بهترین راهحل اصولی و بلندمدت برای رفع وابستگی به پول نفت خام، افزایش سریع ظرفیت پالایش نفت در داخل کشور است. در اسناد بالادستی مثل برنامه ششم توسعه و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هم تاکید زیادی به این راهکار شده است. پالایش و فراورش نفت خام در کشور، علاوهبر رونق تولید داخل در زمینه صنایع شیمیایی، پتروشیمیایی، نساجی و... موجب پیشی گرفتن صادرات بر واردات، خروج از رکود، ایجاد ارزش افزوده بیشتر و نهایتا اشتغالزایی میشود.
3 عامل سودده نبودن پالایشگاههای ایران
عقیده مدیران وزارت نفت این است که پالایشگاهها سودده نیستند اما کشورهای دیگر خلاف این را اثبات کردهاند. هند، کرهجنوبی و ژاپن حتی با نفت وارداتی پالایشگاههای سودآوری دارند. در ادامه این نوشتار سه عامل اصلی که باعثشده در ایران توسعه و ساخت پالایشگاهها هیچگاه در اولویت قرار نگیرد بهطور مختصر شرح داده میشود. عواملی که هرکدام راهحلی دارند، ولی متاسفانه عزم جدی برای حل آنها نبوده است.
مقادیر بالای تولید نفت کوره
نفت کوره یکی از فرآوردههای انتهایی و سنگین حاصل از فرآیند پالایش نفت خام در برجهای تقطیر و واحد کاهش گرانروی پالایشگاهها است. این فرآورده در سوخت کشتیها و قطارها بهکار میرود. نفت کوره یکی از کمارزشترین فرآوردههای نفتی محسوب میشود و ارزش آن حتی از قیمت نفت خام هم کمتر است و تولید بالای آن یکی از شاخصهای ناکارآمدی پالایشگاههای دنیا محسوب میشود.[1]
پالایشگاههای ایران بهدلیل قدیمیبودن، نفت کوره زیادی تولید میکنند و در نتیجه حاشیه سودشان کم میشود. در شرایط فعلی پالایشگاههای داخل حدود 33 تا ۳۴ درصد نفت کوره تولید میکنند ولی در پالایشگاههای پیشرفته جهان این سهم بین صفر تا پنج درصد است.[2] علاوهبراین، در ماده 44 قانون برنامه ششم توسعه هم اشاره شده که سهم تولید نفت کوره در الگوی پالایش نباید از 10 درصد بیشتر شود.
همانطور که در تصویر شماره «1» مشاهده میشود، کشورهایی نظیر آمریکا، چین، کرهجنوبی و هند در بهروزرسانی فناوری پالایشگاههای قدیمی و اجرای طرحهای ارتقای کیفیت اهتمام ویژه کردهاند و در سالهای اخیر سهم نفت کوره را در سبد محصولات پالایشی خود کاهش دادهاند. بهعنوان مثال کشور چین توانسته با ساخت پالایشگاههای جدید و بهروزرسانی پالایشگاههای قدیمی، شاخص درصد تبدیل نفت کوره را از 10 درصد در سال 2000 به 2.8 درصد در سال 2012 برساند.[3] بنابراین همانند سیاستی که کشورهای صاحب صنعت پالایش جهان در پیش گرفتهاند، صنایع پالایشی ایران هم برای ارتقا یا آپگریدینگ نفت کوره و تبدیل آن به فرآوردههای باارزشتر به رویکردی جدید و همراه با جدیت نیاز دارند.
غفلت از توسعه و ساخت پتروپالایشگاهها
با افزایش کیفیت سطح زندگی افراد بهویژه در کشورهای در حال توسعه، سرانه مصرف محصولات پتروشیمی افزایش شگرفی داشته و با توجه به افزایش جمعیت کره زمین، این روند در حال بیشتر شدن است.
