به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حسین جابری انصاری در یادداشتی به شخصیت هاشمی رفسنجانی، دوران بلند سیاست ورزی و درگذشت وی پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«دفتر حیات این جهانی آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی، چهارمین رئیس جمهوری اسلامی ایران و روحانی و سیاستمدار برجسته و نامدار معاصر، یکشنبه نوزدهم دی ماه نود و پنج در میان بهت و ناباوری مردم ایران که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زندگی بدون هاشمی را تجربه نکرده بودند پایان یافت.
شخصیت هاشمی رفسنجانی همچون دیگر همگنان خود از سیاستمداران تراز اول ایران و جهان، آمیخته با رازآلودگی و همراه با دانسته ها و نادانسته های بسیار بوده و در دوران سیاست ورزی و مسئولیت های متعدد خود، مانند همه سیاستمداران بزرگ، موافقین و مخالفین بسیار داشته و مخالفت ها و موافقت ها با او به شائبه های مختلف آمیخته شده است.
اینک اما در مرحله پساهاشمی و در فردای بسته شدن دفتر زندگانی این جهانی او، شائبه های معمول سخن گفتن از شخصیت های سیاسی صاحب منصب، از میان رفته، حجاب حب و بغض های برآمده از جبهه بندی های سیاسی و ضرورت های خواسته و ناخواسته قدرت کنار زده شده و امکان ارزیابی واقع بینانه تر از شخصیت او بیش از پیش فراهم شده است.
دوران بلند سیاست ورزی و تصدی مسئولیت های عالی هاشمی با فراز و نشیب ها و مراحل تحول مختلف همراه بوده و در طول این مدت علاقمندان و منتقدانش او را به اوصاف متعدد نامیده اند اما قدر متیقن در توصیف هاشمی در تمامی این دوران، سیاستمداری و هوشمندی و زیرکی او در سیاست ورزی بوده است، به گونه ای که هاشمی را به اعتراف دوست و دشمن به سیاستمداری برجسته و بی همتا در دوران خود تبدیل کرده است.
هاشمی سالها پیش از انقلاب با تالیف و انتشار کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار»، سیاست مدار نمونه خود را معرفی کرده و امام خمینی رهبر انقلاب و بنیان گذار فقید جمهوری اسلامی نیز در پیام شادباش خود به هاشمی پس از ترور نافرجامش، با یادکرد از آیت الله شهید سید حسن مدرس، به نوعی مشابهت میان هاشمی و مدرس اشاره کرده است. از این رو برای شناخت شخصیت هاشمی، توجه به برخی کلیدواژه های شخصیتی این دو سیاست مدار نامدار معاصر راهگشا است.
امیرکبیر صدراعظم یگانه دوران قاجار، استقلال و آبادانی ایران را وجهه همت خود ساخت و با توطئه درباریان قجر و دولتهای بیگانه ای که تداوم حضور و سیاست ورزی او را در تعارض با منافع خود می دیدند از صدراعظمی عزل و در تبعیدگاه کاشان به شهادت رسید.
مدرس مجتهد و سیاستمداری که سیاست را با دیانت همراه کرد و با ایستادگی جانانه در برابر خودکامگی رضاخان، جان بر سر ثابت قدمی خود در راه و رسم سیاست ورزی و دین داری اش نهاد و حیات جاوید یافت.
امیرکبیر و مدرس، روستازادگانی دانشمند و خودساخته بودند که با کار و تلاش، به نام آوری و تاثیرگذاری در عرصه سیاست و اجتماع دست یافتند و هر دو به تیزهوشی و هوشمندی در سیاست شناخته شده اند.
امیرکبیر و مدرس البته جان پاک خویش را در راه آرمانهایی چون استقلال و آبادانی و آزادی ایران فدا کردند و نتوانستند شاهد آثار تلاشهای خود برای تغییر احوال و انفس مردمان ایران باشند.
اکبر هاشمی رفسنجانی در تلاش برای استقلال و آزادی و آبادانی ایران و در هم آمیختن سیاست با دیانت و تیزهوشی و هوشمندی در سیاست و تلاش و مجاهدت برای تعالی ایران، پای در همان راهی نهاد که دهه ها پیش امیرکبیر و مدرس در آن گام زده بودند، اما علیرغم سالها زندان و شکنجه در دوران مبارزات بر علیه رژیم خودکامه پیشین ایران، و خون دلها در سالیان واپسین عمر بابرکت خود، از این بخت بلند برخوردار بود که با حضور مداوم و موثر در عرصه سیاست و حکومت ایران در مرحله پس از انقلاب اسلامی، نقش عملی و ماندگارتری برای جامعه ایران از خود به یادگار بگذارد.
او همچون امیربیر و مدرس روستازاده ای دانشمند و خودساخته بود. زاده روستای نوق بهرمان رفسنجان کرمان، که تا آخر عمر با همه نامداری و صاحب منصبی، بی پیرایگی و مردم داری روستازادگان خودساخته ای چون خود را از دست نداد و از این حظ نیز برخوردار شد که وقتی این جهان را وداع گفت در میان امواج محبت و همراهی گسترده مردمی تشییع شود که برای سربلندی و تعالی آنان، عمری تلاش کرده و از جان مایه گذاشته بود.
مرگ نابهنگام اما در اوج محبوبیت مردمی هاشمی و تشییع باشکوه و به یادماندنی او، شاید اعاده حیثیتی برای سیاست و سیاست ورزی در این ملک و مملکت نیز باشد، زیرا کیست که نداند ابعاد متعدد شخصیتی هاشمی در دوران چند دهه ای حضور او در عرصه های مدیریتی کشور، تحت الشعاع زبردستی او در سیاستمداری و سیاست ورزی قرار گرفته بود و از این رو گزاف نیست اگر تصور کنیم پایان زیبای حیات این جهانی سیاستمدار بزرگی چون او، متضمن این پیام هم باشد که سیاست و سیاست ورزی با آنکه آکنده از مصلحت سنجی و میل به توافق طلبی است اگر برای سربلندی ملک و ملت باشد با همه نیکنامی و بدنامی هایش، نیاز امروز و هر روز جامعه ما و همه جوامع انسانی است.