گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، مهدی تاج، عضو فعلی هیات رییسه ایافسی بعد از سکوت عجیبش در ماجرای اخیر سلب میزبانی، در انتخابات بعدی کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان نماینده ایران معرفی نخواهد شد.
فوتبال ایران که طی ده سال اخیر، مدعی داشتن ارتباطات وسیع و نزدیک با سران فوتبال قاره و دنیا بود، به تازگی از این توهم و خواب خوش بیدار و متوجه وخامت شرایط خود شده است.
پس از اینکه سعیدلو معاون احمدینژاد، با کنار گذاشتن محمد دادکان از صندلی هیات رییسه فوتبال آسیا، با خیال خام خود درصدد گرفتن جای وی برآمد، شکست خورد، علی کفاشیان و مهدی تاج با زیرکی خودشان را برای این کرسی مهم کاندیدا کردند و به منافع شخصی هم رسیدند؛ اما جایگاه آنها هیچ گاه به کمک فوتبال کشور نیامد و در بزنگاه های حساس همچون میزبانی های لیگ قهرمانان و مقدماتی جام جهانی و یا حتی برخی احکام مهم ایافسی و مناقشههای سیاسی برخی کشورهای عربی علیه ایران، دست فدراسیون را در حنا گذاشتند.
دوره امتیازات بیمصرف شیخ سلمان برای حفظ تاج و کفاشیان
البته کسب جوایزی نظیر برترین فدراسیون قاره، که بررسی عملکرد و کارنامهها نشان میدهد، چیزی جز یک تعارف و هدیه بی مصرف از سوی شیخ سلمان برای حمایت از روسای بی کفایت چند دوره اخیر نبوده، دستاوردهایی بود که در سیزده سال گذشته به دفعات کسب شد، ولی این القاب و عناوین دهان پر کن، گرهی از مشکلات فوتبال مملکت نگشود و اداره این نهاد در نهایت با چندصدمیلیارد بدهی، قراردادهای افتضاح و پراز ایراد با برخی شرکت های مسالهدار تبلیغاتی، نامشخص بودن درآمدهای کلیدی فدراسیون نظیر حق پخش و اسپانسر تیم های ملی و تناقض عجیب در آرای کمیته اخلاق و نقض فرمایشی اغلب آرای مهم توسط استیناف و ... دست به گریبان بود.
کلاه گشاد مربی درجه دو بلژیکی سر اصفهانی به اصطلاح زرنگ
فوتبال ایران در قرارداد استخدام مارک ویلموتس هم کلاه گشادی بر سرش رفت و مهدی تاج با یکه و تنها و بدون در جریان قراردادن اعضای هیات رییسه و یا مشورت گرفتن از کمیته های فني و حقوقی فدراسیون، موجب غرامت نجومی کمرشکنی شد که امروز وبال گردن فدراسیون و کل فوتبال ایران شده است و بعید به نظر میرسد تا چند سال آینده از زیر بار سنگین آن کمر راست کند.
ارتباطات تاج با شخص اینفانتینو در این زمینه هم به کاری نیامد و او حتی نتوانست توضیحات و ادله خود در ماجرای ترک تیم ملی از سوی یک مربی کلاهبردار خارجی را به گوش رئیس فیفا برساند و از او در رای صادره کمک بگیرد تا حداقل خودش و رفقای همراهش این گونه به منجلاب فرو نروند.
جالب اینکه مناصب آسیایی و جهانی تاج و کفاشیان، حتی موجب وصول بخشی از طلب فوتبال ایران نزد کنفدراسیون آسیا و فدراسیون جهانی نیز نشد و این دو نهاد با شعار جدایی سیاست از فوتبال، تحریم های آمریکا را علیه کشورمان مو به مو به اجرا درآوردند و از همه دستورالعمل های سیاسی قدرت بزرگ تبعیت کردند.
وقتی فوتبال ایران از خواب خوش بیدار شد
سلب میزبانی در مقدماتی جام جهانی و تحمیل سفر تیمهای ایرانی به عربستان در لیگ قهرمانان آسیا، آخرین تیر سعودی ها بر قلب فوتبال ایران بود که رئیس بحرینی ای اف سی با اجرای آن، نشان داد، لبخندهایش به کفاشیان و تاج، تنها برای گرفتن رای ایران در انتخابات AFC بوده و در آخرین ضربه به فوتبال کشورمان، چیزی کم نگذاشت.
