به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اهلبیت عصمت و طهارت (ع) به عنوان جانشنیان بر حق و شایسته پیامبر گرامی اسلام(ص) به شمار میآیند؛ آنان به اراده خداوند متعال، هدایتگران خلایق به سوی عالیترین ارزشهای نظام خلقت هستند، اما در آن سوی میدان، ابلیس و شیاطین همواره سعی در انحراف نگاه و رأی مردم از مسیر مستقیم اهل عترت(ع) داشتهاند. در این میان حضرت فاطمه زهرا (س) از جایگاهی رفیعتر برخوردار است طوری که امام حسن عسکری (ع) در حدیثی میفرماید: «نحن حجج الله علی خلقه و جدّتنا فاطمة حجة الله علینا؛ ما حجتهای خدا بر مخلوقین هستیم و جدّ ما حضرت فاطمه (س) حجت بر هستند»، کسی که خدا با خشم او به خشم میآید و با رضای او راضی میشود. اینک، گفتگویی را با حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی استاد حوزه و از کارشناسان برجسته صدا و سیما ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
*به نظر شما شاخصههای یک خانوادۀ فاطمی چیست و چطور میتوان از ارزشها و شاخصههای زندگیحضرت فاطمۀ زهراء(س) در زندگی امروزمان بهرهمند شد؟
اینکه شما به تعبیر خانوادۀ فاطمی اشاره کردید، نکتهای دقیق و بسیار حائز اهمیت است و این امری است که امروزه ما به عنوان محبان و شیعیان آن حضرت (س) باید ضمن آگاهی از آنها، در عمل به آنها نیز سرآمد باشیم. به عنوان نخستین ارزش در یک زندگی الهی باید به حاکمیت رضای خدا در محیط خانواده اشاره کنم که در سراسر زندگی حضرت علی (ع) و حضرت زهراء (س) دیده میشود، به این معنا که تمام ارکان خانواده از پدر و مادر گرفته تا فرزندان سعیشان بر این باشد که به دنبال رضای خدا باشند، یعنی ببینند خدا چه چیزهایی را دوست دارد «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ» همانها را دنبال کنند و ببینند خدا چه چیزهایی را دوست ندارد «إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ» پس به طرف آنها نروند.
وقتی پیغمبر اکرم (ص) بعد از ازدواج امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهراء (س) از او سؤال کرد که علی جان! دخترم زهرا را چگونه یافتی؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ»، زهرا در کمک به بندگی خدا کمک حال من است، پیامبر (ص) همین سؤال را از حضرت زهراء (سلامالله علیها) نیز کرد که ایشان فرمود: «فَقَالَتْ خَیْرُ بَعْلٍ» بهترین شوهر است. این یعنی زن و شوهر در زندگی امروز باید کمک حال یکدیگر در کسب رضایت خدا و بهشتی شدن باشند، نباید توقعات زیاد و بیجا از یکدیگر داشته باشند و با رفتارهایی ناشایست همدیگر را به سوی جهنم سوق دهند.
حضرت زهرا (س) به ما آموخت در زندگی کم توقع باشیم
در یکی از روزها، صبحگاهان امام علی (ع) به حضرت فاطمه (س) فرمود: فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟ فاطمه (س) پاسخ داد: نه. به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذایی کافی نداریم، آنچه بود به شما و فرزندانم دادم و خود از غذای اندک موجود، استفاده نکردم. امام (ع) فرمود: فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟حضرت فاطمه (س) فرمود: یا أباالحَسَنِ! إنّی لأَستَحیی مِن إلهی أن اُکَلِّفَ نَفسَکَ ما لاتَقدِرُ عَلَیهِ؛ اى على! من از پروردگارم شرم دارم که چیزى از تو درخواست کنم که توان برآوردن آن را نداشته باشی. (بحار الأنوار، ج 43، ص 59). این آموزه فاطمی به ما یاد میدهد که باید توقعات را در زندگی پایین آورد.
