به گزارش گروه بين الملل خبرگزاري دانشجو، به نقل از اسپوتنیک، گو اینکه این شبکه پان عرب و حامی جریان مقاومت بر علیه اسرائیل همین رفتار را نسبت به انتخابات در تونس و مصر و… انجام داد و سعی دارد بی طرفی خود نسبت به حوادث بین المللی را پر رنگ کند و رئیس هیات مدیره آن آقای غسان بن جدو تمایل دارد که نوعی کار حرفه ای انجام دهد که بر جهان عرب تاثیر گذار باشد، اما پوشش خبری انتخابات ایران توسط دیگر رسانه های جهانی پوشش بی طرفانه خبری را به یک جنگ خبری میان رسانه های بین المللی تبدیل کرده اند.
وقتی ماجرا پر رنگ تر می شود که می بینیم چندین رسانه دیگر ایرانی و همراه با خط معروف به خط مقاومت هم تلاش دارند کم و بیش همان کار المیادین را انجام دهند.
در مقابل بی بی سی - صدای آمریکا - الجزیره - العربیه - اسکای نیوز و ده ها رسانه دیگر را داریم که تلاش دارند در یک جنگ رسانه ای خلاف آنچه دوربین های صدا و سیمای ایران و المیادین و… منتشر می کنند را منعکس کنند.
تا چند سال پیش برخی رسانه ها همچون بی بی سی فارسی و صدای آمریکا تلاش داشند یک سیاست محافظه کارانه اتخاذ کنند تا مخاطب مستقیم به اهداف آنها پی نبرد اما امروزه به صورت علنی از یک جناح و بر علیه جناحی دیگر تبلیغ می کنند.
البته مشخص نیست که هدف آنها در حمایت از اصلاح طلبان در انتخابات چیست چرا که حمایت رسانه هایی همچون بی بی سی و صدای آمریکا از اصلاح طلبان بیش از اینکه به نفع آنها باشد به ضرر اصلاح طلبان تمام می شود چرا که همین مساله مستمسک رسانه های اصولگرا برای متهم کردن اصلاح طلبان به وابستگی به انگلیس و آمریکا گشته، موضوعی که سر لیست اصلاح طلبان یعنی آقای عارف را وادار به ابراز کلافگی وانزجار نموده و برنامه ریزی های انتخاباتی وی در مصاحبات را از پرداختن به برنامه های انتخاباتی به سمت تبری جویی از انگلیس و آمریکا تبدیل کرده.
اینکه رسانه های داخلی وابسته به جناح های مختلف بخواهند در فضای انتخاباتی با یکدیگر به چالش بپردازند امری بدیهی است که در اکثر کشورهای دیگر هم هست، اما اینکه رسانه های بین المللی بخواهند در مورد انتخابات کشوری همچون ایران صف بندی و ورود کنند اتفاقی نو در تاریخ رسانه های بین المللی می باشد.
رسانه های غربی به سرکردگی بی بی سی چند هدف را دنبال می کنند:
۱. تشویش افکار عمومی داخل ایران در زمینه انتخابات بگونه ای که عموم جامعه دچار سردرگمی گردند که به کدام سمت و سوی انتخاباتی پیش بروند و به چه کسی رای دهند یا رای ندهند.
۲. با توجه به اینکه لیست اصلاح طلبان در واقع لیست میانه رو های اصلاح طلبان و میانه روهای اصولگرا می باشد و نه لیستی کامل از اصلاح طلبان مخصوصا اصلاح طلبان تندرو و آنهایی که لیست را بسته اند امیدوار هستند از هر دو جناح رای جمع کنند.عملا میانه رو های اصولگرا از رای دادن به این لیست منصرف خواهند شد چرا که بحث همراهی اعضای این لیست با انگلیس و آمریکا برایشان مطرح می باشد و اصلاح طلب ها هم مجبور خواهند بود همانگونه که آقای عارف مطرح کردند کل وقت خود را در انکار ارتباط با انگلیس و آمریکا صرف کنند. یعنی عملا این لیست با خطر رای نیاوردن مواجه می شود و شاید هدف اصلی پشت پرده آن باشد که این لیست رای نیاورد تا از رای نیاوردن آن سوء استفاده کنند.
۳. پس از پایان انتخابات اگر لیست مورد نظر انگلیس و آمریکا رای آورد که منت حمایت از آنها تا ابد الدهر بالا سرشان است و اگر هم رای نیاورد سیاست این رسانه ها بر تقلب در انتخابات و… متمرکز خواهد شد.
۴. تبلیغ بر علیه نامزدهای مجلس خبرگان رهبری و تشویق مردم به رای ندادن به برخی کاندیداها عملا منجر به واکنش منفی تعداد زیادی از رای دهندگان خواهد شد و در عمل به نفع همان کاندیداهایی خواهد بود که این رسانه ها پشت سر هم به مردم می گویند به آنها رای ندهید. به هر حال طبیعت انسان این است که از هر چیزی منع شود همان کار را انجام می دهد. و اینجا هم تکرار می کنم مشخص نیست هدف این رسانه ها چیست آیا واقعا تمایل دارد این کاندیداها رای نیاورند یا رای بیاورند!؟
۵. برخی رسانه های کشورهای عربی مخصوصا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تلاش دارند انتخابات ایران را انتخاباتی صوری جلوه دهند تا مردم این کشورها خیلی به سمت و سوی تقاضای برگزاری انتخابات مشابه در کشورهای خود تمایل پیدا نکنند.
۶. رسانه های غربی تمایل دارند این مساله را القا کنند که برجام و تحریم های غربی بر علیه ایران منجر به آن شده که مردم ایران رام شوند و رای خود را تغییر دهند و ایرانی ها نسبت به خواسته های غرب انعطاف پذیرتر شده اند.
۷. نباید فراموش کرد که سوژه ایران امروزه به اصلی ترین بحث کاندیداهای انتخابات در ایالات متحده آمریکا تبدیل شده و خود همین مساله نکته ای بسیار قابل توجه است.
رسانه های طرف مقابل به سرکردگی المیادین چند هدف دیگر را دنبال می کنند:
۱. نمایش وجود یک رقابت انتخاباتی در ایران برای کشورهای عربی ای که چیزی به نام انتخابات در آن وجود ندارد.
۲. نشان دادن حمایت مردمی از نظام جمهوری اسلامی و حکومت آن در عرصه بین المللی.
۳. به چالش کشیدن کشورهای اسلامی و عربی دیگر برای الگو برداری از ایران.
۴. به هر حال تاثیر شبکه ای حرفه ای همچون المیادین بر مخاطبین عرب زبان آنقدر زیاد بوده که عربستان سعودی مجبور شد چند ماه پیش با تمام توان وارد عمل شود تا ماهواره عرب ست را وادار کند پخش این شبکه را از روی ماهواره خود متوقف کند و قطعا نمایش جریان انتخابات ایران در کشورهای عربی که مردم آن آرزوی برگزاری یک انتخابات را دارند الگو وتهدیدی بزرگ برای نظام های حاکم بر این کشورها به حساب می آید.
توجه بیش از حد رسانه های بین المللی به دو انتخابات داخلی در ایران که در حد خود بی نظیر است این مساله را در ذهن القا می کند که چه قدر مساله ای داخلی در ایران می تواند بر معادلات بین المللی و جهانی تاثیر بگذارد که همه توجه ها به خروجی آن جلب شده.
شاید برخی این حرف بنده را به عنوان لطیفه تلقی کنند اما تعداد زیادی از خود ایرانی ها هم متوجه نیستند که رای این هفته آنها چه قدر برای کل جهان ارزشمند گشته.