آیا برنامهریزیها و اقدامات اجرایی مرتبط با زنان با آن نگاه ویژه اسلام به جایگاه زن در جامعه همخوانی دارد؟ آیا سیاستگذاریها، قانونگذاری ها آنطور که قانون اساسی جمهوری اسلامی خواسته است، بوده؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو_ سیده زهرا حسینی؛ حضور زنان در جامعه همواره به عنوان دغدغهای جدی مطرح بوده است؛ بند ۶ اصل دوم قانون اساسی، ایمان به کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی را از پایههای نظام جمهوری اسلامی میداند و این ارزش در مورد زنان، دو چندان است.
قانون اساسی در موارد متعددی بر ارزش بالای شخصیت انسانی زن تاکید میکند؛ برای مثال در مقدمه قانون اساسی در مورد مقام زن، اینطور میگوید: خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون رشد و تعالی انسان است و با این تصور از خانواده، زن دیگر ابزار و یا شی صرفا در خدمت مصرفزدگی نیست و در وهلهی اول وظیفه مادری را برعهده دارد که از نگاه اسلام، ارزش و کرامتی بالاتر از آن هرگز وجود نخواهد داشت؛ زن در این نگاه، عنوان رکن مهم خانواده را دارد و اسلام میگوید این نقش باید از توجه و اهمیت خاصی در جامعه برخوردار باشد.
اصل بیست و یکم قانون اساسی میگوید: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و زمینههای لازم برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او را ایجاد نماید.
با وجود نگاه ویژه دین اسلام به جایگاه زن در جامعه و همچنین ارزش زن در قوانین، اما آیا سیاستگذاریها، قانونگذاریها آنطور که قانون اساسی جمهوری اسلامی برای زنان خواسته است، بوده؟ آیا برنامهریزیها و اقدامات اجرایی مرتبط با زنان با آن نگاه ویژه اسلام به جایگاه زن در جامعه همخوانی دارد؟
متاسفانه باید گفت که هر چند تلاشهایی برای ارتقای شخصیت فردی و جایگاه اجتماعی زن در نظام جمهوری اسلامی انجام شد، اما هنوز هم زنان در کشور ما به جایگاه مطلوبی که در خور آنان است و خواست قانون اساسی و دین اسلام است، دست نیافتهاند.
برای مثال در عرصه اجتماعی بسیاری از زنان سرپرست خانوار که حمایتهای ناچیز دولت، پاسخگوی مخارج سنگین آنان نیست به مشاغل سخت و طاقتفرسا یا مشاغلی که تناسبی با شأن انسانی آنها ندارد، روی آوردهاند و هیچ چشمانداز روشنی هم برای اصلاح این وضع وجود ندارد چراکه در بسیاری از موارد، تصمیم گیری در خصوص خانواده و مسائل مربوط به زنان، به عهدهی مردان است و شاید خیلی از تصمیمات به همین دلیل نتیجهای ندارد.
در چند دهه گذشته مسئولیتهای مهم اجتماعی به مردان واگذار میشد و مردم در بعضی از جوامع بر این باور بودند که انجام وظیفههای مهم از عهده یک زن خارج است و در آن زمان تلاش برای پذیرش زنان در جامعه از سوی تمام افراد مسألهی مهمی بود چراکه نه فقط عامهی مردم که تمام افراد در تمام عناصر و نهادهای کشوری لازم بود تا حضور زن در جامعه، قبول مسئولیت توسط او و تاثیر حضور زن در جامعه را باور کنند.
البته در چند دهه اخیر فعالیتهای اجتماعی زنان در تمامی بخشهای جامعه تغییری شگرف ایجاد کرد و حال میشود حضور موثر آنان را درجامعه به اندازه حضور مردان و حتی بیشتر احساس کرد؛ زن برای اثبات تواناییهای خود به جامعه از تمام توان خود استفاده کرد تا حقوق کمتر دیده شده خود را بازپس گیرد و با این حساب در مواردی حتی از مردان پیشی گرفت.
