بسیج دانشجویی دانشگاههای صنعتی سهند و رازی کرمانشاه به همراه مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران طی بیانیه مشترک کشتار مسلمانان هند و سکوت در برابر این اقدام را محکوم کردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاههای صنعتی سهند و رازی کرمانشاه به همراه مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران طی بیانیه مشترک کشتار مسلمانان هند و سکوت در برابر این اقدام را محکوم کردند.
اقشار آگاه و مسئول جامعه در سنگر مسجد، حوزههای علمیه دانشگاه به روشنگری پرداختند و با الهام از مکتب انقلابی اسلام که فرمود:《 کسی که شبی را به صبح برساند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست و کسی که ندای کمک و فریادهای دیگری را بشنود و پاسخ نگوید مسلمان نیست》 (الکافی / ج۳ / ص. ۲۹۳) انقلاب اسلامی ایران را بر ثمر نشاندند تا بکوشند راه تشکیل امت واحده جهانی را هموار نماید و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم جهان قوام یابد.
ملاحظات فوق آرمانهای یک ملت به پاخاسته است که در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد اشاره قرار گرفت.
مخاطب نیز فرد فرد ما هستیم و دستگاه دیپلماسی کشور که مبنای آن بر تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام و تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان است طبق قانون اساسی.
همانطور که مستحضرید، چندی است که هم کیشان مسلمان ما در هندوستان، مورد ظلمی آشکار و خشونتی تاسف بار قرار گرفته اند که با هیچ مکتب اخلاقی، توجیه پذیر نیست. هندوهای افراطی وابسته به یک حزب سیاسی راستگرا، در حالیکه حمایت نیروهای دولتی و امنیتی را نیز کنار خود میبینند و در سایه سکوت رسانهای بین المللی بند بند اعلامیه جهانی حقوق بشر را به سخره گرفته اند و قصد به جان و مال مسلمانانی کرده اند که برای حفظ حداقلیترین حقوق شهروندی خود دست به اعتراضاتی مسالمت آمیز و درچارچوب قانون کشور هند زده اند و آنها را زیر ضرب و شتمی سنگین قرار داده، بعضا" زنده زنده سوزانده و خانه، مساجد و مغازه هایشان را به آتش کشانده اند.
در وصف حالات چنین ضایعه دردناکی، دل هر انسان آزادهای به درد میآید و به سبب حس نوع دوستانهی خود، سعی در کمک برمیآید گویا مسئولان نهادهای کشوری جمهوری اسلامی که باید طلایه دار کمک به مسلمانان مظلوم در سرتاسر عالم باشند، به مسئولیت مدنظر نمیرسند گاهی به علت تعدد منصب و گاهی به علت انفعال و سستی.
هنوز، سهل انگاری مسئولان کشور را در مواجهه با حکم ظالمانه اخیر دادگاه هند علیه مسلمانان در خصوص ماجرای مسجد بابری که در سال ۱۹۹۲ میلادی اتفاق افتاد و در آن فاجعه، هزاران نفر از مسلمانان توسط همین هندوها شهید شدند فراموشمان نشده است. یادمان است که آنهایی که باید واکنش نشان میدادند و موضعی سخت میگرفتند، چگونه منفعلانه از آن رد شدند، اما این بار، جامعهی دانشجویی کشور برآنست که اجازهی تکرار شدن به چنین ذلت وقیحانهای را ندهد!
اگرچه به استقلال و تمامیت ارضی هندوستان احترام میگذاریم، اما آیا رواست که حزب حاکم هند، نه تنها اقدام به لغو خودمختاری منطقه کشمیر علی الرغم نص آشکار ماده ۳۷۰ قانون اساسی نموده، بلکه با وضع قانون بازنگری تابعیت اقدام به طرح شوم غربالگری مسلمانان از کل هند نموده و هویت آنان را که در تشکیل ساختار هند نقش داشته اند را، به زوال بکشاند! حال آنکه وضع چنین قانونی، در مخالفت با قانون اساسی سکولاری است که مسلمانان برای حفظ جان خود و از روی اجبار، به آن پناه برده بوده اند؟ واضح است مجموعهی این اقدامات دولت حاکم، نه تنها مقبولیت ندارد بلکه زیرپا گذاشتن تمام قوانین حقوق بشر نیز به شمار میآید!
