شهادت حجتالاسلام محمد خرسند، امام جمعه فعال و موفق کازرون در بیست و سومین سحرگاه ملکوتی ماه مبارک رمضان، علاوهبر اینکه پاداشی الهی بر مجاهدت این روحانی انقلابی و جلیل القدر بود، جامعه متدین را داغدار و متأثر کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دیدگاهها و مواضع روشن و به دور از ابهام شهید حجتالاسلام خرسند، امام جمعه موفق کازرون که مظلومانه در بیست و سومین سحرگاه ملکوتی ماه مبارک رمضان به شهادت رسید، گواهی بر اندیشه و روش ناب دینی، انقلابی و مبتنی بر عقلانیت ایشان است. آن عالم انقلابی و پر تلاش تأکید داشت «هر جا که بچههای انقلاب را باور نکردند، آنها را پس زدند و به غربزدهها میدان داده شد، ما به مشکل بر خوردیم. امروز اقتصاد ما مشکل دارد، چون میخواهیم با روحیه غیرجهادی و نسخههای غربی نظیر بانک جهانی، اقتصادمان را سامان بدهیم.»
شهادت حجتالاسلام محمد خرسند، امام جمعه فعال و موفق کازرون در بیست و سومین سحرگاه ملکوتی ماه مبارک رمضان، علاوهبر اینکه پاداشی الهی بر مجاهدت این روحانی انقلابی و جلیل القدر بود، جامعه متدین را داغدار و متأثر کرد. بدخواهان نمیفهمند سلسله سربازان امام عصر (عجل الله فرجه) و داعیان الی الله مانند شمع نیست که با فوت کردن آنها خاموش شود که شجره طیبهای است که ریشهای در اعماق زمین و برگ و باری در آسمانها دارد و ثمره مجاهدتش، امروز گرایش و شیفتگی روز افزون نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی در سراسر جهان است. مواضع روشن و به دور از ابهام حجتالاسلام خرسند، گواهی بر اندیشه و روش ناب دینی، انقلابی و مبتنی بر عقلانیت ایشان است. در ذیل میتوان به مرور بخشهایی از این آراء و عقائد زلال که در خبرگزاری فارس انتشار یافته پرداخت.
مبادا متولیان فرهنگ دچار لاابالیگری فرهنگی شوند
بنده یکی از آسیبهای عرصه فرهنگ را این میدانم که متولیان فرهنگی ما، معنا و مفهوم فرهنگ را به خوبی نفهمند و دچار لاابالیگری فرهنگی شوند. اینکه مسئولین، فرهنگ را عرصه مبارزه تلقی نکنند و وجود دشمن را در عرصه فرهنگی، توهم بدانند، این بزرگترین خطر و آسیب است، اما زمانی که ما فرهنگ را عرصه کارزار بدانیم، اینجا است که مجاهدت و مبارزه و مقاومت مفهوم پیدا میکند.
احساس خطری که به انسان دست میدهد این است که یک عدهای دچار وادادگی و انفعال شدهاند و در برابر تهاجم فرهنگی غرب، دستهایشان را بالا بردهاند و تغییر هویت دادهاند؛ لذا میبینیم که ارزشها و اولویتهایشان تغییر پیدا میکند. همه اینها خطر محسوب میشوند.
یکی از راههای نفوذ شکستن قبح مذاکره و رابطه با آمریکا است
غرض آمریکاییها از مذاکرات هستهای، حل مشکل هستهای جمهوری اسلامی ایران نبوده است. آنها خوب میدانستند و میدانند که جمهوری اسلامی به دنبال فناوری نظامی برای موضوع هستهای نبوده و نیست ... هدف آنها این بود که به بهانه توافق هستهای و ارتباطاتی که با جمهوری اسلامی برقرار میشود، بتوانند در کشور ما اختلاف بیاندازند و یک عدهای را به عنوان موافق و عدهای دیگر را به عنوان مخالف وادار به ایجاد فضای دوقطبی در کشور کنند ... امروز بحث نفوذ، بحثی جدی است. نفوذ فقط این نیست که دشمن، جاسوس به داخل ما بفرستد. برای آنها، نفوذ فکری از همه چیز مهمتر است؛ اینکه بتوانند در فکر و اندیشه تصمیمگیران و تصمیمسازان ما، رسوخ کنند و بتوانند آنها را از رسالتهایی که انقلاب اسلامی برعهده مسئولین گذاشته دور کنند و به این باور برسند که اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، قابلیت تحقق و عملی شدن ندارند، شعارهای انقلاب را شعارهای پوچ و بیمعنا بپندارند و برخیها را از گذشته انقلابی خودشان نادم کند... نفوذ آنها بیشتر نفوذ بر فکر، اندیشه و بر افکار عمومی، بهویژه بر فکر و اندیشه تصمیمگیرندگان و تصمیمسازان در مراکز قدرت جمهوری اسلامی است. یکی از راههای نفوذ، شکستن قبح مذاکره و رابطه با آمریکا است. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: به غیراز برجام در هیچ موضوع دیگری نباید با آمریکاییها مذاکره بشود به همین خاطر است.