امروزه برخی خانمها میگویند قبل از ازدواج حجاب خوبی داشتیم اما بعد از ازدواج شوهرم میخواهد که به گونهای دیگر در میان عموم ظاهر شویم یا قبل از ازدواج با نامحرم بگو و بخند نداشتیم اما بعد از ازدواج شوهرم میخواهد که با دیگران و نامحرمان نیز بگو و بخند داشته باشم تا این طریق بتوانیم روشن فکر بودن و اجتماعی بودنمان را نشان دهیم، البته این موضوع تنها منحصر در خانمها نیست و برای برخی آقایان نیز این مسائل وجود دارد. سادهزیستی و حریص نبودن به تعلقات دنیایی یکی دیگر از شاخصههای زندگی و خانواده فاطمی است. عدم آرامش و خوش نبودن در زندگیها به خاطر این است که مدام حرص تعلقات مادی را میخوریم.
لزوم صفا و صمیمیت بیشتر میان اعضای خانوادهها
یکی دیگر از ویژگیهای خانواده فاطمی صمیمیت و رفاقت میان اعضای خانواده است. امیرالمؤمنین (ع) شوخی میکردند البته نه شوخیهای گزنده بلکه شوخیهای نشاطآور. وقتی حضرت علی (ع) و حضرت زهراء (س) میخواستند یکدیگر را صدا کنند، با احترام صدا میزدند که این درسی بزرگ برای امروز ماست. وقتی حضرت امیرالمؤمنین (ع) وقتی میخواست حضرت زهرا (س) را صدا کند میفرمود: نفسی لک الفدا (جان علی به فدایت)، حبیبتی زهرا، بنت رسول الله و زهراجان و جوابی که از حضرت زهرا (س) میشنید: روحی لک الفدا (روحم به فدایت علی)، ابوتراب، ابالحسن و علی جان بود.
زیبا صدا کردن زن و مرد بهترین شیوه برای ابراز محبت است و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: سه چیز است که محبت شخص را درباره دیگری خالص میکند که یکی از آنها این است که طرف مقابل را به اسمی صدا بزند که وی میپسندد، علاوه بر این، با فرزندان خود رفاقت داشتند. امروزه یکی از موضوعاتی که در خانواده کمرنگ شده، عدم برقراری ارتباط و پیوند صحیح با همدیگر است، اکنون مصاحبت و دور هم نشستنهای افراد خانواده کم شده است، اینکه جسم اعضای خانواده کنار هم باشد اما هر یک مشغول کار خود باشند، این مطلوب نیست، بلکه باید ارتباط کلامی توأم با صفا و صمیمیت برقرار کرد، این برگرفته از سیره فاطمی است.
حضرت زهرا (س) با رویی گشاده به استقبال از امیرالمؤمنین (ع) میرفت
نشاط یکی دیگر از موضوعاتی است که امروز باید در محیط خانواده با آن توجه داشته باشیم، ما نباید غم و اندوه بیرون از خانه به داخل داخل هم منتقل کنیم، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمود: من هر وقت وارد خانه میشدم و همسرم حضرت زهراء (س) را میدیدم، همّ و غم از دلم خارج میشد، این نشان میدهد که حضرت زهراء (س) همیشه با لبخند و صفا و صمیمیت به استقبال حضرت امیرالمؤمنین (ع) میرفتند و ما باید این آموزهها را در زندگی خود پیادهسازی کنیم.
یکی دیگر از مسائل مهم اخلاقی زندگی کردن است نه حقوقی زندگی کردن، این درست نیست که خانم خانه بگوید من وظیفهام را انجام میدهم و دیگر یک قدم بیشتر هم بر نمیدارم و مرد هم بگوید من هم چند وظیفهای که بر عهده دارم انجام میدهم و دیگر هیچ. باید در محیط خانه اخلاقی رفتار کرد و حتی گاهی اوقات نیاز است مرد یا زن با اخلاقی رفتار کردن، پا روی غرور خود بگذارد و حتی کاری را که بر عهدۀ او نیست انجام دهد، این است که آرامش و نشاط را در خانوادهها تقویت میکند. در روایت داریم که خانه حضرت فاطمه (س) سقف نداشت، منظور این نیست که سقف ظاهری نداشت و مثلاً هنگام بارش باران، آب به داخل خانه میرفت، بلکه منظور این است که خانه حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) حدی برای بالا رفتن نداشت و عرش الهی سقف خانه آن بزرگواران بود. ما نیز میتوانیم با پایبندی به ارزشهای فاطمی و علوی از خانههایی الهی و با نور و رشد هرچه بیشتر بهرهمند شویم.