در این میان اسامی تعدادی از نهادهای عریض و طویل جمهوری اسلامی به چشم میخورد که دست در دست یکدیگر با نهایت لودگی بیانیههای از پیش تقریر یافته را با تعویض نام بلاد مختلف جهان اسلام انتشار میدهند و با صراحت لهجه و یحتمل بدون لکنت در یک نمایش رسانهای جنایات رخ داده را به شدت محکوم مینمایند.
اندکی مضحک نیست؟
بماند که برخی ارگانها برای همین اقدامات سترگ خویش بودجه نیز از بیت المال اخذ نموده تا برای لعاب بیشتر کار، ستاد حقوق بشر نیز تاسیس میفرمایند. از عجایب روزگار اینست که بزرگواران در اقدامی متهورانه خود را در موضع مطالبه گری قرار داده و برای دفاع از مرزهای انسانیت و کرامت مسلمانان شبه قاره دست به دامان حمایت آزادی خواهان جهان میشوند، زهی سعادت! دیگر از دستگاه دیپلماسی کشور انتظار خاصی نمیرود و نیازی به قلم فرسایی بر چیزی که عیان است، نیست!
والله خون دادن رواست چه رسد به کاغذبازی.
متاسفانه چراغ فعالیتهای برخی تشکلهای وابسته به روحانیت شیعه از جامعه مدرسین گرفته تا روحانیت و روحانیون مبارز و عمر و زید، پس از فراغت از رقابت برای کسب کرسی قدرت به خاموشی میگراید و روحانیت را در موضعی از انفعال قرار میدهد که حتی برای جهت دهی اقدامات خودجوش و پر اثر مردمی پا پیش نگذارد و در چهل سالگی انقلاب همچنان درگیر تفقه فروع دین و درس و مباحثه حول آن هستند.
گویی عزلتگاه به آقایان مزه کرده است.
یادی هم کنیم از برخی مجامع جهانی که به تقریب مذاهب اسلامی مشغول و گاهی در حال بسط جهانی فرهنگ اهل بیت در جای جای این کره خاکی هستند و استدعا کنیم شراکتتان را با امت اسلامی معطوف
به اعیاد و هفته وحدت نکنید، این مبارزه زمان نمیشناسد.
برخی حضرات و فضلای حوزه که علمداران نهضت تشیع بوده و دستی بر حوزه جهان اسلام داشته و داعیه دار روابط بین المللی و عالم گیر حوزه هستند مع الاسف مهر سکوت بر لب زده اند.
حضرات اندکی افقهای بالاتر از دار الموحدین را نیز بنگرید
انتظار میرود برخی ملاحظات محدود کننده حوزه را که دست و پا گیر علما شده و مجال تدبر من باب حال کنونی مسلمین را ربوده و از آینده جهان اسلام فارغ کرده را کنار نهاده و پویایی فقه جعفری را به معرض دید عالمیان قرار دهید، توصیه نیز میگردد آقایان علما تقلید را تجربه کرده و در این امر مقلد امت جان بر کف اسلام باشند که خونشان به سبب مظلومیتهای برادران و خواهران مستضعفشان به جوش آمده و همچون آنان با تمام قوا وارد میدان شوند.
بانگ هل من ناصر ینصرنی از جانب مسلمانان هندوستان بلند شده اینبار ما به عنوان جزئی از جامعهی دانشجویی کشور نه از وزارت خارجه بلکه از علما و سایر تشکلهای اسلامی مطالبه داریم که تکلیف خطیر خود را در این خصوص و با اتخاذ رویکردی قاطعانه، به نحو احسن انجام دهند و اگر اقدامی صورت گرفته با صدایی رسا به گوش امت برسانند تا اینگونه و در سایه سکوت جامعهی جهانی، هم کیشان ما به سلاخی کشیده نشوند!