به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حزب کارگزاران سازندگی در محکومیت جنایات اخیر رژیم اسرائیل بیانیه ای منتشر کرد.
متن این بیانیه به شرح ذیل است:
از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا «صهیونیسم» جان تازهای گرفته است. این ایدئولوژی تمامیتخواه و نژادپرست که در قرن بیست و یکم همه ارزشهای جهان مدرن را با بنا کردن یک «دولت بیملت» مدعی ِبا روش زور و ترور به نام یک دین و قوم برتری، به سخره گرفته است؛ اخیرا در پناه حمایتهای بیدریغ رئیسجمهور عهدشکن آمریکا مرتکب جنایتها و خشونتهای تازهای شده است که قاعدتا باید از سوی جهان آزاد و متمدن محکوم شود اما لابی گسترده «یهودیت سیاسی» و نفوذ قابل ملاحظه آن در دولتهای جهان مانع از این ضرورت انسانی و تاریخی میشود.
صهیونیسم مانند همه ایدئولوژیهای سیاسی جدید، انباشتی از آگاهیهای کاذب و گزارههای نادرست درباره موضوعات فرهنگی و تاریخی و دینی است که با یهودیت راستین تفاوت اساسی دارد و در آن میتوان ملغمهای از آرمانهای دینی و دنیوی با هدف دستیابی به قدرت سیاسی و آمیزهای از سوسیالیسم و سرمایهداری منحط را شناسایی کرد. اگر در روزگاری بودیم که ایدئولوژیها رونق داشتند، صهیونیستها میتوانستند در رقابت با ایدئولوژیهای خصم با یادآوری و بزرگنمایی خاطره هولوکاست علت وجودی خود را توجیه کنند اما هنگامی که رژیم اسرائیل خود هولوکاستی بزرگتر از هولوکاست یهودی را ساخته و نظام پادگانی و اردوگاهی را بر ملت بیدولت فلسطین تحمیل کرده است بقای صهیونیسم نمادی از ارتجاع در جهان سیاست است.
صهیونیسم همچون فاشیسم و کمونیسم یک ایدئولوژی تاریخ مصرف گذشته است که اگر روزگاری برای روشنفکران غربی به علت جلوههای سوسیالیستیاش جذابیتی داشت امروز با نازیسم و فاشیسم هیچ تفاوتی ندارد.
رژیم اسرائیل با وجود این بحران عمیق نظری امروزه میکوشد از لحاظ سیاسی وجود خود را توجیه کند. طرح خطر ایران و ایجاد شکاف در جهان مسلمان و ائتلاف آلوده با حکومت سعودی و مظلومنمایی در برابر اقتدار منطقهای ایران بخشی از سناریوی خطرناک رژیم صهیونیستی است. صهیونیستها که با همین راهبرد تبلیغاتی توانستند نه براساس واقعیتهای سیاسی و تاریخی که بر مبنای لابیهای غربی و شرقی (از آمریکا و انگلیس تا اتحاد جماهیر شوروی) در سازمان ملل متحد با یک قطعنامه اجازه استقرار در سرزمین تاریخی فلسطین را بیابند و با زور اسلحه و ترور و خشونت میهن دیگران را فتح کردند اکنون نیز تلاش میکنند بقای خود را با همین مظلومنمایی و هراسافکنی تداوم بخشند.
براساس این استراتژی تبلیغاتی اسرائیل خود را تنها دموکراسی خاورمیانه و تنها متحد واقعی غرب در این منطقه معرفی میکند که پس از رهایی یهودیان از حکومت نازیهای آلمان و پس از محاصره در میان اعراب اکنون از سوی ایران تهدید میشود. نمایشهای رئیس دولت اسرائیل در سازمان ملل متحد و نقاشیهای او در همین جهت است. بنیامین نتانیاهو که به شدت دچار بحران داخلی اسرائیل است میکوشد ایران را جایگزین آلمان سازد و هرگونه رشد دموکراسی در داخل ایران و توسعه دیپلماسی ایران در بیرون مرزها را در تضاد با این استراتژی میبیند. برجام از این نظر کابوس اسرائیل بود و او تمام تلاش خود را کرد که باراک اوباما رئیس سابق جمهوری آمریکا از برجام منصرف شود و در این راه شاهان حجاز را هم با خود همراه ساخته بود. با وجود آن که آمریکا به عنوان مهمترین موطن یهودیان جهان هرگز از اتحاد استراتژیک با اسرائیل در دوره هیچ حزب و دولتی منصرف نمیشود اما در دولت اوباما این پیوند راهبردی تضعیف شد و اسرائیل نارضایتی خود را از آمریکا و برعکس پنهان نمیساخت. بدون شک دموکراسی و دیپلماسی ایران در این تضعیف روابط آمریکا–اسرائیل اثرگذار بود.
امروزه روشن شده است که برجام با همه محاسن و معایب خود، عهدنامه مطلوب صهیونیستها و سعودیها نبوده است و برخلاف پارهای داوری های جناحی در ایران تصمیم مقام معظم رهبری، ریاست محترم جمهوری و مجلس شورای اسلامی درباره برجام کلیدی، راهبردی و تاریخی بوده است و هنوز میتوان با سربلندی از برجام دفاع کرد و با همان منطق منتقدان برجام از میزان خشم صهیونیست ها و سعودیها و جمهوریخواهان و منافقین به ارزش برجام پی برد. بر این مبنا ما کارگزاران سازندگی ایران پیشنهاد میکنیم در برابر رژیم صهیونیستی اسرائیل استراتژی دوگانه تقویت دموکراسی در داخل و توسعه دیپلماسی در خارج را در پیش بگیریم. مبنای این استراتژی بر دو محور استوار است: محور اول، تقویت دموکراسی در داخل است؛ بدین معنا که نشان دهیم اسرائیل نه دموکراسی خاورمیانه است و نه میتواند مدعی دولتهای دیگر منطقه باشد. برساخته مبتنی بر اسرائیل یک دولت نژادپرست و متضاد با اصل بیطرفی دولتهای مدرن در برابر دین و نژاد شهروندان خود است.