مطابق شکل شماره «2» با توجه به روند هموار و حتی کاهشی مصرف محصولات پالایشگاهی و کاهش تقاضا برای فرآوردههای نفتی، واحدهای پالایشی با کاهش فروش و متعاقبا کاهش سود روبهرو خواهند شد. این در حالی است که بازار محصولات پتروشیمی همچنان به روند رو به رشد فروش محصولات خود با قدرت ادامه میدهد. با توجه به موارد ذکرشده، وبسایت معتبر «هیدروکربن پروسس» هم در گزارش ماه سپتامبر 2017 خود به بررسی روند توسعه صنایع پتروشیمی در جهان پرداخته و نوشته است: «افزایش ادغام عملیات پالایش و پتروشیمی یک روند مهم جهانی در سالهای اخیر بوده است و پیشبینی میشود در آینده نیز سهم بالایی از سرمایهگذاریهای این صنعت معطوف به حوزه پتروشیمی باشد. اکثر چنین پروژههایی در مناطق آسیا و خاورمیانه در حال اجرا هستند.»[5] با توجه به پژوهشهای صورتگرفته برای احداث واحدهای پتروپالایشگاهی (از ادغام جریانهای مواد و انرژی بین پتروشیمی و پالایشگاههای نزدیک بههم، یک پتروپالایشگاه به وجود میآید) نرخ بازگشت سرمایه حدود ۳۰ درصد پیشبینی میشود. این در حالی است که نرخ بازگشت سرمایه پالایشگاه در بهترین حالت حدود ۱۳ درصد پیشبینی میشود.[5]
در کشورمان متاسفانه طرحهای ادغام پالایشگاه و پتروشیمی یا همان پتروپالایشگاهها تاکنون مدنظر مدیران ارشد نفتی نبوده و از توسعه آن غفلت شده است، در حالی که احداث پتروپالایشگاهها با استفاده از منابع مردمی بهجای صادرات نفت خام، علاوهبر رفع نیازهای داخلی به فرآوردههای حاصل، باعث حرکت به سمت اشتغالآفرینی بهصورت حداکثری میشود. همچنین با توجه به بازار منطقهای و اقتصاد آزاد این واحدها، تحریم فرآوردههای متنوع پتروپالایشگاهها تقریبا غیرممکن است.
شیوه غلط محاسبه درآمد شرکت ملی نفت
مطابق قوانین بودجه سالانه، درآمد شرکت نفت از محل فروش نفت پرداخت میشود؛ به این صورت که پس از کسر هزینههایی مانند اقساط قراردادهای بیع متقابل، 14.5 درصد از درآمد حاصل از فروش داخلی و صادرات نفت خام به شرکت ملی نفت پرداخت میشود. هرچند سهم 14.5 درصدی شرکت نفت برای فروش داخلی و صادرات یکسان است، اما قیمت نفت صادراتی و قیمت نفت عرضهشده به پالایشگاههای داخلی برابر نیستند. در قوانین بودجه سالانه، قیمت نفت صادراتی معادل قیمت یک بشکه نفت در مبادی صادرات (FOB) در نظر گرفته میشود، اما تعیین قیمت نفت خام عرضهشده به پالایشگاههای داخلی به دولت سپرده شده است. بنابراین ابتدای هر سال دولت طی ابلاغیهای قیمت نفت خام داخلی را تعیین میکند. همین تفاوت قیمت فروش داخلی نفت و صادرات آن باعث شده است درآمد واقعی شرکت ملی نفت ایران بهازای فروش هر بشکه به شرکتهای داخلی با فروش آن به شرکتهای خارجی، تفاوت چشمگیری داشته باشد.
همانطور که در تصویر شماره «۳» مشاهده میشود سهم شرکت ملی نفت از فروش داخلی نفت در سالهای مختلف تقریبا ثابت بوده و میانگین آن برابر 2.2 دلار یعنی حدود ۲۰ درصد سهم بهازای هر بشکه نفت است. این نوع محاسبه درآمد موجب شده است شرکت نفت انگیزهای برای حرکت به سمت کاهش صادرات در ازای توسعه پالایشگاههای داخل نداشته باشد؛ زیرا هرچه نفت بیشتری در کشور پالایش شود، درآمدش کمتر خواهد شد. بهعنوان مثال اختلاف 9.2 دلاری در سهم شرکت ملی نفت از هر بشکه میعانات گازی صادراتی یا فروش داخلی برای پالایشگاه ۳۶۰ هزار بشکهای ستاره خلیجفارس، موجب کاهش یکمیلیارد دلاری درآمد سالانه شرکت ملی نفت شده است. بر این اساس، نیاز است دولت و مجلس با همفکری کارشناسان سازوکارهایی را برای قیمتگذاری نفت خام تحویلی به پالایشگاهها طراحی کنند. قیمتگذاری جدید باید بهنحوی باشد که انگیزه منفی شرکت ملی نفت در فروش نفت به پالایشگاههای داخلی از بین برود.
چه باید کرد؟
تولید زیاد نفت کوره در پالایشگاههای داخل، غفلت از توسعه و ساخت پتروپالایشگاهها و شیوه غلط محاسبه درآمد شرکت ملی نفت سه عامل رکود توسعه و ساخت پالایشگاهها در ایران هستند. کشور از لحاظ تجهیزات و لایسنس مشکلی برای ساخت پالایشگاه ندارد و بررسی پتروشیمیهایی که در این سالها کلنگ زده شدهاند ولی ساختشان متوقف شده، نشان میدهد همگی از کمبود منابع مالی رنج میبرند. علاج سه عامل یادشده، سرمایهگذاری مردمی در طرحهای پتروشیمی است.
منبع: فرهیختگان