به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، ضعف قوی‌ترین کشور جهان در رویارویی با کرونا، تشدید مهاجرت شهروندان به حومه شهر‌های بزرگ، کرونا افول آمریکا را تسریع کرد، همه این عناوین از جمله تیتر‌هایی است که امروز در خبرگزاری‌های مطرح جهان شاهد آن هستیم.
زمانی که بحث افول آمریکا در برنامه «بدون توقف» از شبکه ۳ مطرح شد، شاید بخش عمده‌ای از جامعه فکرش را هم نمی‌کرد که در کمتر از دو ماه کارشناسان جهانی همگی یکپارچه به این واقعیت برسند و اذعان کنند که قدرتی همچون آمریکا در حال افول است.
این موضوع تا آنجا برای برخی غیر قابل باور بود که آن را صرفا یک توهم دانسته و حتی عقیده داشتند که سازش و نزدیکی به این کشور تنها راه حل مشکلات موجود ماست، کشوری که امروز بر همگان معلوم شد حتی در حل مشکلات داخلی خود نیز ضعیف و ناتوان است.
آنچه «فؤاد ایزدی» بر آن تأکید داشت این بود که «افول آمریکا از چند دهه گذشته آغاز شده و به تدریج در شاخه‌های نظامی، اقتصادی، قدرت نرم، نظامی، قدرت رسانه‌ای و بخش‌های اجتماعی و فرهنگی خود را نشان داده تا آنجا که دولت این کشور امروز با بدهکاری بالایی که دارد در بخش‌هایی از جمله خدمات اجتماعی و درمانی به شدت تضعیف شده و شعار کمک و پشتیبانی کشور‌های دیگر بلوفی بیش نیست».
ایزدی همچنین صریحا بر این نکته تأکید داشت که «پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که تا چند سال آینده دیگر آمریکا از حالت ابرقدرتی کاملا درآمده و به کشوری معمولی‌تر تبدیل شده و جهان به سمت چند قطبی شدن پیش خواهد رفت و دانستن این موضوع در این شرایط برای حال و آینده ما که با آمریکا در حال تقابل هستیم اهمیت فراوانی دارد».
جالب است که مرز بیان این ادعا‌ها تا تحقق آن شیوع یک ویروس بود تا امروز تمام کارشناسان و تحلیلگران به روشنی به این باور برسند که افول ابرقدرت آغاز شده و بحران کرونا شاهدی شد بر این واقعیت که لقب بزرگترین ابرقدرت جهان تنها نقابی است بر قدرتی پوشالی.
تا آنجا که در این شرایط «ریچارد هاوس» رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله‌ای اذعان می‌کند «یکی از مشخصه‌های بحران کنونی نبود نقش رهبری جهانی آمریکاست، آمریکا نتوانست دنیا را در تقلا برای مقابله با خود ویروس یا تأثیرات اقتصادی آن با هم همراه کند و حتی در نوع رسیدگی به این مشکل در داخل کشور خود را به عنوان الگویی برای کشورش نشان دهد، دنیای بعد از این بحران دنیایی است که آمریکا کمتر در آن سلطه دارد و این روند چیز جدیدی نیست و دست کم طی دهه گذشته معلوم بوده است». *
و یا دویچه وله در تاریخ ۱۰ اپریل در مطلبی عنوان می‌کند که «کرونا در ایالت متحده بی‌رحمانه گسترش می‌یابد و شمار مبتلایان تنها در نیویورک از هر کشوری بالاتر رفته است، بحران کرونا نشان داد نیرومندترین کشور جهان در عرصه مقابله با بحران و فاجعه از بسیاری از کشور‌ها عقب‌تر است».
