«چون اختلاس شده حجابم را رعایت نمی‌کنم» فریب رسانه‌ای است / کم‌کاری‌ سیاستگذاران نباید به لجبازی جوانان بی‌انجامد

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: رئیس دانشکده معارف دانشگاه امام صادق(ع) در برنامه «بدون توقف» که 17 شهریورماه از شبکه سه روی آنتن رفت، با تأکید بر اینکه کم‌کاری‌های سیاستگذاری ما در امر پوشش نباید به لجبازی جوانان ما بینجامد، یادآور شد: فردی که منطقی است مبانی حجاب را می‌فهمد و به جای لجبازی خیر خودش را در نظر می‌گیرد.

«علی غلامی» در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» در پاسخ به این سؤال که «این همه اختلاس می‌شود اتفاقی نمی‌افتد چند تار موی من برای کشور مشکل‌ساز است؟» گفت: قطعا این چند تار موی بانوان هم جذابیت دارد و از آن ابتدا هم روسری‌ها یک ذره، یک ذره رفت عقب رفت تا اینکه کلا از سر افتاد، اما مسئله این است که اختلاس نباید ربطی به حجاب شما داشته باشد، برای نخستین اختلاس در سال 73 طرف اعدام شد، مشکل اختلاس به دلیل نبود شفافیت بوده و اتاق شیشه‌ای در همه معاملات، اختلاس، حقوق‌ها راهکاری است که دولت و مجلس باید اجرا کنند.

وی همچنین در پاسخ به این مطلب که «من می‌خواهم در خصوص حجاب انتخاب داشته باشم» نیز تصریح کرد: انتخاب تابع قاعده است، در هیچ نظامی به مردم نمی‌گویند هر انتخابی می‌خواهید بکنید، جملات ظاهرا زیبایی است اما به جهت فلسفه حقوق و سیاست در هیچ کجای دنیا آنها را نمی‌پذیرند، همه باید در همه جای دنیا تابع قانون و مبانی آن کشور باشند. اتفاقا کشور ما به خاطر نداشتن نظارت یک آزادی‌هایی به مردم داده که در هیچ کجای دنیا نیست مثل تخلفات رانندگی یا فرار مالیاتی.
این استاد حقوق در پاسخ به این سؤال که «قرآن بر پیروی زن از شوهر تأکید کرده و برخی از مردان دوست ندارند زن‌های‌شان حجاب داشته باشند» اظهار کرد: همان قرآنی که می‌گوید به حرف پدر و مادر احترام بگذارید، تأکید می‌کند پدر و مادر و در ادامه شوهر اگر شما را به امر حرامی وادار کنند لازم‌الاتباع نیست.

رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق(ع) همچنین عنوان کرد: در همه جای دنیا نظارت قانونی و همگانی وجود دارد اما ما این وظیفه را برای خودمان قائل نیستیم و آن را از دولت طلب می‌کنیم، دولت که نمی‌تواند در همه جا ناظر بگذارد، اصل هشتم قانون اساسی بر امر به معروف و نهی از منکر بین مردم و بین مردم و حکام تأکید دارد اما ما این وظیفه را انجام نمی‌دهیم و وقتی به تبعاتش می‌رسیم به واسطه آن تبعات از یک جای دیگر می‌زنیم، یعنی می‌بینیم تخلفی انجام می‌شود می‌گوئیم به من ربطی ندارد، آن تخلف می‌شود اختلاس و بعد می‌گوئیم حالا که اختلاس شده پس من حجابم را رعایت نمی‌کنم، نظارت مردمی و همگانی را رعایت نمی‌کنیم و بعد انتظار داریم با نظارت قانونی همه چیز حل شود، اگر مردم منتظرند صرفا با نظارت قانونی این کشور درست شود احتمالا به عمر ما قد نخواهد داد.
غلامی در پاسخ به این سؤال که «زنان با وجود نقش مادری چطور می‌توانند نقش اجتماعی داشته باشند» گفت: ما باید این مسئله را مدیریت کنیم اینکه ما فکر می‌کنیم تا قبل از ازدواج باید حتما درس بخوانیم که کار کنیم غلط است، خانمی که ازدواج کرد بعد از اینکه بچه به دنیا آورد نباید بازنشسته شود. دختران ما فکر می‌کنند تمام اتفاقات باید قبل از ازدواج بیفتد برای همین سن ازدواج را بالا می‌برند، راهش این است که تا جایی تحصیل کنند، ازدواج کنند و بعد از اینکه صاحب فرزند شدند دوباره به تحصیلات‌شان ادامه دهند. اما برای کار تحصیل نکنید، مراقب باشیم مادری و همسری زیر چرخ دنده کار له نشود. یکی از تفاوت‌هایی که با غرب داریم این است که جنس زن را تحریک می‌کنیم که به واسطه کار بقیه نقش‌های خودش را رها کند، ما خلأ قانونی نداریم خلأ سیاستگذاری داریم که یکی از ابزارهای کوچک آن قانون است.

وی با اشاره به اینکه حجاب یک مبانی دارد، یادآور شد: این مبانی تبیین نشده لذا ما از شناخت به گرایش و از گرایش به رفتار نرسیدیم، ما مبانی فردی، اجتماعی و خانوادگی برای حجاب داریم. مبنای فردی سه چیز است؛ نخست اینکه با بی‌حجابی آرامش روانی مرد و زن از بین می‌رود، اگر پوشش و عفاف را رها کنیم این حد ندارد، نتیجه می‌شود ایجاد رقابت در دلبری و خودنمایی که برنده‌ای ندارد. این رقابت در بی‌حیایی و بدپوششی و بی‌عفتی مال می‌خواهد و جمال که عده زیادی این را ندارند. دوم اینکه ارزش انسانی زن از بین می‌رود، اگر پوشش کنار رود یعنی به مرد و زن می‌گوئیم جنسیتت را جلو بگذار و سه اینکه وجه تمایز ما از حیوانات پوشش است این‌ها مبانی فردی در حجاب است.
این استاد دانشگاه همچنین در خصوص مبنای خانوادگی حجاب نیز تصریح کرد: خانواده کارکردهای متفاوت دارد، یکی از آنها کارکرد جنسی است اگر ما فضای جامعه را عفیفانه نگه داشتیم انحصار روابط جنسی برای خانواده حفظ می‌شود، اما اگر آنها جذابیت‌شان را برای هم از دست دادند، همسر تبدیل به زندان‌بان می‌شود. مبنای اجتماعی هم این است که اگر فضای کار، تلاش، علم از آن خاصیت خودش به خاصیت جنسیتی تبدیل شد باید منتظر عواقبش باشید. این مبانی را ما باید در شناخت حجاب می‌گفتیم، دوم باید الگوسازی می‌کردیم که آنچه من شناحتم برایم جذاب جلوه کند، من دانستم و خواستم حالا باید بتوانم آن را تهیه کنم، من اگر منطقی بار آمده باشم، این مبانی را می‌فهمم و به کار می‌بندم، فردی که منطقی است به جای لجبازی خیر خودش را در نظر می‌گیرد. لذا کم‌کاری‌های سیاستگذاری ما در امر پوشش نباید به لجبازی دختران و پسران ما بینجامد.