عملی کردن سخنان رهبری وظیفه شرعی و قانونی مسئولان
اجرایی و عملی کردن فرمایشات رهبری، وظیفه قانونی و شرعی همه مسئولین است؛ یعنی وقتی که مقام معظم رهبری مطالبه و وظیفهای را معین میکنند، هم وظیفه قانونی و هم وظیفه شرعی همگان است که به آن عمل کنند.
دشمن، دوستیاش نیز دشمنی است
خواص باید بصیرت داشته باشند، مرعوب نشوند و حب جاه و مقام آنها را فریب ندهد؛ در دفاع از نظام و نه گفتن به دشمن؛ که همانا مقام معظم رهبری از آن به عنوان جهاد کبیر یاد کردند تردید نکنند. دشمن، دوستیاش نیز دشمنی است؛ یعنی اگر در جایی هم ادعای دوستی میکند، این یک نوع دشمنی است و او مترصد این است که از فرصت بوجود آمده استفاده کند و اصل نظام اسلامی را از بین ببرد؛ بنابراین خواص باید مراقب باشند و با تدبیر و تبعیت محض از ولایت و رهبری حرکت کنند. در جنگ احزاب نیز مسلمانها پشت سر پیامبر حرکت میکردند و تابع ایشان بودند و در حالی که این جنگ در فصل سرما بوقوع پیوسته بود، آنها سرما، گرسنگی و بیخوابی را تحمل کردند و با مقاومت خود، دشمن را مجبور به عقبنشینی و بازگشت به مکه کردند و بدین طریق، زمینه فتح مکه از جنگ احزاب فراهم شد. امروز هم اگر ما از عربدههای دشمن نترسیم و با محوریت ولایت و رهبری همدل و همزبان باشیم، قطعاً دشمن شکست خواهد خورد و نقشههای او نقش برآب خواهد شد.
هرگاه بچههای انقلاب را باور نکردند و به غربزدهها میدان داده شد، ضربه خوردیم
یکی از امتیازات انقلاب اسلامی، رویشها و تربیت کردن انسانهای شایستهای است که شما امروز نمونه آن را در لبنان، فلسطین، یمن، بحرین، سوریه، عراق و افغانستان شاهد هستید. اینهایی که امروز با این جریانات تکفیری مبارزه میکنند، تربیت یافتگان انقلاب اسلامی هستند. در خود کشور ما، این تحولات بزرگی که بوجود آمده، این خودکفایی که بوجود آمده و این اعتماد به نفسی که ایجاد شده، همگی ناشی از میدان دادن به بچههای انقلاب و کادرسازی که از آنها صورت گرفته بوده است. در مقابل، هر جا که بچههای انقلاب را باور نکردند، آنها را پس زدند و به غرب زدهها میدان داده شد، ما به مشکل بر خوردیم. امروز اقتصاد ما مشکل دارد، چون میخواهیم با روحیه غیرجهادی و نسخههای غربی نظیر بانک جهانی، اقتصادمان را سامان بدهیم؛ خب وضع اقتصاد ما نه تنها بهتر نشده، بلکه روز به روز مشکلات بیشتر شده است. اما اگر بچههای انقلاب را باور کنیم، به آنها بها بدهیم و امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهیم، قطعاً مشکلات اقتصادی ما هم بر مبنای الگوی اقتصاد مقاومتی حل خواهد شد.