گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو _ سید مهدی محمدیان، این روز ها سرخپوشان تهرانی در شوک فوت کاپیتان فقید به سر میبرند؛ پرسپولیسیها از زمانی که هادی نوروزی را به دلیل سکته قلبی از دست دادند به سوگ نشسته اند و به شدت در پی این هستند که با رقم زدن نتایج بهتر و کسب حداقل یک قهرمانی، روح آن مرحوم را شاد کرده و به نوعی کم لطفیهایی که از ابتدای فصل به هادی پرسپولیسیها شده را جبران کنند.
اما از طرفی این نکته را باید مدنظر داشت که تحت فشار گذاشتن تیم و بازیکنان با هدفی که در بالا گفته شد، میتواند نتیجه عکس در پی داشته باشد. این فشار روانی همانطور که میتواند باعث تهیج تیم شود و انگیزه ای مضاعف به وجود آورد، به همان اندازه هم میتواند تمرکز را از بازیکنان گرفته و عاملی برای بازی احساسی آنها باشد.
نمونه این فشار زیاد که در پی آن عدم تمرکز و انجام بازی احساسی را همراه دارد، به وفور در بازی گذشته این تیم برابر صبای قم دیده شد؛ به عنوان نمونه میتوان به صحنههایی در آن بازی اشاره کرد که بسیاری از حرکات انفرادی سرخپوشان برای گلزنی بی ثمر میماند، و دست آخر هم روی یک حرکت ایستگاهی به گل رسیدند؛ اما این صحنهها زمانی جالبتر میشد که هرکدام از بازیکنان سعی داشتند با زدن گلی، آن را به هادی نوروزی تقدیم کنند. شاید همین موضوع بود که از ارزش کار تیم پرسپولیسی که در ابتدای این فصل بسیار چشمگیر بود، میکاست.
در این بازی قرمزپوشان علاوه بر اینکه از لحاظ فنی دچار استرس و بینظمی شده بودند، متأسفانه از نظر عصبی و روانی هم در وضعیت مناسبی نبودند و بارها با بازیکنان صبا درگیر شدند که در اوج این صحنه ها، «علیرضا نورمحمدی» کاپیتان جدید پرسپولیس و «قاسم دهنوی» به شکل ناشایستی با یکدیگر درگیر شدند که در نهایت هر دوی آنها به دلیل استفاده از الفاظ رکیک، با کارت قرمز داور از زمین بازی اخراج شدند؛ در این صحنه به طرز مشهودی عدم تسلط به اعصاب از سوی کاپیتان جدید قرمزها دیده میشد.
با این تفاسیر اما همه اتفاقات بالا در شرایطی است که هیچ فشاری از سوی هواداران برای این نوع بازی و کسب جام به تیم وارد نمی شود و تمام این فشارها از سوی کادر فنی و خود بازیکنان است که به نوعی بازی برای تیم و هواداران را رها کرده و هر بازیکنی به یاد مرحوم نوروزی و برای او بازی می کند که این حرکت می تواند یک ضربه درون تیمی را به پرسپولیس وارد کند و وضعیت این تیم را در جدول، بحرانیتر کند.
نبود یک کاپیتان، معضل جدید قرمزها
کاپیتان در لغت به کسی گفته می شود که که رهبر تیم در بازی است؛ معمولاً کاپیتان، شخصیتی است که بواسطه سن و تجربه بیشتر نمایی کاریزماتیک داشته و یا توانایی تأثیرگذاری بالایی در بازی دارد؛ همچنین کاپیتان باید از بقیه بازیکنان چه در زمینه اخلاقی و چه در زمینه فنی شاخصتر باشد.
متأسفانه تیم پرسپولیس در چند سال اخیر حاشیهها و مشکلات فراوانی را حول موضوع کاپیتانی خود تجربه کرده است و از این بابت ضربات فراوانی را متحمل شده، و اینطور که به نظر میرسد هنوز باید با موضوع کاپیتانی تیم و حواشی آن دست و پنجه نرم کند.
