سایت فرارو میگوید برجام به تکلیفی پرهزینه و بیعایدی برای دولت تبدیل شده است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «فرارو» با اشاره به چهارمین سالگرد انعقاد برجام خاطرنشان کرد: چهار سال پیش، ایران و غرب، پس از سالها مذاکره، سرانجام توافقی تاریخی امضا کردند که قرار بود مبنا و اساسی برای حل مشکلات باشد.
«اگرچهار سال به عقب برگردیم، آیا شما باز هم برجام را امضا میکنید؟» این دقیقا سؤالی بود که در چهارمین سالگرد امضای برجام از محمدجواد ظریف پرسیده شد. سؤال سختی بود. پرسشهایی از این دست، معمولا زمانی پرسیده میشوند که نادرستی یک اقدام تا حدود زیادی اثبات شده و از فرد موردنظر انتظار میرود که که در پاسخ، اقدام خود را تقبیح کند یا حداقل توجیه مناسبی برای آن بیاورد. مثلا هنگامی که چنین سؤالی از سرمربی تیمی که در مسابقه شکست خورده است، پرسیده میشود، انتظار این است که سرمربی از نواقص تاکتیک بازی تیمش سخن بگوید. دنیای سیاست، اما، اینگونه نیست. به ندرت اتفاق میافتد که سیاستمداری، بزرگترین دستاورد زندگی حرفهای خود را زیر سؤال ببرد.
ظریف در پاسخ به سؤال یادشده، گفت: «حتماً این کار را میکردیم». ظریف همزمان با سالگرد برجام و برای بار دوم در سه ماه گذشته عازم نیویورک شد. اما این بار، برخلاف گذشته، دولت آمریکا ویزای بسیار محدودی به او داد. به حدی محدود که فقط میتواند به اماکن دیپلماتیک ایران در شهر نیویورک برود.
ضرباتی که در اثر خروج یکجانبه کاخ سفید به برجام وارد شد، به حدی مهلک بود که شاید نتوان به سادگی این توافق را زنده نگه داشت.
دلیل اصلی به خطر افتادن برجام، از میان رفتن علت وجودی آن است. نکته مهم اینکه دو طرف برجام، یعنی ایران و غرب، هر کدام برداشت متفاوتی از علت وجودی این توافق داشته و دارند. توافق هستهای، بیش از هر چیز برای ایران ماهیت اقتصادی داشت. قرار بود با امضای این توافق، مناسبات اقتصادی ایران با جهان عادی و حتی تقویت شود. اما طرف مقابل، درک متفاوتی داشت. غربیها برجام را توافقی امنیتی در زمینه «عدماشاعه هستهای» (Nuclear Non-proliferation) میدانند. ایران به مرور زمان تقریبا از تمام مزایای اقتصادی توافق هستهای محروم شد. این در حالی است که از دیدگاه غرب، کارکرد امنیتی برجام، همچنان شایسته استمرار است.
برجام از همان ابتدا، چه در ایران و چه در آمریکا، محل مناقشه بود. با این تفاوت که مناقشات داخلی ایران، کوچکترین تاثیری بر روند اجرای این توافق نگذاشت. ایران از زمان امضای این توافق تا همین چند ماه پیش کاملا به امضای خود پایبند بود. اما نهایتا ناگزیر شد که در تعهدات خود بازنگری کند.
در سالگرد چهارم امضای برجام، میتوان حداقل چند پرسش درباره آغاز آن مطرح کرد و پایانش را به عهده مورخان سپرد: این توافق چگونه به توافق یکطرفه تبدیل شد؟ آیا امضای برجام در سال آخر ریاستجمهوری باراک اوبامای دمکرات اقدام سنجیدهای بود؟ چرا به هشدارهای محافل جمهوریخواه کنگره مبنی بر لغو برجام توسط رئیسجمهور بعدی در زمان اوباما توجه نشد؟
از هم اکنون یک نکته واضح شده و آن این است که توافق هستهای سرانجام خوبی نداشت و در نهایت به «فیل سفید» تبدیل شد.
گفته میشود که در دوران باستان، زمانی که پادشاهان تایلند و دیگر کشورهای آسیایی، از رعیتی ناخرسند میشدند، به او یک فیل سفید میدادند. فیل سفید، مقدس بود و به همین دلیل نگهداری از آن به غایت پرهزینه و دشوار است. صاحب فیل، باید برای آن غذای مخصوص و باکیفیت تهیه کند و در عین حال، مانع پرستش فیل توسط مردم هم نشود. امروز، از اصطلاح فیل سفید، برای اشاره به دارایی پرهزینه، ولی بیفایده استفاده میشود. از این حیث، برجام با فیل سفید شباهتهایی دارد؛ توافقی که برای ایران هیچ منفعت اقتصادی ندارد.
ایران پس از حدود یک دهه مذاکره با غرب، سرانجام به توافق جامعی رسید و تا یک سال بعد از خروج آمریکا از آن و بازگشت تحریمهای کمرشکن، به مفاد توافق پایبند بود و حتی یک بار هم توافق را نقض نکرد. اما این رفتار، کاملا نتیجه عکس داد و ایران تحت شدیدترین تحریمهای تاریخ قرار گرفت.
در حال حاضر، تلاشهای زیادی انجام میشود که ایران و آمریکا بار دیگر به مذاکره برگردند، اما یک تصمیمساز ایرانی ممکن است در خلوت خود به این مسئله فکر کند که ایران قبل از امضای برجام، صدها هزار بشکه نفت بهصورت علنی و قانونی میفروخت، اما چهار سال بعد از امضای این توافق، ایران حتی یک بشکه هم نمیتواند بطور علنی و قانونی بفروشد؛ پس چطور میتوان دوباره با آمریکا توافق کرد.