گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، اوضاع بر هم ریخته این ماه های فدراسیون والیبال سرانجام پس از یکی، دو نتیجه خوب در رقابتهای قهرمانی جوانان جهان که با قهرمانی تیم جوان کشورمان به پایان رسید، کسب عنوان پنجمی در لیگ ملتهای جهان در لاس وگاس و قهرمانی آسیا در تهران، با نتایج ضعیفی که در جام جهانی 2019 والیبال در ژاپن کسب کرد به آنچه از آن می ترسیدیم رسید!
*گلوهایی که پاره شدند!
از اوایل سال جاری دلسوزان والیبال، پیشکسوتان و کارشناسان این رشته گلوی خود را پاره کردند که آی وزارت ورزش فدراسیون والیبال رییس ندارد و با سرپرست کار به جایی نمی رسد ولی کو گوش شنوا؟ این ماجرا اینقدر ادامه دار شد تا افشین داوری که چند ماه سرپرست فدراسیون بود از حدود یک ماه پیش استعفا کرده و در یکی از مهمترین فدراسیون های ورزشی کشور، هیچ مسئولی پاسخگوی جامعه والیبالیست های ایران نیست!
*ورود مجلس هم کارگشا نبود!
موضوع نبود رییس در فدراسیون والیبال و برگزار نشدن مجمع انتخاباتی این فدراسیون اینقدر بزرگ و رسانه ای شده که پای نمایندگان مجلس شورای اسلامی را هم به ماجرا باز کرده است!
*کولاکوویچ مربی تیم بی رییس!
هنوز از یاد نبرده ایم مصاحبه تند سعید معروف کاپیتان تیم ملی والیبال را که صراحتا اعلام کرد فدراسیون والیبال بی صاحب شده است! در چنین شرایطی قطعا کولاکوویچ این فضا را حس کرده که چون نباید به کسی پاسخگو باشد با هر سیستم و نفری که دوست دارد تیمش را ارنج می کند و به میدان می فرستد! بدون کوچکترین فشار!
* خستگی و بی انگیزی چاره دارد!
بی گمان استفاده مکرر از یک گروه بازیکن در مسابقات پرفشار با مسافرت های طولانی از شرق به غرب جهان و بالعکس همه و همه باعث شده تا خستگی مفرط بازیکنان تیم ملی سرانجام در مسابقاتی مهم بروز کرده و اثرات منفی اش را نمایان کند! اولین اثرات منفی این اتفاق خستگی و بی انگیزگی بازیکنان است در حالی که اگر دو تیم الف و ب پشت سر هم در والیبال داشته باشیم فضای بهتری برای تیم ملی ایجاد می کند تا نه تنها خستگی همواره یک تیم خسته داشته باشیم بلکه موجب شود بازیکنان تیم الف از ترس رسیدن تیم ب تلاش کنند و تیم ب برای رسیدن به تیم الف همت بیشتری داشته باشد و این یعنی پوست اندازی هر روزه در انگیزه!
*معضل حل نشده تیم کولاکوویچ!
کولاکوویچ پس از دو سال و خرده ای حضور در رأس تیم ملی والیبال کشورمان هنوز نتوانسته معضل سرویس زدن را در تیم ملی حل کند. در حالی که در دوران کواچ، بخش مهمی از امتیازات تیم ملی مان از این طریق بدست می آمد آنچنان که همین حالا هم بسیاری از رقبای تیم ملی با همین شگرد امتیازات زیادی کسب می کنند.
*خوب شد لااقل جوانان بازی کردند!
شاید بتوان گفت تنها نقطه قوت تیم ملی مان در این دوره از مسابقات جام جهانی پاس های همیشه بی نقص سعید معروف بود که پایه گذار آبشارهای مرگ آور سرعتی زن های تیم ملی می شد بعلاوه حضور تعدادی جوان که کولاکوویچ جرأت کرده و به آنها در این دوره از مسابقات بازی داد. خروج تیم ملی از لاک احتیاط تنها قدم رو به جلو در این مسابقات به شمار می رفت.
*همه چیز فدای المپیک توکیو شد!
ناگفته نماند تیم ملی در این مدت خیلی از مسابقات را فدای انتخابی المپیک کرد. مسابقاتی که در دیماه با حضور 8 تیم برتر آسیا برگزار می شود و تنها تیم قهرمان در پایان سهمیه ورود به المپیک را بدست می آورد. البته نتایج اخیر نشان می دهد که رقیب اصلی ما در آن مسابقات استرالیا و ژاپن هستند و این شانس را داریم چون ژاپن سهمیه مستقیم دارد، تنها یک رقیب برای تیم ملی مان باقی می ماند که آن هم استرالیاست که البته این تیم را هم در همین جام جهانی و دیدار فینال قهرمانی آسیا شکست دادیم و تنها در دور مقدماتی به این تیم باختیم.