بعد از مرگ ناگهانی هادی نوروزی که به تازگی در این فصل کاپیتان پرسپولیس شده بود، مسئولیت سنگین بستن بازوبند به علیرضا نورمحمدی رسید که متأسفانه در اولین بازی خود نتوانست وظیفه کاپیتانی را به درستی انجام دهد، تا مشخص شود این بازوبند همانند یکی از مدافعان سابق این تیم برای بازوی او هم گشاد است.
در گذشته و زمانی که این بازوبند را بزرگانی همچون کریم باقری،مهدی مهدوی کیا،علی کریمی و در آخر محمد نوری و مرحوم هادی نوروزی به بازو می بستند، پرسپولیس به ندرت از لحاظ کاپیتانی و مدیریت رختکن و درون زمین به مشکل برمیخورد.
شروع معضلات کاپیتانی پرسپولیس از زمانی بود که مهدی مهدوی کیا، کاپیتان بااخلاق قرمزها و سپس علی کریمی از فوتبال خداحافظی کردند و محمد نوری به عنوان کاپیتان سرخپوشان پایتخت انتخاب شد؛ با انتخاب نوری، آنطور که باید و شاید به او توجه نشد و به معنای واقعی کاپیتان، هیچگاه اسباب آرامش او را فراهم نکردند؛ همین امر رفته رفته باعث دلسردی محمد نوری شد که در نهایت و در پایان فصل گذشته به تیم «المسیمیر» قطر پیوست؛ بعد از نوری و در ابتدای فصل جدید، مرحوم هادی نوروزی به عنوان کاپیتان قرمزها برگزیده شد که تا زمان فوت او، پرسپولیس از نظر کاپیتانی به یک آرامش نسبی رسیده بود و مشکل خاصی نداشت که با مرگ او دوباره اوضاع کاپیتانی قرمزها آشفته شد تا یک بار دیگر صحبت از بازگشت محمد نوری به پرسپولیس در نیمفصل مطرح گردد.
با این حال کارشناسان معتقدند مشکل پرسپولیس به همان تعریف لغوی و درست کاپیتان بر میگردد که بازیکنان فعلی پرسپولیس همگی فاقد آن ویژگیها هستند؛ بازیکنی که هم تجربه بالایی داشته باشد و هم از نظر اخلاقی از دیگر بازیکنان شاخص تر باشد تا بتواند رختکن و درون زمین را مدیریت کند.
به عنوان مثال در فصل گذشته، دو غول فوتبال اسپانیا کاپیتان های خود را ز دست دادند ولی هیچگاه دچار حاشیه هایی از این دست نشدند و جای خالی شماره 1 سابق رئالیها و شماره 6 سابق کاتالانها احساس نشد؛ ایکر کاسیاس کاپیتان و سنگربان تیم رئال مادرید در پایان فصل گذشته از این تیم جدا شد و به جای او سرخیو راموس به شایستگی این بازوبند را بربازو بسته است؛ و یا در طرف مقابل همین موضوع برای ژاوی هرناندز کاپیتان و هافبک تیم بارسلونا اتفاق افتاد که بعد از جدایی وی، آندرس اینیستا بدون هیچ مشکل و حاشیه ای کاپیتان جدید آبی و اناری ها لقب گرفته است.
با همه این تفاسیر در آخر امید است که تیم پرسپولیس بتواند هرچه سریعتر یک ریکاوری سریع ذهنی داشته باشد تا بر خلاف ابتدای فصل دیگر شاهد این چنین بازی های بی نظمی از این تیم نباشیم و مسئولین هم با اتخاذ تصمیمات درست در همه امور از جمله انتخاب کاپیتان بتوانند از این وضعیت نابسامان خارج شوند و دل هواداران و مرحوم هادی نوروزی را شاد کنند.