در مورد تامین کالاهای اساسی موضوع همکاریهای اقتصادی در عرصه بین الملل تاثیر عمدهای در تامین کالاهای اساسی در کشورهای عضو اقتصاد آزاد دارد چون کشورهای صادرکننده در زمان بحران حاضر به صادرات بدون چون و چرای کالای خود نیستند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، زهرا مهران راد؛ کرونا ویروس، موجود مشکوکی که به تغییر چهره در زیر میکرسکپ دانشمندان رضایت نمیدهد و حتی اخلاق و رفتار خود را هم به تناسب جغرافیای کشورها تغییر میدهد مثلا علیرغم اینکه چین یعنی کانون کشف این ویروس تاجدار احتمال ابتلای کودکان به آن را پائین دانسته بود و این موضوع تا حدودی در ایران هم مصداق داشت، اما در روسیه با دست کشیدن از این رفتار در یک روز ۳۰ کودک را به لیست مبتلایان خود اضافه کرد.
این نوسانات رفتاری تنها به خود کویید ۱۹ منتهی نشد و حکومتها، دولتها و مردم در سراسر دنیا واکنشهای مختلفی در قبال بحران کرونا از خود نشان دادند.
شعار "اول آمریکای ترامپ" با شیوع کرونا بیش از پیش در حال تحقق است در اروپا و آمریکا یا همین ترکیه که بیخ گوش خودمان است و خود را مهد فرهنگ و پیشرفت میدانند مردم با کمبود مواد اولیه غذایی و اقلام بهداشتی مواجه شدند. صفهای عریض و طویلی پشت در فروشگاهها برای تهیه این مواد تشکیل شد و بعضا مردم برای تهیه آن "عطای فاصله اجتماعی و فرهنگ کرونائی را به لقای آن بخشیدند" و به جان هموطن خود افتادند که شاید یک بسته دستمال توالت بیشتر مهیا کنند؛ اما شعار "اول آمریکای" آقای ترامپ علاوه بر تعداد مبتلایان به کرونا اینجا هم مصداقی دوبار پیدا کرد و خرید اسلحه به صورت حضوری و آنلاین آمریکائیها، برای حفاظت از جان خود در برابر این زد و خوردها رکورد زد.
در آلمان و البته سایر کشورهای قدرتمند اروپا کمبود تجهیزات پزشکی چندان ملموس نبود، اما به ادعای شاهدان عینی مردم برای خرید یک بسته ماکارانی یا آرد قدرت انتخاب ندارند و باید به چندین فروشگاه سر بزنند.
اوضاع در ایران کمی متفاوت است... نه خوب که فکر میکنم بیشتر از کمی متفاوت است، ایرانی که تا همین چند ماه قبل در حال رایزنی با اروپا بود تا از طریق کانال مالی اینستکس به وسیله سه کشور اصلی اروپایی یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس به جبران بدعهدی آمریکا در خروج از برجام قدری هوا به به فضای اقتصادی کشوربرساند، اما اروپا تعهدات اینستکسی خود را هیچ گاه فراتر از کاغذ اجرا نکرد. حالا در روزهای کرونائی سفیر همیشه در صحنه بریتانیا با انتشار عکسی از قفسههای پر از دستمال توالت از رفتار ایرانیان براى هجوم نیاوردن به قفسه دستمال تعجب میکند.
آن هم در شرایطى که هموطنانش در عرض یک ساعت فروشگاهها را خالى کردند. البته من اگر جای آقای سفیر بودم اینطور توئیت میزدم: شرایط فروشگاهها در ایران؛ ایرانیانی که همزمان با ویروس کرونا با ویروس تحریم هم میجنگند.
شاید آقای سفیر انتظار داشت با تمام تلاشی که کشور متبوعش به اتفاق فرانسه و آلمان در بی عملی در قبال وعدههای اقتصادی در خصوص اینستکس انجام دادند، نتایج معکوس در هایپرمارکتهای تهران و لندن رخ دهد.
چرا کشورهای قدرتمند غربی در زمان شیوع کرونا با قحطی مواجه شدند؟ اساسا کشورها در شرایط بحران از یک بعد با بحث تامین کالاهای بهداشتی و هزینه درمان روبرو هستند و در بعد دیگر بحث تامین مایحتاج اصلی زندگی مردم برایشان مطرح است. در بحث کالاهای بهداشتی تامین این قبیل تجهیزات و تامین هزینههای درمانی به شرایط رفاهی آن کشور و اصطلاحا سطح «ِِِِول فرستیت» برمی گردد.