این مطلب همچنین با بیان این نکته که «در دوران زمامداری ترامپ ضعف‌های پنهان این ابرقدرت بیش از پیش نمایان شده به موضوعاتی همچون نابسامانی تأمین اجتماعی و ضعف بیمه‌های اجتماعی و درمانی، هزینه کمرشکن بهداشت و درمان، نابرابری و بی‌عدالتی و همچنین زندگی دست به دهان بسیاری از مردم این کشور و مهاجران غیرقانونی و اوضاع نامعلوم این افراد در این شرایط» اشاره می‌کند.
نکته جالب این است که واژه افول موریانه‌ای آمریکا قبل از این اتفاقات توسط کارشناس برنامه‌ای تلویزیونی در شبکه ۳ مطرح شده و وی این چنین بیان می‌کند که «افول موریانه‌ای همین است که ظاهرش خوب است از داخل می‌پوسد و ممکن است تبدیل به فروپاشی شود، اتفاقا مشکل اصلی آمریکا بیشتر در حوزه سیاست داخلی است و این برای یک کشور مهمتر است یعنی زمانی که مشکلات داخلی ایجاد می‌شود که خیلی هم قابل حل نیست و این روند افول را تسریع می‌کند و یکی از نشانه‌های افول آمریکا همین است که آدمی مثل ترامپ رئیس جمهور شده».
قطعا پرداختن به این موضوع آن هم در شرایطی که ظاهرا همه چیز در این کشور در امن و امان بوده و آرامش و ثبات نسبی بر آن حاکم بوده به نوعی نشان از آینده‌نگری، سوژه‌یابی و زمان‌سنجی صحیح و به موقع برنامه‌ای گفتگو محور از رسانه ملی و همچنین صحت گفته‌های کارشناس این برنامه «فؤاد ایزدی» در تشریح وضعیت امروز آمریکا و افول قدرت آن در حوزه‌های مختلف در زمانی دارد که حتی جامعه جهانی تخمین درست و چنین برداشتی از قدرت این کشور نداشت.
اینجاست که قدرت رسانه‌ای و تحلیل درست از شرایط داخلی و خارجی معنا پیدا کرده و بر همگان روشن می‌شود که با کارشناسی و تعیین مسیر درست می‌توان حتی شرایط و اتفاقات را در آینده شناسایی کرده و اوضاع را به نفع خود تغییر داد.
زمانی که بحث افول آمریکا در برنامه «بدون توقف» از شبکه ۳ مطرح شد، شاید بخش عمده‌ای از جامعه فکرش را هم نمی‌کرد که در کمتر از دو ماه کارشناسان جهانی همگی یکپارچه به این واقعیت برسند و اذعان کنند که قدرتی همچون آمریکا در حال افول است.
این موضوع تا آنجا برای برخی غیر قابل باور بود که آن را صرفا یک توهم دانسته و حتی عقیده داشتند که سازش و نزدیکی به این کشور تنها راه حل مشکلات موجود ماست، کشوری که امروز بر همگان معلوم شد حتی در حل مشکلات داخلی خود نیز ضعیف و ناتوان است.
آنچه «فؤاد ایزدی» بر آن تأکید داشت این بود که «افول آمریکا از چند دهه گذشته آغاز شده و به تدریج در شاخه‌های نظامی، اقتصادی، قدرت نرم، نظامی، قدرت رسانه‌ای و بخش‌های اجتماعی و فرهنگی خود را نشان داده تا آنجا که دولت این کشور امروز با بدهکاری بالایی که دارد در بخش‌هایی از جمله خدمات اجتماعی و درمانی به شدت تضعیف شده و شعار کمک و پشتیبانی کشور‌های دیگر بلوفی بیش نیست».
ایزدی همچنین صریحا بر این نکته تأکید داشت که «پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که تا چند سال آینده دیگر آمریکا از حالت ابرقدرتی کاملا درآمده و به کشوری معمولی‌تر تبدیل شده و جهان به سمت چند قطبی شدن پیش خواهد رفت و دانستن این موضوع در این شرایط برای حال و آینده ما که با آمریکا در حال تقابل هستیم اهمیت فراوانی دارد».
