کارگردان تلویزیونی شناخته شده که چند سالی است به عنوان مجری نیز در تلویزیون دیده میشود، درباره نخستین نقش خود به عنوان بازیگر در سریال «پدر» سخن گفت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «مسعود فروتن» کارگردان پیشکسوت تلویزیون و مجری که برای نخستین بار با سریال «پدر» به عنوان بازیگر در تلویزیون شناخته میشود، در گفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس درباره بازخوردهایی که از قسمت اول تا به حال گرفته، اظهار کرد: با بازتابهای خیلی خوبی روبرو شدم. به خصوص بعد از پخش قسمت دهم، از ساختمان محل زندگی ام تا خیابان نسبت به من واکنش داشتند.
وی افزود: اولین نفر خانم همسایه مان به من انتقاد کرد و پرسید که چطور دلم آمده نگذارم دو تا جوان به یکدیگر برسند. حتی به من توصیه کرد نقشهای بهتری بازی کنم که مخاطب از من بدش نیاید!
بدو بیراههایی که به خاطر نقش ناصر شنیدم یعنی در کارم خوب بوده ام مجری برنامه «یادگاری» ادامه داد: سپس سر چهارراه پارک وی پشت ترافیک بودم که جوان سی دی فروشی به من گفت: خجالت بکش و جلوی ازدواج جوانها را نگیر. به خاطر نقش ناصر فحش خوردم و خیلیها به من گفتند چرا نقش یک آدم بدجنس را بازی کرده ام. از بین دوستان هم تماسهای زیادی داشتم که به من میگفتند چرا نقش منفی قبول کرده ای؟ آنها معتقد بودند من همواره در اجرا یک فرد مهربان بوده ام و نباید نقش منفی بازی کنم، اما همه این حرفها برایم خوشایند بود، چون متوجه شدم در ایفای نقش منفی هم موفق عمل کرده ام و این عکس العملها و بد و بیراه گفتنها برای این است که در کارم خوب بوده ام. فروتن با رد این فرضیه که «پدر» اگر همان ماه رمضان پخش میشد مخاطب بیشتری جلب میکرد، یادآور شد: به نظر من در حال حاضر هم سریال مورد استقبال بسیاری قرار گرفته است. خود من پیش از این نشنیده بودم در ساختمانمان حتی همان ماه رمضان هم صحبتی درباره سریالهای تلویزیون باشد، اما درباره «پدر» همه همسایهها منتتظرند. نمیتوانید چیزی را در «پدر» پیش داوری کنید و قصه کنش و واکنشهای زیادی دارد
وی تاکید کرد: حتی خیلیها به من میگویند چرا در قسمت اول سریالتان نشان داده شد که جوان اول سریال مرده است. به هر حال این موضوع به خاطر سلیقه نویسنده و کارگردان کار است. حیفم میآید توضیحی بدهم فقط بدانید قصه کنش و واکنشهای شدیدی دارد، ماجراها پیچیدهتر از این حرفها است و شما نمیتوانید چیزی را پیش داوری کنید. بازیگر فیلم سینمایی «۳۶۰ درجه» افزود: مخاطبان سریال منتظر باشند که با دیدن برخی صحنهها با خودشان بگویند آدم به این خوبی چطور اینقدر بد شد و آدم به این بدی چقدر خوب است! در حقیقت در سریال «پدر» برای اولین بار است که تکلیف شخصیتها معلوم نمیشود و به سادگی نمیتوانید آنها را به خوب و بد تقسیم کنید. مسئله سریال «پدر» فقط مرگ حامد نیست و غافلگیریهای بیشتری در راه است فروتن تصریح کرد: «پدر» غافلگیریهای خودش را دارد و فقط مسئله مرگ حامد، سوژه اصلی سریال نیست. به مخاطبان پیشنهاد میکنم تا انتها سریال را دنبال کنند. خود من سر صحنه از بعضی کارهای کاراکترها تعجب میکردم. وی درباره سختترین سکانسی که در این سریال بازی کرده توضیح داد: پس از مرگ حامد، در مراسم درگذشت او، ناصر با حاج علی درگیر میشود و ایفای این لحظات به عنوان نقش ناصر، خیلی برایم سخت بود. اما خوشبختانه میدانم آقای توفیقی تا راضی نباشد دست از صحنه نمیکشد و لابد از من در آن سکانس راضی بوده که کات داده است. به خاطر راهنماییهای توفیقی و نوع نگاهش خوشحالم. توفیقی از من خواست هیچ صحنهای را اجرا نکنم و از من یک بازیگر ساخت یکی از کارشناسان برنامه «چشم شب روشن» ادامه داد: تجربه سالها کارگردانی و اجرا روی بیان من تاثیر زیادی گذاشته و حتی روی حرف زدن عادی من هم موثر بوده است. توفیقی تلاش زیادی میکرد و از من میخواست هیچ صحنهای را اجرا نکنم بلکه بازیگر باشم. تا به نتیجه نمیرسید هم صحنه را ول نمیکرد. مثلا من میدانم تمام حروف یک کلمه هنگام ادای آن باید شنیده شود؛ حتی میم و ر. آخر کلمات. در گذشته اینطور آموزش دیده ام و این گفتار را همیشه رعایت میکنم. اما به تناسب نقش و به خواسته توفیقی گاهی باید نوعی دیگر صحبت میکردم.
فروتن تصریح کرد: من آدم پشت صحنه با ۳۵ سال سابقه کار در عرصه کارگردانی تلویزیونی هستم. چند سالی هم به عنوان مجری کار میکنم و هم در رادیو و هم تلویزیون برنامه دارم. با وجود این ویژگیها برای یک کارگردان سخت است که مرا به عنوان بازیگر انتخاب کند. در این کار هم سعی بهرنگ مدام بر این بود که قالب اجرا را از من بگیرد و لحن حرف زدنم شبیه مجریها نباشد. به راستی از او متشکرم که دارد از من یک بازیگر میسازد. جوانهای سریال «پدر» شبیه بچههای خودمان هستند بازیگر سریال «دلدادگان» همچنین درباره جوانهای نقش اول سریال پدر اظهار کرد: به نظر من این جوانها تیتیش مامانی نیستند و شبیه بچههای خود ما هستند؛ بچههای جوان نازنین و دوست داشتنی که گاهی مغرور و گاهی متین و شبیه بچههای همه جامعه هستند. مثلا چیز خاصی در صورتشان نیست نه لحن آنچنانی دارند نه چشم هایشان رنگی است. بلکه شبیه بچههای اطرافمان هستند. خوش به حال هر دو که حسابی درخشیدند. چهره و ستاره نبودند و حالا ستاره میشوند چرا که مردم آنها را شبیه بچههای خودشان میبینند.