متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید:
*این فوتبال را دوست ندارم!
من این اتفاقات بد فوتبال را دوست ندارم! ما در ابعاد مختلف سیاسی و ورزشی از بیرون کشور، یعنی AFC می خوریم و عجیب این است که باید از داخل هم خودمان به خودمان لطمه بزنیم.
*از داخل دنبال نابودی خودمان هستیم!
وقتی این اتحاد بین خود مردم نیست رقبا هم از این اختلافات نهایت استفاده را می برند و در نهایت به هدفشان هم می رسند. وقتی رقبا می بینند مایی که همگی در یک کشتی نشسته ایم عده ای در حال سوراخ کردن همان کشتی هستند تا نابود شود، متوجه می شوند که ما دلمان به حال خودمان نمی سوزد و دیگر چه توقعی می توان از آنها داشت؟
* خوب است ایران شاد نشد؟
من نمی گویم پرسپولیس! اصلا اگر تیم پانزدهم ایران هم در این دیدار بود باید همه از آن حمایت می کردیم. چون می دانید این قهرمانی چه تأثیر بزرگی در فوتبال ایران داشت؟ می دانید اگر قهرمانی به ایران می رسید الان خیابان های ایران چه خبر بود؟ می دانید چه شور و نشاطی از این مردم گرفته شد؟ همه ایران شاد می شدند و آن وقت دیگر رنگها مفهومی نداشت و همه به رنگ شادی درمی آمدند. حالا که نشد خوب است؟
*از هموطن مان خنجر می خوریم!
من هرگز بد کسی را در زندگی نخواسته ام و هرگز رنگها را در چنین روزهایی در هم قاطی نکرده ام. در بین پیشکسوتان رقیب اصلی ما افرادی مانند منصور پورحیدری بودند که من کمتر مردی مانند او دیده ام و به خاطر همان یک نفر به خودم اجازه نمی دهم که درباره رقیب اصلی تیمی که دوستش دارم بد بگویم ولی می بینیم که چطور در داخل کشور به هموطنشان از پشت و جلو خنجر زدند!
*مدیران ما عاشق میز و ریاستند نه فوتبال!
متأسفانه مدیریت در فوتبال ما مدیریت "بله قربان گو" و "آدمِ میز" و ریاست است! زمانی مردی مانند کی روش می آید و وقتی می بیند فدراسیون فوتبال ایران هرکی هرکی است، خودش برای همه رییس بازی درمی آورد و فوتبال یک کشور ۸۰ میلیون نفری را در دست می گیرد. کاری نداریم که او قابلیت هایی هم داشت و کارهایی کرد ولی اگر دو تا مدیر واقعی در این ورزش بودند این فرد را مدیریت می کردند نه اینکه به آن شکل بیرونش کردند و بعد رفتند سراغ ویلموتس و این همه بلبشو در فوتبال ملی ما ایجاد شد.
*دریغ از ذره ای اتحاد در فوتبال!
چرا ما اینقدر در AFC بی کس و کار هستیم؟ برای اینکه وقتی آنها می بینند ما در کشور خودمان دو نفر همفکر و همنظر نداریم به ما می خندند و هر بلایی بخواهند بر سر این جماعت که ذره ای اتحاد ندارند می آورند. وقتی برای خبرنگاران ما ویزا صادر نمی کنند یعنی کلاه ما پشم ندارد و خودمان هم می دانیم ولی خودمان را زده ایم به آن راه که مبادا حرفی بزنند و آنها را از ریاست بردارند!
*آل کثیر بود قهرمان بودیم!
وقتی بازیکن تیم ما رزومه ۴ سال شادی گلش را رو می کند که بابا! آهای آقایان کنفدراسیون فوتبال آسیا، من سالهاست بعد از گل چشمان را می کشم! ولی آنها چون نمی خواهند عیسی آل کثیر در فینال باشد راحت سر تیم ما را می برند. فکر می کنید اگر یک آل کثیر در فینال داشتیم الان باز هم اولسان قهرمان بود؟ به خدا نه!
*این سقف فوتبال ماست!
پرسپولیس با ۴۰% توانش در فینال حاضر شد چون تعدادی از بازیکنانش را نداشت که هر یک تأثیرگذار بودند ولی باید بابت عملکرد خوبشان به تک تک بچه ها تبریک بگویم چون همه تلاش شان را کردند و زحمت زیادی کشیدند ولی سقف فوتبال ما همین است.
*مهدی شیری ها بیش از این بلد نیستند!
وقتی مهدی شیری در محوطه جریمه می پرد و با دست توپ را می زند یعنی فوتبال ما ساختار ندارد. اگر بازیکن از ۹ سالگی در مدارس فوتبال تعلیم دیده باشد می داند وقتی پرید و دستش به توپ نرسید نباید آن را با دست بزند. ولی مگر مهدی شیری از کجا به سطح اول فوتبال ما رسیده که برای تیم ملی هم انتخاب شده است. این همه دارایی ایران است و باید به همین جا بسنده کنیم و البته تأسف بخوریم که ساختاری در این فوتبال تعریف نشده است.
*نمره فوتبالمان ما ۶۰ از ۱۰۰ است!
درباره بحث فنی بازی باید گفت که تحت تأثیر شرایط نفری و اینکه بازیکن تعویضی نداشتیم، پرسپولیس کمی بازی را با احتیاط شروع کرد و بعد آنها دقایقی روی دروازه ما فشار آوردند که با آمادگی حامد لک و مدافعان خطرات به خیر گذشتند. پس از آن با یکی دو حمله ای که تیم روی دروازه آنها تدارک دید اعتماد بنفس لازم بدست آمد و گل را زدیم ولی از آنجا که فوتبال ما ۱۰۰ نیست و در حد ۶۰ متوقف شده نتوانستیم گلدن تایم یا اوقات طلایی بعد از گل را نگه داریم و پنالتی دادیم! این همه دارایی ماست.
منبع: مشرق