بهره تمام قد زنان از نیروی خود برای اثبات حضور موثرشان در جامعه صرفا بهنفع جامعه خودشان نبود؛ زن با تلاش خود برای حضور در جامعه نه تنها حقوق خود را پس گرفت که با فعالیتهای مفید خود بخش قابل توجهی از نیازهای جامعه را رفع و خلأهای موجود را پرکرد.
هر چند با وجود آنکه در سیاستگذاریهای کلان همچنان به آن نگاه والایی که دین اسلام به زنان دارد، دست نیافتهایم، اما به گفتهی فعالان اجتماعی و حامیان حقوق زنان، در جامعه کنونی زن، ارزشهای والایی در اجتماع دارد که به عنوان مادر و به وجود آورنده انسان و نیز تشکیل دهنده جامعه، در کشور ما وضعیت خوبی دارد و بهبود وضعیت زن در جامعه، از شاخصهای توسعه است که باید برای بالا رفتن نمودار کیفی وضعیت زن در جامعه توجه جدی داشت.
با این جهش مثبت اما هنوز بسیاری از دختران و زنان بدون آنکه از مقام و جایگاه خود در قانون و دین، درکی داشته باشند، مغلوب مدها و آرایشهای واراداتی شدهاند به حدی که حتی دیگر مجالی برای فکر کردن به شخصیت انسانی خود ندارند و گاهی حتی آنقدر غرق این آرزوها و آمالهای ابتدایی میشوند که خود را نیز نمیشناسند.
البته که متاسفانه این دختران و زنان مغلوب و مغروق خود به تنهایی مقصر در گمکردن مقام و ارزش شخصیتی زن بودنشان نیستند و قصه قطعا سر دراز دارد برای مثال رسانههای داخلی هنوز نتوانستند به ارائه تعریفی زیبا از زن، مقام و جایگاه موثرش در خانه، خانواده و جامعه بپردازند و صرفا مشغول پردازش همان نقشهای کلیشهای دختران همیشه مغلوب و در نهایت متضرر عشقهای خیابانی و یا الگوسازی از هنرپیشگان، خوانندگان و تبدیل آنها به ستارههای محبوب بودهاند و ما هرگز نتوانستیم تصویری درست و دقیق از زنان مسلمان موفق، فعال و باانگیزه دررسانهها ببینیم و تصویری که تماشا میکنیم مشابه همانی است که راحتی میتوان در تلویزیون ترکیه نیز تماشا کرد.
البته با روی کار آمدن رسانههای انقلابی و همچنین حضور پررنگتر زنان در رسانهها، تصویر کمی فرق کرد و برنامههایی برای معرفی حضور زنان و دختران موفق در جامعه روی کار آمد که چندان نتوانست مخاطب را جذب کند و همچنان گوی قدرت در دست فیلمها، سریالها و تصاویر زنان مغلوب عشقهای خیابانی است.
با این اوصاف باید در نظر داشت که با وجود پیروزی زنان بر جامعه برای حضور و فعالیت اما هنوز آنچه که جامعه زنان میخواهد و دغدغه آنها در هیچ کدام از برنامهریزیها، سیاستگذاریها، قانونگذاریها و طرحهای اجرایی مرتبط با زنان دبده نمیشود و گویا زنان همچنان باید بجنگند تا بتوانند دغدغه های خود را در گوش مسئولین و در اولویتهای نخست تزریق کنند.
براحتی میتوان گفت تا زمانی که مسائل جامعه زنان، دغدغه تمام جامعه نشود، آسیبهای و ناهنجاریهای اجتماعی همچون بدحجابی، زنان خیابانی، فروپاشی خانوادهها و بسیاری مفاسد اجتماعی نه تنها حل نمیشوند که حتی روز به روز فحیعتر خواهند شد.
سرویس اجتماعی خبرگزاری دانشجو از امروز و به مناسبت روز زن، در مجموعه گزارشی با عنوان «ویمِنیست»، مسائل، دغدغهها و تاثیر حضور زنان در هر کدام از بخشهای جامعه را بررسی کرده و تلاش میکند تا مسائل و تاثیرات مثبت و منفی هرکدام را به گوش مسئولین برساند.