اسرائیل خود را «دولت یهود» میداند و یهودیت را نه یک دیانت که یک قومیت میشمارد که معیار زندگی در اسرائیل است و بر این اساس در عمل حتی «عرب-اسرائیلی»های ساکن سرزمین های اشغالی شهروند درجه یک نیستند و هرچه این دولت مدعی آزادی اعتقاد، بیان و تبلیغات در درون خود باشد به لحاظ مبنایی امکان این آزادی در اسرائیل به عنوان دولت یهود و نهاد اجرایی یهودیت سیاسی وجود ندارد و غربیان که خود را مبشر سکولاریسم میدانند نمیتوانند از یک حکومت فرقهای و قبیلهای مانند اسرائیل حمایت کنند. ما باید با ارزشهای مدرن، حکومت اسرائیل را به چالش بکشیم و به جای نقدهای خامدستانه مانند نفی هولوکاست به طرح این موضوع بپردازیم که چرا اسرائیل که خود را قربانی هولوکاست میداند، هولوکاستهای جدیدی را طراحی میکند؟ چرا اسرائیل در قرن بیست و یکم همچنان نام و نشان یک دولت ایدئولوژیک و فرقهای را دارد و نمیخواهد به مشارکت همه شهروندان ساکن سرزمینهای اشغالی تن دهد؟
هوشمندانهترین راهبرد برای به بنبست کشاندن اسرائیل پیشنهاد برگزاری انتخابات آزاد با حضور همه اعراب، یهودیان و مسیحیان ساکن سرزمینهای اشغالی تحت نظارت سازمان ملل متحد است تا نظام سیاسی حاکم بر این سرزمینها را تعیین کنند. در واقع ما با وجود ضرورت حفظ آمادگی نظامی و دفاعی در برابر اسرائیل، میتوانیم با روشهای سیاسی و تبلیغاتی پایان این روش حکمرانی در جهان را اعلام کنیم و نیازی نیست که با کارهایی از نوع نفی هولوکاست به صهیونیستها امکان تداوم مظلومنمایی را بدهیم. هر چه ایران دموکراتیکتر و آزادتر اداره شود و اتحاد و انسجام ملی ما در پناه حقوق و آزادیهای اساسی شهروندان ایران بیشتر روشن شود اسرائیل منزویتر خواهد بود. راه حل ما برای تعیین تکلیف اسرائیل نظامی نیست (گرچه در برابر تهدیدات اسرائیل باید از لحاظ نظامی آماده باشیم) راه حل ما سیاسی است و راه حل سیاسی در عرصه سیاست داخلی بسط دموکراسی چه در ایران و چه در فلسطین است. ایران میتواند با تشویق دموکراسی در سرزمینهای خاورمیانه مانند عراق، لبنان، سوریه و حتی عربستان ادعای اسرائیل درباره بحران دموکراسی در خاورمیانه را به چالش بکشد و به مظلومنمایی این ظالم پایان دهد.
محور دوم، توسعه دیپلماسی در خارج است؛ بدین معنا که نشان دهیم جمهوری اسلامی ایران آماده گفتوگو با همه قدرتهای جهانی و منطقهای درباره امنیت جهان است. ما تاکید میکنیم که هر گفتوگو یا مذاکرهای با هر کشوری باید از موضع اقتدار ایران باشد. امروز ایران میتواند با تکیه بر مشروعیت سیاسی خود و براساس توان هستهای و نظامی خویش و بر مبنای نفوذ سیاسی خود در عراق، یمن، لبنان، سوریه و کل منطقه خاورمیانه از موضع عزت با هر کشوری (به جز اسرائیل) به گفتوگو بنشیند. فعال شدن دیپلماسی ایران به عنوان بال دوم دموکراسی سبب خواهد شد پروژه اسرائیل در منطقه شکست بخورد. ما احساس می کنیم اقدامات تبلیغاتی اسرائیل، پروندهسازیهای امنیتی صهیونیستها، تحرکات آنها در مرز جولان و علیه سوریه و جنایات آنان علیه مردم فلسطین و کشتار آنان در روزهای اخیر پیش پای دختر و داماد یهودی رئیس جمهور آمریکا آتش تهیه یک بحران نظامی و امنیتی تازه در خاورمیانه است. نتانیاهو به شدت نیازمند یک جنگ است تا کابینه نظامی آمریکا را وارد ماجرا کند و این یک هشدار تاریخی است که باید هم از لحاظ نظامی آماده دفاع در برابر تحرکات صهیونیستها باشیم و هم از لحاظ سیاسی این آتشافروزیهای اسرائیل را خنثی کنیم. کارگزاران سازندگی ایران با محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین و قدس شریف، درباره تداوم این تحرکات و تحریکات هشدار میدهد و خواستار اتخاذ یک استراتژی ملی و بینالمللی از سوی همه ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران برای حفظ تمامیت ارضی، وحدت ملی و سرزمینی، ارزشهای انقلاب اسلامی و توسعه ملی ایران برای مبارزه واقعی با اسرائیل است. دموکراسی و دیپلماسی دو میخ تابوت صهیونیسم است. با این دو به جنگ صهیونیسم برویم.