جالب است که مرز بیان این ادعا‌ها تا تحقق آن شیوع یک ویروس بود تا امروز تمام کارشناسان و تحلیلگران به روشنی به این باور برسند که افول ابرقدرت آغاز شده و بحران کرونا شاهدی شد بر این واقعیت که لقب بزرگترین ابرقدرت جهان تنها نقابی است بر قدرتی پوشالی.
تا آنجا که در این شرایط «ریچارد هاوس» رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله‌ای اذعان می‌کند «یکی از مشخصه‌های بحران کنونی نبود نقش رهبری جهانی آمریکاست، آمریکا نتوانست دنیا را در تقلا برای مقابله با خود ویروس یا تأثیرات اقتصادی آن با هم همراه کند و حتی در نوع رسیدگی به این مشکل در داخل کشور خود را به عنوان الگویی برای کشورش نشان دهد، دنیای بعد از این بحران دنیایی است که آمریکا کمتر در آن سلطه دارد و این روند چیز جدیدی نیست و دست کم طی دهه گذشته معلوم بوده است». *
و یا دویچه وله در تاریخ ۱۰ اپریل در مطلبی عنوان می‌کند که «کرونا در ایالت متحده بی‌رحمانه گسترش می‌یابد و شمار مبتلایان تنها در نیویورک از هر کشوری بالاتر رفته است، بحران کرونا نشان داد نیرومندترین کشور جهان در عرصه مقابله با بحران و فاجعه از بسیاری از کشور‌ها عقب‌تر است».
این مطلب همچنین با بیان این نکته که «در دوران زمامداری ترامپ ضعف‌های پنهان این ابرقدرت بیش از پیش نمایان شده به موضوعاتی همچون نابسامانی تأمین اجتماعی و ضعف بیمه‌های اجتماعی و درمانی، هزینه کمرشکن بهداشت و درمان، نابرابری و بی‌عدالتی و همچنین زندگی دست به دهان بسیاری از مردم این کشور و مهاجران غیرقانونی و اوضاع نامعلوم این افراد در این شرایط» اشاره می‌کند.
نکته جالب این است که واژه افول موریانه‌ای آمریکا قبل از این اتفاقات توسط کارشناس برنامه‌ای تلویزیونی در شبکه ۳ مطرح شده و وی این چنین بیان می‌کند که «افول موریانه‌ای همین است که ظاهرش خوب است از داخل می‌پوسد و ممکن است تبدیل به فروپاشی شود، اتفاقا مشکل اصلی آمریکا بیشتر در حوزه سیاست داخلی است و این برای یک کشور مهمتر است یعنی زمانی که مشکلات داخلی ایجاد می‌شود که خیلی هم قابل حل نیست و این روند افول را تسریع می‌کند و یکی از نشانه‌های افول آمریکا همین است که آدمی مثل ترامپ رئیس جمهور شده».
قطعا پرداختن به این موضوع آن هم در شرایطی که ظاهرا همه چیز در این کشور در امن و امان بوده و آرامش و ثبات نسبی بر آن حاکم بوده به نوعی نشان از آینده‌نگری، سوژه‌یابی و زمان‌سنجی صحیح و به موقع برنامه‌ای گفتگو محور از رسانه ملی و همچنین صحت گفته‌های کارشناس این برنامه «فؤاد ایزدی» در تشریح وضعیت امروز آمریکا و افول قدرت آن در حوزه‌های مختلف در زمانی دارد که حتی جامعه جهانی تخمین درست و چنین برداشتی از قدرت این کشور نداشت.
اینجاست که قدرت رسانه‌ای و تحلیل درست از شرایط داخلی و خارجی معنا پیدا کرده و بر همگان روشن می‌شود که با کارشناسی و تعیین مسیر درست می‌توان حتی شرایط و اتفاقات را در آینده شناسایی کرده و اوضاع را به نفع خود تغییر داد.
ارسال نظرات