آلمان نمونه کشوری است که از سطح رفاهی متناسبی برخوردار است و در آنجا نقش دولت و مسئولیت آن برای تامین حداقلهای مورد نیاز مردم پررنگ است اما چرا این کشور نیز با کمبود مواد غذایی در زمان شیوع کرونا مواجه شد؟
معمولا کشورهای سوسیال- دموکرات شرایط بهتری دارند و ول فرستیتتر هستند یعنی خدمات اجتماعی که دولتها به مردم خود ارائه میدهند از سطح بالایی برخوردار است. بر این اساس نقش بیمهها نیز در این کشورها خیلی پررنگ است و دولتها به دنبال ایجاد بیمههای حمایتی هستند.
در مقابل این حکومتها، دولتهایی مثل ایالات متحده وجود دارد که در آنجا همه چیز براساس پول محاسبه میشود. اقتصاد آزاد کاملا در جریان است و به ارائه خدمات اجتماعی به مردم عادی معتقد نیستند.
بر این اساس زمانی که آمریکا شکل گرفت تحت تاثیر دو تفکر شمال و جنوب بود براساس تفکر شمال یعنی طرز فکر ترامپ و همفکران او اگر منافع خواص تامین شود، منافع عوام نیز تامین خواهد شد و این شاکله نظام دموکراسی آمریکا بود که اقتصاد آزاد نماد و مصداق این طرز تفکر شد.
براساس این نظریه آنها که توان کار کردن دارند از منابع بی حد اقتصادی به اندازه کاری که ارائه میدهند، استفاده میکنند اما وقتی از این طرز تفکر پرسیده میشود سهم اقشار آسیب پذیر از این اقتصاد چیست و یا چه فکری برای بیمه این افراد شده است؟ پاسخی برای اقناع وجود ندارد. براین اساس در مواجهه با بیماری کرونا کشورهایی مثل آمریکا از لحاظ پزشکی و درمانی با بحران مواجه شدند چون سطح ارائه خدمات اجتماعی به مردم عادی و فقیردر آن کشور پایین بود.
کرونا؛ اقتصاد آزاد را با صاحبان قدرت دست به یقه کرد شرایط درباره تامین کالاهای اساسی قدری متفاوتتر است و به موضوع همکاریهای اقتصادی در عرصه بین الملل برمی گردد؛ یعنی همان مسئله تنیده شدن اقتصاد کشورها به یکدیگر و همان داستان WTO و اتصال نیازهای اقتصادی کشورهای جهان با یکدیگراست.
مثلا در مورد آلمان که گفته شد مردم این کشور از سطح ارائه خدمات اجتماعی بالایی برخوردار هستند اما در زمان بحرانی مثل کرونا برای تامین نیازهای ابتدایی مردم در مقوله کالاهای اساسی و موادغذایی با مشکل روبرو شدند. در اقتصاد آلمان تصمیم بر تمرکز بر تولید کالاهای هایتک گرفته شده که ارزش افزوده و سود بالایی دارد و در مقابل کالاهایی مثل دستمال توالت یا انواع میوه و ماکارانی و... از کشورهایی مثل مراکش یا فرانسه وارد میشود و اینگونه آلمان و سایر کشورهای بزرگ اروپایی زنجیره تولید خود را زنجیره جهانی قرار دادند؛ فلذا در شرایط بحران این کشورها برای تامین کالاهای اولیه زندگی با مشکل روبرو میشود، چون کشورهای صادرکننده این محصولات در زمان بحران مثل بروز بیماری کرونا حاضر به صادرات محصولات اساسی نیستند و مردم خودشان در اولویت می دانند.
البته و براساس نظر بسیاری از کارشناسان نوع فرهنگ و پیشینه کشورها نیز در این مسیر موثر بوده است. تفکر لیبرالیسم که از تفکر اومانیسم نشئت گرفته تفکر قالب این کشورهاست.
