گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ هفته گذشته انتشارات خط مقدم کتاب داغ دلربا را به قلم میثم امیری منتشر کرد. کتابی که به روایت روزهای تشییع سردار سلیمانی در میپردازد و تلاش کرده تا با قلمی داستانی روایتی جذاب از یکی از بزرگترین حرکتهای مردمی تاریخ ایران ارائه دهد. به بهانه انتشار این کتاب با میثم امیری نویسنده داغ دلربا گفتگوی کوتاهی داشتیم که میخوانید.
داغ دلربا از چه زاویهای به تشییع سردار سلیمانی میپردازد؟
وقتی سردار را زدند من هم مثل ایرانیها زدم بیرون. چون حس کردم دارد اتفاقی میافتد. توی مقدمه کتاب هم توضیح دادهام. خواستم ببینم مردم چه میگویند و چه حسی دارند. کتاب هم از همان لحظهها فراهم آمده است.
روایتهایی که از تشییع در شهرهای مختلف در کتاب آمده چطور جمع آوری شده؟ حاصل مشاهدات نویسنده است یا گفتگو با مردم؟
منهای مشهد من در همهٔ صحنهها حاضر بودهام. کتاب یک روایت موازی هم دارد. یکی از رفقای راوی به اسم دلربا هم در صحنه تشییع حاضر بوده است. او بعدا مسافر پرواز اوکراین میشود. این روایت موازی هم در کتاب هست. یعنی کتاب روی مرز واقعیت و خیال راه میرود تا روایتی تازه از تشییع سردار ارائه بدهد.
از لحظات نابی که در داغ دلربا وجود دارد و برای شما قابل توجه بود بگویید.
من فصل ممدمماس را خیلی دوست دارم. فکر کنم فصل هشتم است. روایت رانندهای است که راوی را از قم به کرمان میرساند.
در سالی که گذشت کتابهای مختلفی درباره سردار سلیمانی منتشر شد، فکر میکنید داغ دلربا چه وجه تمایز برجستهای دارد؟
من باقی کتابها را نخواندهام. ولی فکر میکنم آن یک هفتهٔ ویژه باید در تاریخ ایران مرتب خوانده شود و دهها کتاب و روایت و تحلیل دربارهاش نوشته شود. فشردهای از تاریخ بعد از انقلاب در یک هفته اتفاق افتاد. هم مهمترین آدم نظامی ما و منطقه شهید شد. هم جمعی از پاسدارهای جان بر کف همراه او به آسمان رفتند. هم در اثر اشتباهات انسانی مردم ما صدمه دیدند... این یک هفته همه چیز داشت. هم رهبر ما پیام داد، هم ترامپ خبیث توییت فارسی کرد... همه چیز داشت خلاصه.
یکی از مشکلات جدی آثاری که در این ژانر (ادبیات پایداری و روایت فرماندهان دفاع مقدس) منتشر میشوند کمرنگ بودن وجه هنری در آنهاست، فکر میکنید پررنگ بودن هنر در این آثار تا چه حد اهمیت دارد؟
من نمیدانم وجه هنری چیست. ولی میدانم که باید نویسنده مماس با واقعیت جلو برود. نویسنده نباید آدمها و رویدادها را تحریف کند. میتواند در مرز بین خیال و واقعیت راه برود. باید زاویهٔ دید خودش را ایجاد کند. ولی نباید نامردی کند. مثلا اگر کسی از تشییع مینویسد حتما باید به فاجعه کرمان و حادثه هواپیما نشانی بدهد. اگر کسی میخواهد از هواپیما بنویسید باید از حاج قاسم هم بگوید. ما شهید مدافع حرم داریم که دوست دختر داشت. ما شهید مدافع حرم داریم که توی هشتاد و هشت توی خیابان بود و با اغتشاشگران مبارزه خیابانی میکرد. هیچ کدامش نباید تحریف شود. نحوهٔ گفتنش هم میشود کار نویسنده. میشود ادبیات. حذف نباید کرد، ولی حتما باید منحصر به فرد روایت کرد.