گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو،محمدصالح سلطانی، یک) سوتها به صدا درآمدهند، توپها به حرکت. چالش یکسالهی تازهای برای فوتبال ایران آغاز شده. چالشی احتمالاً پر از هیاهو و جنجال. لیگ هجدهم، زود آغاز شد. خیلی زودتر از اشتیاق هواداران. خیلی زودتر از آنکه بخواهیم برایش لحظهشماری کنیم. لیگ هجدهم، مهمان ناخوانده است. نه باشگاهها به استقبالش رفتهاند، نه هواداران. ورزشگاهها چندان به هفته اول لیگ روی خوش نشان ندادهاند و این یعنی، چیزی در آغاز لیگ تازه، لنگ میزند. فصل جدید لیگ حرفهای فوتبال ایران، زودتر از همه تیمهای حاضر در جام جهانی فوتبال آغاز شده. تنها ده روز پس از پایان بزرگترین تورنمنت فوتبالی دنیا. شاید برای همین است که لیگ را با شوق آغاز نمیکنیم. شاید برای همین است که هواداران پشت درهای ورزشگاهها صف نکشیدهاند. شاید برای همین است که لیگ به کمرونقترین شکل ممکن، مملو از تساویهای ملالآور و آکنده از بردهای خفیف آغاز شده. ما برای آغاز جشن فوتبالیمان عجله کردهایم و مثل هرسال ،شاید کمی بدتر، باید هفتههای ابتدایی را صرفاً تحمل کنیم. هفتههایی پر از نقص و ضعف که انگار برایمان عادی شدهاند. این، یک حقیقت تلخ است اما لیگ فوتبال ایران، لیگ «حرفهای» فوتبال ایران، در بهترین حالت از هفته پنجم به بعد است که سروشکل میگیرد. یکسوم از نیمفصل اول باید بگذرد تا تیمها قوام پیدا کنند، تا پنجره نقل و انتقالات بسته شود، تا تیمها به حدی از آمادگی برسند که بازیها شورآفرین بشوند. چنین چیزی در شان یک لیگ «حرفهای» نیست. هست؟
دو) این شاید سختترین سال برانکو طی تمام دوران حضورش در پرسپولیس باشد. دست او امسال، بستهتر از همیشه است. برانکو، بیآنکه بتواند بازیکنی به فهرستش اضافه کند فصل را آغاز کرده. وحید امیری، محسن مسلمان و فرشاد احمدزاده را هم از دست داده تا دستش خالیتر از همیشه باشد. برانکو با این تیم، با این نیمکت خالی و ترکیب فقیر باید یک نیمفصل دوام بیاورد. باید 15 بازی سخت و جانفرسا را به سرانجام برساند تا پنجره خوشبختی به رویش باز شود. تا سه «مهدی» به تیمش اضافه شوند. ترابی و شریفی و شیری، شاید به اندازه امیری و مسلمان و احمدزاده هیجانانگیز نباشند اما حتما میتوانند برانکو را از این بحران نجات دهند. خاصه که امسال، او و تیمش به اندازه سال قبل بیرقیب نیستند.
سه) قلعهنویی به گذشتهاش بازگشته. به روزهایی که با فرمول کهکشانیاش جامهای فوتبال ایران را درو میکرد. موفقترین تیم نقل و انتقالات پیشفصل فوتبال ایران، احتمالاً سپاهان است. تیمی که خیلی زود، سرمربی مشهور را از رقیب همشهریاش گرفت و بیسروصدا ستارههای نقل و انتقالات را چید. خالد شفیعی، بختیار رحمانی، مهدی کیانی، پیام نیازمند و کیروش استنلی. نامهای فهرست قلعهنویی ترسناکاند. ترسناکتر از تمام داشتههای سپاهان در سه سال اخیر. توپ اصفهانیها دوباره پر شده و این بدترین خبر برای پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی است. شاید امسال، پس از دو فصل یکنواخت، جنگ قهرمانی در فوتبال ایران احیا شود و دوئل قدیمی تهران- اصفهان جذابیت لیگ برتر را بالاتر ببرد.
چهار) همهچیز برای شفر و استقلال بر وفق مراد بود. قهرمانی در جام حذفی و اعاده حیثیتِ از دست رفته، بهترین پایان برای استقلالِ فصل گذشته میتوانست باشد. این پایان خوش، نویدبخش یک شروع رویایی در فصل جدید بود که جام جهانی، رویاهای استقلال را بر باد داد. درخشش امید ابراهیمی و مجید حسینی در جام جهانی2018، همه را خوشحال کرد. همه را جز کسانی که به تداوم حضور این دو ستاره در استقلال امیدوار بودند. ابراهیمی خیلی زود راهی قطر شد و میانه میدان استقلال را یتیم کرد. مجید حسینی هم هوایی شده و خیلی بعید است به استقلال بازگردد. بحران مدیریتی، مثل نمک روی زخم، شرایط استقلال را بدتر کرد و از دست رفتن تیام و چپاروف، همهچیز را تا آستانه بحران برای استقلال پیش برد. حالا امید آبیها فقط به چند هفته باقی مانده از نقل و انتقالات است، و به ساق بازیکنان مصدومی که معلوم نیست چه زمانی به ترکیب استقلال اضافه خواهند شد. تا بازگشت روزبه و شجاعیان و تا آغاز درخشش آقاخان و دانشگر و محمدیمهر و صیادمنش، استقلال در اغماست. اغمایی که شاید مثل سال قبل، به قیمت از دست رفتن امتیازات مهم ابتدای و در نهایت از دست رفتن جام طلایی لیگ برتر تمام شود. شروع خوب، حسرت ثابت این سالهای استقلال است. حسرتی که احتمالاً امسال هم تداوم خواهد داشت.
پنج) سوتها به صدا در آمدهاند، توپها به حرکت. لیگ هجدهم، خیلی زود و خیلی آشفته آغاز شده. با لشکرهای نصفه-نیمه و تیمهای خسته. لیگ اما، میتواند اوج بگیرد و پرواز کند. امسال، لیگمان میتواند پرشورتر از همیشه باشد. به قائمشهریها و نساجی امیدواریم، به مسجدسلیمانیها و نفت، به تبریزیهای پرشور، به اصفهانیهای جانگرفته. لیگ میتواند رشد کند و ریشه بدواند. با همه ضعفها و مشکلات، هنوز به این لیگ و این فوتبال، امید داریم. هنوز به اینکه مجید حسینیها و وحید امیریها و امید ابراهیمیها و علیرضا بیرانوندهای تازه رشد کنند و برای نبردهای بزرگ آماده شوند، امید داریم. این فوتبال، با این سازوکارها امیدوارکننده نیست اما ما به همین تیمها و همین اوضاع هم امید داریم.