گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - احمد رضاپور؛ مجلّه فارن پالیسی آمریکا، نزدیک به جناح محافظه کار ایالات متحده، در گزارشی با عنوان «بایدن نباید برای بازگرداندن توافق هستهای ایران به حالت قبل عجله کند» به قلم «جان هانا» مشاور ارشد بنیاد تندرو FDD و مشاور امنیت ملّی دیک چنی (معاون بوش پسر - رئیسجمهور اسبق آمریکا) نوشت: اکنون روشن شده که «جو بایدن» رئیسجمهور منتخب آمریکا مصمم به احیای توافق هستهای در اسرع وقت پس از روز تحلیف ۲۰ ژانویه است ـــ توافق هستهای به صورت رسمی با عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک -JCPOA» شناخته میشود. بایدن و سالیوان (مشاوره امنیت ملّی تعیین شده از سوی رئیسجمهور منتخب آمریکا) در مصاحبههای اخیر خود بر این نکته تاکید کردند که قصد دارند مستقیماً به تهران پیشنهاد بدهند: «اگر ایران به تعهدات هستهای خود بازگردد، ایالات متحده نیز چنین خواهد کرد.» ایران باید فعالیت هستهای خود را ذیل محدودیتهای برجام بازگرداند و آمریکا نیز در مقابل تحریمهای اعمالی از زمان خروج رئیسجمهور ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ را را تسهیل (و نه لغو همه تحریمها) میکند!
عجله در بازگرداندن توافق هستهای با ایران عملاً به این معناست که بایدن ریاست جمهوری خود را با جنجال بزرگی آغاز خواهد کرد. چنین اقدامی به منزله مقابله با کسانی است که مصرانه از بایدن خواستهاند برای بازگشت به توافق هستهای عجله نکند. بایدن بهجای کنارگذاشتن اهرمهای فشار ترامپ، باید از آن برای انعقاد یک توافق بهتر برای آمریکا استفاده کند!
مجلّه سیاست خارجی آمریکا پیشنهاد ابدی کردن محدودیتهای ایران را به تیم جدید کاخ سفید میدهد و مینویسد: توافق اصلاح شده میتواند بندهای مربوط به مدّت زمان محدویتهای ایران را به تاخیر و یا حتی حذف کند! یا در حالتی بهتر، هرگونه غنیسازی اورانیوم توسط ایران را کلاً ممنوع کند! و چه بهتر که شامل محدودیت فعالیتهای غیرهستهای ایران نظیر برنامه موشکی و نفوذ منطقهای این کشور نیز باشد.
بایدن و تیم او با وجود توافق بر سر اهمیت برجام-۲ (طبق این توافقنامه محدودیتهای ایران طولانیتر و سختتر میشود) پیگیری آن را به عنوان یک راهبرد کوتاهمدت قابل قبول نمیدانند. درمقابل، به وضوح میترسند که شکست در بازگرداندن برجام اصلی، نه تنها منتج به توافقی بهتر نمیشود بلکه منتهی به گسترش برنامه هستهای ایران، تشدید تنشهای منطقهای و شاید حتی منجر به جنگ شود.
لازم به ذکر نیست که یک بحران فرساینده درباره برنامه هستهای ایران در دستور کار بایدن نیست. بایدن قول داده که بر روی مجموعهای از چالشهایی که اکنون در مقابل آمریکا قراردارد، متمرکز خواهد شد. چالشهای نظیر ویرانیهای حاصل از پاندمی کووید-۱۹، نابرابری نژادی، تغییرات اقلیمی و رقابت با چین.
بایدن به نیویورک تایمز گفت که اولویت قاطع او درباره ایران، بازگرداندن برنامه هستهای آن تحت کنترل است. بایدن گفت: «با مشورت با شرکا و متحدانمان، قصد داریم جهت تشدید و طولانیکردن محدودیت هستهای و نیز برنامه موشکی ایران وارد مذاکره و توافقات بعدی شویم.»
جک سالیوان گزینه مورد نظر جو بایدن رئیس جمهوری منتخب برای مقام مشاور امنیت ملی آمریکا به روزنامه وال استریت ژورنال گفت: «در موقعیت خطرناکی هستیم. از زمان خروج آمریکا از برجام، ایران به سلاح هستهای نزدیکتر شده است. این شامل گسترش سطح دخایر اورانیوم، غنیسازی با درصد بالا و آزمایش سانتریفیوژهای قدرتمند نیز میباشد.»