فوتبال ایران فریب اختلافات خانوادگی اعراب در رقابت بر سر کسب کرسی اول فوتبال آسیا را خورد و البته در این میان، اهدای رای به شیخ سلمان، برای تاج و کفاشیان نان و آب خوبی در پی داشت. پروازهای فرست کلاس به عنوان نایب رئیس AFC و حقوق دلاری که گفته میشود، بدون احتساب پاداشها و حق ماموریت ها و هزینه سفر و هتل های پنج ستاره، سالانه به بیش از ۱۰۰هزار دلار میرسد.
هنوز آبروریزی پس دادن ساعت لاکچری رولکس که کفاشیان از بلاتر هدیه گرفته بود، فراموش نشده است.
عزیزی خادم این ساختمان کهنه را فرو میریزد؟
با همه این اوصاف، حالا فدراسیون جدید، میخواهد راهش را از دو رئیس پیشین جدا کند و در نخستین گام، کارها را به دست کاردان و پست ها را به دست صاحبش بسپارد تا دیگر شاهد جلوس یک مدیر بازنشسته بدون مدرک تحصیلی بر صدر کمیته تیم های ملی تنها به خاطر رفاقت دیرینه با رئیس فدراسیون نباشیم.
قرار است به جای سفر پنهانی و تصمیم انفرادی برای گزینش سرمربی تیم ملی، بزرگان فوتبال کشور دور میز بنشینند و کارنامه و نرخ پیشنهادی سرمربیان نامدار را مرور کنند تا کلاهی که تاج بر سر فدراسیون و کشور گذاشت، دوباره سرمان نرود.
خبر رسیده که عزیزی خادم در بدو ورود به فدراسیون فوتبال قصد دارد، با استفاده از حسن شهرت ملی پوشان بازنشسته فوتبال ایران، کرسی های بینالمللی برای فوتبال ایران به چنگ بیاورد.
گویا فدراسیون فوتبال قصد دارد از این پس حوزه تیمهای ملی را به دست ملی پوشان سابق و نامدار گذشته بسپارد و لژیونرهایی که سابقه بازی در تیم های مطرح اروپایی داشتند، برای عضویت در کمیته های مختلف کنفدراسیون فوتبال آسیا مثل کمیته جوانان، کمیته توسعه و ... نامزد کرده و از آنها برای به دست آوردن کرسی در AFC حمایت کند.
علی دایی چهره ای است که در گذشته عضویت کمیته جوانان فیفا را در مقطع کوتاهی بر عهده داشته اما با رفتار دلسرد کننده فدراسیون، تاج دیگر آن پست را حفظ نکرد. او حالا گزینه نخست تمام فوتبال ایران برای نشان دادن توان فوتبال ایران در قاره است. یقینا اعتبار و وجهه او به عنوان یکی از بزرگترین فوتبالیست های تاریخ آسیا می تواند فوتبال ما را از این اوضاع وخیمی که با منفعت طلبی دو چهره اصفهانی اسیرش شدهایم، نجات دهد.
علی کریمی و مهدی مهدوی کیا برای ریاست و نایب رییسی فدراسیون فوتبال نامزد شده بودند و حالا اگر دعوت از آنها به همکاری با فدراسیون فوتبال اجرایی شود، می تواند یک اتفاق خوب برای فوتبال ملی ما باشد و سایر ستاره های فوتبال را هم به همکاری با فدراسیون سوق دهد.
مسلما پباده سازی تاکتیک جدید فدراسیون فوتبال در دیپلماسی خارجیاش، نیازمند زمان است و نمی توان عقب ماندگی فعلی را در یک بازه زمانی کوتاه جبران کرد؛ اما همین که گام نخست برای اصلاح رویه فرد محور سابق برداشته شود، خود اقدام مثبتی محسوب میشود. فراموش نکنیم که شیوخ سعودی نیز با وجود تمایل زیاد برای فتح تشکیلات فوتبال آسیا و هزینه های نجومی، چند سالی است که دنبال اجرای همین نقشه رفته اند و سامی جابر مهاجم سال های نه چندان دور خود را روانه ای اف سی کرده اند تا گام به گام، به راس هرم قدرت فوتبال قاره و حتی جهان نزدیک شوند.
مجید کوهستانی