غیبت صالح نیا حس نشود هرچند آنان که از ابتدا با مربیان مهربان نبودند حتی از پیروزی ها بهانه ای برای تداوم کار خودشان درست کرده و روش خود را ادامه می دادند. به هر حال پیروزی بر چین باعث شد که تیم ما 4 امتیاز از نزدیکترین حریف یعنی عربستان پیش بیفتند.
سفری 14 ساعته به عربستان برای صرفه جویی!
روز چهارشنبه همان هفته طی سفری طولانی که 14 ساعت به طول انجامید تیم از طریق دوحه به عربستان رفت. اینکه چرا سفر 5/2 ساعته را به 14 ساعت تبدیل کردیم به خاطر عدم وجود پرواز بهتر در آن روز بوده است. اما چرا مثل عربستان که با هواپیمای اختصاصی به تهران آمد از هواپیمای اختصاصی استفاده نکردیم به دو دلیل است. اول آنکه ما همیشه باید در هزینه ها صرفه جویی کامل بنماییم. تنظیم امور مالی فدراسیون فوتبال با هزینه های بسیار زیادی که دارد نیاز دقت و صرفه جویی فراوان است. دوم آنکه اصولا طبق قانون اجاره هواپیمای اختصاصی منع قانونی دارد. مگر به تصویب هیات وزیران، چون اصولا طرح مساله در هیات وزیران از مراحل خاصی باید بگذرد. نوعا هم به دلیل صرفه جویی و هم به دلیل مساله مصوبه وزیران چنین امری جزو امور فراموش شده قرار گرفته است. به هر حال به نظر خود من اگر فدراسیون اندکی دقت و پیش بینی بهتر انجام می داد این سفر 14 ساعته می توانست بسیار کوتاهتر باشد و یا تحت شرایط خاص به صورت بسیار فوری در هیات دولت مطرح و تصویب شود. به هر حال اینجانب در جریان مشکل قرار نگرفته بودم یعنی دوستان گفتند در میان این همه گرفتاریهای شما تا بتوانیم کارها را بدون آنکه به شما ارجاع کنیم انجام می دهیم.
ایران خسته در برابر عربستان میزبان
طبیعی است که یک مسافرت از صبح زود (اذان صبح) تا دیرهنگام خستگی جسمی و روانی ایجاد می کند. با این همه کسی اصولا شکایتی نداشت و در تماس با عربستان هم اظهار آمادگی می گردید. جریان بازی در خلاف تهران بیشتر به سود عربستان بود هرچند که موفقیت گل زنی برای دو تیم برابر بود، خستگی و کند بودن در ساق های بچه ها دیده می شد. حمید استیلی که دونده ترین بازیکن ایران است، در کل بازی ضعیف و در اواخر بازی محو شده بود. استیلی از جمله بهترین بازیکنان تیم ملی است، خشونت سال های گذشته را با تجربه بر تاثیرگذاری تبدیل کرده است و در سایه دوندگی ها و یارکوبی حریف، بازیکنان دیگر فرصت حرکات لازم را می یابند. علاوه بر این قدرت پاس دهندگی او موجب موثر بودن او شده است اما مدتی است که شوت زدن را فراموش کرده است. حتی دیده شده در موقعیت های خوب روی 18 قدم توپ را به دیگران داده است و اتفاقا این موضوع را یکبار به او گفتم. استیلی به فائقی گفته بود پانزده دقیقه آخر بازی با عربستان برای من زجرآور شده بود. برعکس تهران، بازیکنان عربستان فوق العاده پرانرژی بازی می کردند و این شبهه را در انسان ایجاد می کردند که آیا گم شدن نمونه های بازیکنان مشکوک به دوپینگ آنان در گذشته موجب تجری آنان برای دست زدن به اقدام مشابهی نشده است؟ یا برعکس روی غذای بازیکنان ما اقدامی نشده بود؟ حقیقتا ما روی این امر و مهمان نوازی دیگران با حسن نیت برخورد کرده ایم. در حالی که عربستان و استرالیا با خود غذا آورده بودند و همه چیز را تحت کنترل داشتند. ما هم باید بتوانیم همه چیز را کنترل کنیم و به یاد داشته باشیم که همه چیز را به روی کاغذ بیاوریم و ثبت کنیم. متاسفانه هنوز در ورزش ما این امر رایج نشده است و این تنها در ورزش نیست. در بسیاری امور دیگر هم همین شیوه دیده می شود. در بازی عربستان تا زمانی که استاد اسدی اخراج نشده بود علیرغم برتری نسبی عربستان متعادل پیش می رفتیم یعنی آنها نمی توانستند روی دروازه ما خطرآفرین باشند اما اخراج استاد اسدی و متعاقبا آمدن گل محمدی باعث حرکت رو به جلوی آنها شد و بر دروازه ما خیمه زدند. بسیاری اظهارنظر کرده بودند که اگر وقتی استاد اسدی که اخطار گرفته بود تعویض می گردید این چنین نمی شد. برخی نیز به گل محمدی ایراد گرفته اند که نتوانست در مقابل مهاجم عرب ایستادگی نماید. تقریبا اکثر مطبوعات به مایلی کهن این ایراد را گرفتند و به خصوص در مساله عدم استفاده از خداداد عزیزی تاکید می کردند...
ایران سرانجام در دقیقه 89 دروازه خود را بازشده دید. خالد موالید دروازه ایران را باز کرد و باخت (1-0) مقابل عربستان یک بار دیگر اختلاف تیم ها را به حداقل رساند.
منبع: کاپ