سعید معروف با ادبیات خاص خودش به رئیس فدراسیون والیبال حمله کرده و واکنش او و دوستانش این شائبه را به وجود میآورد که پای مسائل دیگری هم در میان بوده و پازلی وجود داشته که اکنون به هم ریخته است.
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، در نشستی که حدود ۲ سال قبل و پس از المپیک ۲۰۱۶ ریو در دفتر محمدرضا داورزنی رئیس وقت فدراسیون والیبال برای بررسی عملکرد تیم ملی و رائول لوزانو برگزار شد، یکی از حاضران در جلسه رو به امیر خوشخبر، سرپرست وقت تیم ملی کرد و گفت: «چرا سرپرست تیم ملی باید از بازیکنان تیم، اتومبیل هدیه بگیرد؟!» خوشخبر آنقدر از مطرح شدن این سوال تعجب کرد که با لحنی بهتزده از طرف مقابل پرسید که مگر شما مسلمان نیستید که چنین سوالی را در مقابل حاضران در جلسه بدون سند و مدرک مطرح میکنید؟
امیر خوشخبر، چند روز قبل از سمت خود یعنی سرپرستی تیم ملی والیبال جدا شد. شاید خود خوشخبر از نوع کنارهگیری یا کنار گذاشتنش از مسئولیت سرپرستی تیم ملی آنقدر ناراحت نشد که سعید معروف شد و به تصمیم رئیس فدراسیون، عکس العملی خاص با ادبیاتی کوچه بازاری و زشت نشان داد. عادل غلامی هم معروف را «کاپیتان دوست داشتنی» خواند و از بقیه بازیکنان خواست که علیه ضیایی و به سود معروف با یکدیگر متحد شوند.
احمد ضیایی رئیس کنونی فدراسیون والیبال هم پس از این ماجراها گفت که معروف در نشستی خصوصی از خوشخبر به عنوان پدر، خدا و حتی بالاتر از خدا نام برده و کفر گفته است.
از سوی دیگر، فرهاد ظریف، لیبرو پیشین تیم ملی والیبال در یک برنامه تلویزیونی گفت که وجود امیر خوشخبر برای عده خاصی از بازیکنان، امتیاز به حساب میآمده و به شخصه هیچ پوئنی برای او نداشته است.
محمد موسوی هم ضمن قدردانی از زحمات امیر خوشخبر به عنوان پدر تیم ملی و با اشاره به پست اینستاگرامی معروف گفت: در خصوص پست کسی نمیتوانم نظر دهم، اما در تمام فدراسیونها تغییرات اینچنینی وجود دارد. امیر خوشخبر زحمات بسیاری کشیده و در والیبال ایران تاثیرگذار بود. خوشخبر، ضربهگیر تیمملی والیبال بود و جایگزینش کار سختی دارد.
سعید معروف، محمد موسوی و شهرام محمودی البته پیشتر در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۱۶ برای حمایت از خوشخبر به بهانه اینکه کت و شلوار اندازه سرپرست پیشین تیم ملی نبود، در مراسم رژه کاروان ایران شرکت نکردند.
قطعا فدراسیون والیبال ضعفهایی دارد و به برخی از کارهایی که این فدراسیون انجام داده نقد جدی وارد است. قطعا فدراسیون والیبال هم اشتباه داشته، اما موضوع فعلی این است که چرا یک ورزشکار به خودش اجازه میدهد با ادبیاتی ناشایست از رئیس فدراسیون انتقاد کند؟ وجود امیر خوشخبر چه سودی برای برخی ملیپوشان داشته که این طور برای حمایت از او قیام کرده و سایرین را نیز به اتحاد علیه رئیس فدراسیون والیبال دعوت کردهاند؟ حمایت تا حدی معقول و منطقی است، ولی اینکه به خاطر نرسیدن لباس به سرپرست تیم ملی، قید حضور در مراسم افتتاحیه نخستین المپیک تاریخ والیبال ایران را بزنی، این موضوع را به ذهن میرساند که شاید پای مسائل دیگری در میان است. اینکه کاپیتان تیم ملی والیبال با ادبیاتی ناپسند و زشت علیه مافوقش یعنی رئیس فدراسیون موضع بگیرد آن هم به خاطر تغییر سرپرست تیم چه دلیلی دارد؟
در سالهای گذشته چه در فدراسیون والیبال و تیم ملی گذشته که معروف از تغییر سرپرست اینگونه برآشفته شده است؟ این موضوع در ورزش ایران سابقه نداشته و حتی پس از جدایی افرادی که سالها در یک تیم ورزشی بودند و بازیکنان با تمام وجود آنها را دوست داشتند چنین اتفاقی رخ نداده است. دلیل عصبانیت معروف و معروفها چیست؟ چه رابطهای بین سعید معروف و حامیان او با خوشخبر وجود داشته است؟ چه پازلی در والیبال شکل گرفته بود که اکنون با جدایی سرپرست تیم به هم ریخته و معروف و دوستانش را برآشفته کرده است؟ هر چه بوده پازلی که به هم ریخته باعث شد «بچه معروف» والیبال ماهیتش را با پُستی که در فضای مجازی منتشر کرد، نشان دهد.