منطق اومانیسم حاکم بر اروپا و آمریکا این است که در هر شرایط "به فکر خودت باش" حتی در این حلقه خانواده خود را نیز در نظر نگیر و اگر پدر و مادر تو روزی پیر یا ناتوان شدند راه حل مواجهه با این مشکل رساندن آنها به خانه سالمندان است؛ براساس این تفکر افراد تنها برای رفاه خود ارزش قائل هستند و این اعتقاد به لذت فردی طبیعتا اعتقاد به درد و بحران فردی را هم به دنبال خواهد داشت وترس از تنهایی نیز در این جوامع بیش از سایر جوامع وجود دارد.
فرهنگ اومانیسمی دلیل عمده خالی شدن فروشگاهها در اروپا در اینگونه جوامع وقتی مردم در شرایط بحران به فروشگاهها حمله کرده و فروشگاهها را خالی میکنند دو دلیل عمده دارد دلیل اول ارتباط اقتصاد زنجیرهای کشورها با یکدیگر است و دیگری به پیشینه فکر اومانیسمی و ترس از تنهایی برمی گردد؛ براساس همین روند شهروندانی که حتی آموزش و فرهنگ پایین تری دارند برای حفاظت از جان خود و تامین مواد غذایی رو به اسلحه خریدن میآورند و دولتهای آنها به ماسک دزدی از سایر کشورها میپردازند.
در فرهنگ اومانیسم رفتارهای ناظر بر کمکهای داوطلبانه و نودوستانه کاهش مییابد. هر چند دولتهای اروپایی سعی میکنند فرهنگ کمک به هم نوع را جا بیندازند، اما اقبال چندانی در گسترش آن وجود ندارد؛ البته سلبریتیها در این کشورها برای تبلیغ، کارهایی انجام میدهند، اما هیچ یک از این اقدامات به فرهنگ غالب تبدیل نشده است.
البته تفکر دیگری نیز در اروپا به این شرایط دامن زده و آن تجربه دو جنگ جهانی شکل گرفته در این منطقه است. مردم این خطّه ترس همیشگی از وقوع دوباره جنگ جهانی دارند.
ایران به دلیل تجربه زیاد در بحران، مرحله اول کرونا را موفق تر از هرکشور دیگری مدیریت کرد
مدیریت بحران اساسا سه مرحله عمده دارد مرحله اول مدیریت فوری، مرحله دوم مدیریت میان مدت و مرحله سوم مدیریت دراز مدت است. در مرحله مدیریت فوری که از اهمیت بالایی برخوردار است، مباحثی، چون فرهنگ کشورها و اینکه چقدر بنی آدم را اعضای یک پیکر بدانند و از فرهنگ اومانیسمی فاصله داشته باشند موثر و تعیین کننده است.
مسئله بعدی در مرحله مدیریت فوری ممارست وتجربه هر کشور در بحران است کشوری مانند ایران که در طول سال درگیر بحرانهای مختلفی از جمله سیل، زلزله، بحرانهای خیابانی و ترور بزرگان کشور است و در این مسیر ید طولا و تجربه خوبی برای مدیریت بحران دارد کمتر ار جانب مردم و مسئولین در زمان بحران خود را می بازد و همه به خوبی یاد گرفته اند که بحران را در روزهای اولیه چه طورمهارکنند.
جدی نگرفتن بحران توسط مردم، مشکل اصلی کشورهای در گیر با بحران البته مشکلی که در چنین جوامعی وجود دارد این است که دولتها سختتر میتوانند مردم آن کشور را قانع کنند که مثلا شرایط بروز کرونا خطرناک است آن را جدی بگیرید و لطفا در خانه بمانید، همه اینها به قابلیت مدیریت بحران دولت در کوتاه مدت کمک خواهد کرد.
در مقوله مدیریت بحران در مرحله میان مدت بحث حمایت از کسب وکارهای خرد و جلوگیری از بیکاری آنها اهمیت دارد اگر این بحران زیاد طول بکشد متاسفانه این کشورهای فقیر هستند که علی رغم قلب مهربان و روحیه نوع دوستانه شان آسیب پذیری جدی خواهند یافت، چون تاب آوری اقتصادی در این کشورها کم است ودر چنین شرایطی کسب و کارها از رونق میافتد و بیکاری زیاد میشود و به تبع آن احتمال عدم امکان تامین کالاها نیز وجود دارد.