مجلّه فارن پالیسی در ادامه به مصوبه مجلس اشاره میکند که به دلیل عدم اجرای تعهدات طرف غربی، حکومت را ملزم به کنارگذاشتن تعهدات هستهای میکند. این نشریه در ادامه به برخی از مفاد این مصوبه اشاره میکند که شامل استقرار هزاران سانتریفیوژ پیشرفته، غنیسازی ۲۰ درصد اورانیوم و محدود کردن بازرسیهای ماموران آژانس بینالمللی انرژی هستهای میباشد. البته فارن پالیسی به این موضوع اشاره نکرد که دلیل ارائه این مصوبه، اعمال تحریمهای سنگین توسط آمریکا و ترور شهید فخریزاده توسط اسرائیل بود و از آن به عنوان باجخواهی هستهای یاد کرد.
در مجموع این اقدام، یک باجخواهی هستهای است تا پیامی روشن را به بایدن ارسال کند: یا تحریمها را لغو کنید یا با بحران هستهای مواجه میشوید که میتواند ریاستجمهوریتان را قبل از شروع از مدار خارج کند.
هر منفعتی که احتمالاً بایدن در مواجهه با زیادهخواهی(!) ایران میبیند، خطرات و نیز هزینههای آن باید شفاف گردد. واکنشهای داخلی آمریکا یقیناً شدید خواهد بود ـــ این واکنش مطمئناً از جانب اکثریت جمهوریخواه و شاید حتی از جانب تعدادی از دمکراتهای مشهور باشد. شایان ذکر است که «بن کاردین» و «باب مندز» دو سناتور ارشد دمکرات در کمیته روابط خارجی کنگره و سناتور «چاشک شومر» رهبر وقت اقلیت دموکرات مجلس سنای آمریکا مخالف برجام در سال ۲۰۱۵ بودند. دشواریهای پیش روی بایدن با واکنشهای [برون مرزی آمریکا] بیشتر نیز خواهد شد. اگر پنج سال پیش تنها «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل مقابل توافق هستهای بود، احتمالاً این بار مجتمعی از شرکای آمریکا در منطقه خ-ل-ی-ج نیز مقابل خود دارد.
نویسنده مقاله فارن پالیسی اینگونه ادامه داد: پیوستن به برجام خطرات ذاتی به همراه دارد. مهمترین خطر، کنارگذاشتن فشارها بر ایران بدون رسیدگی به نقایص (به زعم آمریکا) توافقنامه اصلی برجام است. وقتی ایران از بند رها شود تا نفت بفروشد و میلیاردها دلار بدست بیاورد، بایدن با کدام اهرم فشار میتواند تهران را وادار به مذاکره بعدی کند که اعلام کرده ضرورت است؟ ایرانی که از تهدید فروپاشی اقتصادی رها شده، با کدام انگیزه مجبور به واگذاری امتیازهای دردناکی نظیر برنامه موشکی خواهد شد که آن را هستهی مرکزی دکترین امنیتی خود میداند؟
بایدن و مشاورانش اعلام کردند درصورتی که ایران تن به گفتگو ندهد، آماده اعمال مجدد تحریم علیه ایران از طریق مکانیسم ماشه در برجام هستند. ولی بند مکانیسم ماشه داخل توافقنامه هستهای، منوط به عدم اجرای قابل توجه تعهدات هستهای ایران است. بند مکانیسم ماشه درمورد تعهد ایران مبنی بر مذاکرات بعدی حهت گسترش زمانبندی محدودیتهای هستهای ایران سکوت کرده است. فرض میگیریم ایران به تعهدات خود در برجام پایبند ماند، در آن صورت بایدن دقیقاً برچه اساسی میخواهد مکانیسم ماشه را فعال کند؟ بایدن و سایر منتقدان همواره ترامپ را برای خروج از برجام درحالیکه ایران طبق گفته بازرسان پایبند به تعهدات هستهای خود بود، به باد انتقاد میگرفتند. [حال سوال پیش میآید]، اینکه بایدن به دلایلی خارج از چارچوب توافق بخواهد [از طریق مکانیسم ماشه] آن را نابود کند تا چه میزان معتبر است؟
بایدن باید هوشمندانه جامعه اطلاعاتی را مامور به تهیه یک برآورد ملّی تا روز ۲۰ ژانویه کند تا ارزیابی آن زمینه تصمیمگیری پیرامون پیوستن به برجام باشد: درغیر اینصورت فعالیت هسته ایران به طرز چشمگیری شدت خواهد گرفت یا حق با «الیوت آبرامز» نماینده ویژه ترامپ در امور ایران است که راهبرد فشار حداکثری ایران را چنان آسیبپذیر کرده که در آیندهای نزدیک جهت تسکین شرایط اقتصادی انتخابی جز پذیرش شرایط آمریکا ندارد؟
برخی دیگر از تحلیلگران نظیر «برت استفنز» ستوننویس نیویورک تایمز اظهار داشتهاند که نگرانی تیم بایدن درباره برنامه هستهای ایران بیش از حد است. ممکن است ایرانیها فقط بلوف زده باشد و گزینههای تشدید فعالیت هستهای آنان در واقعیت به شدت محدود است. «برت استفنز» در ادامه استدلال خود عبارتی گستاخانه به رشته تحریر درمیآورد مبنی بر اینکه ایرانیها میدانند درصورت تشدید فعالیتهای هستهای با اراده محکم اسرائیلی رو به روخواهند شد که بارها نشان داده حاضر به انجام هرکاری برای توقف روند ایران در مسیر رسیدن بمب (!) است.