* میخواهیم از منظر بصیرت و مقاومت فاطمی در مقابل کفر و نفاق و عدول صفاولیهای دوران پیامبر(ص) در ایجاد فاطمیه(س) برایمان صحبت بفرمایید.
انقلاب اسلامی ایران انقلابی برآمده از رفتارها و سلوک اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است، در واقع رهبران ما به ویژه امام خمینی (ره) بر اساس تبعیت از سیره حضرات معصومین (ع) به مقابله با ظلم و جور پرداخت. یکی از نقاط عطفی که ائمه (ع) به ویژه حضرت زهرا (س) در سیره سیاسی و اجتماعیشان داشتند، مبارزه با نفاق بوده است. معمولاً عاملان اصلی نفاق در زمان رهبران نهضتها اقدامی انجام نمیدهند، جریان نفاق در زمان رهبران نهضتها شکل میگیرد و خودشان را به رهبران نزدیک هم میکنند تا از این طریق وجاهتی به دست بیاورند، اما اقدام اصلی آنها در زمان رهبران نیست، چراکه ابهت و محبوبیت شدید رهبران به گونهای است که جلوی نفوذ و اقدام آنها را میگیرد، لذا جریانهای نفاق زمینهچینی میکنند و اقدام اصلیشان را در زمان جانشینان رهبران عملیاتی میکنند.
حضرت زهرا (س) پیشگاه مبارزه با جریان نفاق
در قرآن کریم درباره ماجرای حضرت موسی (ع) چنین آمده که سامری برای انحراف در وهلۀ اول اقدامی نکرد، اما همینکه چهل روز حضرت از میان مردم رفت و هارون جانشین ایشان روی کار آمد، سامری ترویج تفکر انحرافی و گوساله پرستی را به عنوان یک جریان آغاز کرد. در زمان امیرالمؤمنین (ع) نیز همینطور بود، یعنی تا وقتی رسولالله (ص) در قید حیات بودند، جریان نفاق خودش را نزدیک پیغمبر (ص) کرد و ظهور و اقدام چندانی نداشت، اما در زمان امیرالمؤمنین (ع) بود که این جریان برای دست آوردن قدرت تمام تلاش خود را بکار گرفت. آنان با ترویج این تفکر در واقع مقابل جریان غدیر و امامت ایستادند، امامتی که تداوم بخش نبوت و رسالت است. امروز بعد از هزار و چهارصد سال کمی این مسأله برایمان نمایان شده است، اما در آن زمانها عدهای فریب برخی مسئولان و شخصیتها را خوردند، در حقیقت به دلیل اینکه مردم تقوای و بصیرت کافی را نداشتند، در آن امتحان الهی مردود شدند و به جای دفاع از امام (ع) و ارزشهایی که پیامبر (ص) بیان فروده بود، به موضوعاتی دیگر توجه کردند. در این میان حضرت زهرا (س) با تمام توان در مقابل این جریان ایستاد و لحظهای کوتاه نیامد، این بصیرت، مقاومت و ظلم ستیزی الگویی برای امروز ما محبان و شیعیان در برابر ظالمان و مستکبران عالم است.
جریان انقلاب نیازمند بصیرت فاطمی است
انقلاب اسلامی به خصوص در این دوران پیچیدۀ فعلی نیازمند بصیرت فاطمی است. تمام توجه حضرت زهرا (س) به مسأله امامت بود و هر آنچه که داشت برای پاسداری از امام (ع) خود فدا کرد. بعد از رحلت پیامبر (ص) جز عدهای اندک نتوانستند پاسدار امام خود باشند و حق اهلبیت (علیهمالسلام) را رعایت کنند، این عده اندک در طول تاریخ به تجمعی بزرگ تبدیل شد که در دوران انقلاب اسلامی به انقلاب و ارزشهای آن وفا کردند. این نکتهای بسیار مهم و بر آمده از رفتار آسمانی ائمه (ع) است.