سخت شدن مدیریت بحران به دلیل تاب آوری پایین اقتصادی به اضافه تحریم براین اساس اگر به مسئله تاب آوری پایین اقتصادی معضلی مانند تحریم هم اضافه شود شرایط سختتر و غیرقابل تحملتر خواهد شد و دیگر نمیتوان به آن صاحب خانه یا صاحب مغازه که تنها منبع درآمدش اجارهای است که دریافت میکند گفت بیشتر از یکی دو ماه از دریافت اجاره خود چشم پوشی کند و آن مستاجر هم طبیعتا به دلیل رکود کسب و کار قادر به پرداخت اجاره بها نیست.
این شرایط همه کسب و کارها به ویژه کسب و کارهای خرد را با مشکل مواجه میکند از پیک موتوری گرفته تا کارگر روزمزد یا آن کسی که طاق پارچه را از بازار حمل میکند، البته در کشورهایی که تاب آوری اقتصادی بالایی دارند و با مشکل تحریم هم روبه رو نیستند از مردم حمایتهای معیشتی صورت میگیرد، اما دراقتصادی مثل آمریکا که اساسا اعتقادی به حمایت از فقرا ندارد؛ هیچ قانونی برای حمایت از اقشار ضعیف و آسیب دیده از بحران موجود نیست.
در مرحله مدیریت دراز مدت بحران، اثر کرونا در اقتصاد جهانی در دراز مدت مورد بررسی قرار میگیرد و میدان جنگ و رقابت ابر قدرتهای بزرگ اقتصادی از جمله چین و آمریکا خواهد بود.
اما آنچه این روزها بیش از هر چیز مهم به نظر میرسد این است که ما ایرانیان به عنوان ملتی با پیشینه چندهزار ساله و برخورداری از تربیتی اسلامی نه تنها دستگاه اکسیژن را از سالمندان خود دریغ نمیکنیم، نه تنها فوت شدگان بر اثر کرونا را در گورهای دسته جمعی و آن هم به اجبار توسط زندانیان خاک نمیکنیم، بلکه کادر درمانمان همچون سربازان خط مقدم جبهه ها عاشقانه در میدان حاضر میشوند و جان و سلامت خود مایه می گزارند.
طلبههای جهادگر مجاهدانه و علی رغم فتوای مراجع مبنی بر عدم نیاز به شستشوی این فوت شدگان آنها را غسل داده و بر اساس دستورات دین مبین اسلام در تکریم جنازه مسلمان مومن از هیچ خدمتی فروگزاری نمیکنند، اینجا مردم داوطلبانه کارگاههای خیاطی خود را تبدیل به کارگاههای دوخت تجهیزات پزشکی میکنند تا کادر درمان برای حضور بر بالین بیماران کرونایی کیسه زباله برتن نکنند، اینجا علی رغم همه تحریمهای وحشیانه کسی تجهیزات تاریخ مصرف گذشته به بیماران نمیدهد.
اما اینجا ما فقط یک کار اشتباه را خوب انجام میدهیم شاید بهتر از هرجای دیگر و آن خود تحقیری است اینکه مرغ همسایه را در هر شرایطی غاز میدانیم، گریه نخست وزیر کانادا برای دوست ۵۴ ساله اش در سال ۲۰۱۷ را دست به دست میکنیم و بدون اینکه خوب گوش کنیم وبشنویم؛ جناب ترودو برای چه اشک میریزد و کپشن میزنیم کاش ما به جای مردم کانادا بودیم؛ البته که مشکلات و کاستیها وجود دارد و البته که باید با همت و یا علی گفتن رفع شود، اما نه به قیمت نادیده گرفتن این همه حرکت مجاهدانه در بین اقشار مختلف که قطعا در لیست بلند بالای افتخارات این ملت و حافظه جهان ثبت و ضبط خواهد شد کاش دستاورد های ما در مواجهه ناجوانمردانه با کرونا بهانه ای باشد برای دوری از خود تحقیری.
دولت هیچ تدبیری برای کرونا نداشته و ندارد و فقط و فقط اینکه دولت طبق عرف دولتهای گذشته به تامین نیازهای عید نوروز و ماه رمصان رفته بود که کرونا آمد و اگر این اتفاق بعد از ماه رمصان افتاده بود قحطی کل ایران را میگرفت. لطفا این شانس را با تجربه و تدبیر یکی نکنید
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.