مشاور ارشد بنیاد تندرو FDD آمریکا نوشت: یک برآورد اطلاعاتی دقیق میتواند چراغ راهی در میان انبوه ادعاها و سناریوها باشد و کمکی است در آگاه شدن نسبت به چیزی که احتمالاً یکی از سرنوشت سازترین اتتخابهای ریاستجمهوری بایدن میباشد. این ارزیابی باید پایانی بر پشتیبانی غریزی او درباره پیوستن به برجام باشد. همچنین میتواند به عنوان سلاحی مهم در خدمت اقدامات بایدن جهت مدیریت مخالفتهای داخلی و ناراحتی دوستان آمریکا در خاورمیانه باشد. درصورتی که ارزیابی آمریکا دربرگیرنده نظرات تواناترین متحدان اطلاعاتی واشنگتن به خصوص انگلیس و اسرائیل باشد، موضع بایدن قویتر خواهد بود.
علاوه بر ارزیابی اطلاعاتی، بایدن باید خردمندانه هرگونه بازگشت به برجام را منوط به دریافت چیزی مشابه ضمانت اجرایی کند تا اگر ایران در یک دوره زمانی مشخص (مثلاً یکساله) وارد یک مذاکره جدّی پیرامون طیفی از نگرانیهای آمریکا(!) نشود، به صورت خودکار مکانیسم ماشه برای اعمال خودکار تحریم علیه ایران فعال شود. این رویکرد بهتر خواهد شد درصورتی که از مکانیسم ماشه جدید بایدن، از پشتوانه شرکای اروپایی واشنگتن برخوردار باشد. این رویکرد هوشمندانه میشود در صورتی که در جریان هرگونه اقدامات دیپلماتیک آتی، هیئت مذاکرهکنندهای متشکل از دو حزب دمکرات و جمهوریخواه کنگره در آن حضور داشته باشند.
مشاور امنیت ملّی «دیک چنی»، نائب رئیسجمهور سابق آمریکا در پایان مقاله خود در مجلّه فارن پالیسی نوشت: هیچ یک از این اقدامات مانع مانع طوفانی نخواهد شد که مطمئناً در انتظار هرگونه حرکتی جهت بازگرداندن برجام (با همه نقایص آن به زعم آمریکا) است. امّا حداقل میتواند برخی از هزینههایی که ناگزیر ممکن است در این مسیر به وجود بیاید را کاهش دهد. مهمتر از همه اینکه بایدن نیاز دارد سیاست خود را در معرض چالشهای جدی و استدلالهای رقیب (منظور جمهوریخواهان است) قرار دهد تا بتواند متقاعد شود که آیا این بازی حقیقتاً از منظر منافع حیاتی آمریکا ارزش هزینه کردن را دارد. در غیر اینصورت، بایدن ممکن است به تعبیر انجیل متحیر در این امر بماند: این اقدامات چه سودی برای یک مرد دارد اگر برجام را به دست بیاورد ولی ریاست جمهوریاش را به باد بدهد!؟
برای چندمین بار اگر ی روخانی و دولتشان عجله کنند و پیش از انحام تعندات طرف های مقابل به خواسته های امریکا و اروپا تن بدهند اینبار دیگر مجلس سکوت نخواهد کرد
ی بایدن فقط سرکارش با دولت ایران که چند ماه از ان باقی مانده نخاهد بود مجلس ایران دیگر ان مجلس وکیل الدوله سابق نیست که سرش کلاه برود دولت ی روحانی هم در موقعیتی نیست که بخواهد دوباره فریب قول های سرخرمن امریکا و اروپا رو بخورد
اقایان اصلاح طلب حامی دولت و حامی متعصب برجام کم بخاطر این بدعهدی اروپا و امریکا سرزنش نشده و کم ضرر نکرده اند
بنابراین به امریکایی ها و اروپایی ها توصیه میکنیم که فکر طولانی کردن محدودیت های ایران در برجام را از سر خود بیرون کنید و الا ایران کاسه برجام را بر سرتان طوری خواهد کوبید و خواهد شکست که تا مدتی طولانی درد انرا نتوانید فراموش کنید