* به نظر میرسد اصطلاح روحانیت به فردی گفته میشود که به جامعه و اطراف خود روح امید و نشاط و معنویت را منعکس کند. در همین راستا، یکی از مفاهیمی که در روایات به حضرت زهرا (س) نسبت داده شده، مفهوم الروح یا روحالقدس است: «رُوحُ اَلْقُدُسِ وَ هِیَ فَاطِمَةُ(س)». آیا میتوان گفت روحانی اصیل همان فاطمه زهرا(س) است؟ به نظر شما ایشان چه شاخصههایی در طول حیاتشان داشتند تا روحانیون در پرتو آن بتوانند به جایگاه واقعی خود دست یابند؟
بله همینطور است، حضرت زهراء (س) در اوج قله معنویت و روحانیت قرار دارند و تمام شاخصههای یک انسانی متعالی و روحانی حقیقی به معنای کسی که به جامعه روح حیات و امید بدهد، قطعاً در وجود حضرت صدیقۀ طاهره (س) بوده است. ما باید به طرف این قله حرکت کنیم، مهم این است که روحانیت امروز باید درسهای بیشتری از سیره و منش حضرت زهراء (س) بگیرند که یک جنبۀ آن انتقال روح حیات، امید و نشاط در جامعه اسلامی است، درست است که ایشان در اوج قله این ارزش الهی بودند، اما هر یک از ما میتوانیم با حرکت به سمت این ارزش متعالی، از درجاتی از آن بهرهمند شویم.
روحانی واقعی توجهی به تجملات و اشرافیت ندارد
توقعی که از یک فرد روحانی در درجه نخست میرود، این است که با رفتار و عملکرد خود مردم را به سوی ارزشها دعوت کند، در اوج تقوا باشد و هیچ چشمداشتی به تعلقاتی دنیایی و اشرافیت و تجملات نداشته باشد. یک روحانی واقعی باید تقوای سیاسی داشته باشد و وقتی وارد عالم سیاست میشود، دچار سیاست زدگی، تهمت، کنار زدن رقیب به هر وسیلهای و ... نشود. حضرت زهراء (س) به عنوان یک فرد روحانی (البته به معنای کسی که روح امید و حیات به جامعه میدهد) از صفت شجاعت بهرهمند بود، امروز روحانیت و رهبران دینی ما باید از این شاخصه رفتاری برخوردار باشند و در دفاع از دین شجاعانه وارد میدان شوند و از هیچ چیز هراسی نداشته باشند.
وقتی امام خمینی (ره) در مقابل یک روحانی بپاخواست
روحانیت باید غیرت دینی داشته باشد، صفتی که در وجود امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهراء (س) و سایر ائمه (ع) وجود داشته است، به این معنا که اگر که عدهای به دنبال وارد کردن خدشه به دین هستند، نباید بی تفاوت باشند، به راحتی از کنار آن عبور کنند و به دنبال کار و کاسبی و منفعت خود باشند. سالها پیش زمانی که علی اکبر حکمیزاده طلبه اهل قم که قبلاً در لباس روحانیت بود اما بعدها دچار انحراف شد، کتابی علیه دین و قرآن نوشت، امام خمینی (ره) کتاب کشف اسرار را در پاسخ به این کتاب و در 6 گفتار توحید، امامت، روحانی، حکومت، قانون و حدیث در 60 روز نوشت. روش امام به شبهات کتاب اسرار هزار ساله حکمیزاده به صورت ریشهیابی و جریانشناسی بود که این بیانگر غیرت دینی امام (ره) است. بصیرت یکی دیگر از شاخصههای فرد روحانی است، روحانیون ما باید دشمن شناس متخصصی کنند، روشها و برنامههای آنها را شناسایی کنند و رفتار مناسبت در قبال آن را ارائه کنند.