به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «بسیاری از اروپاییها مدتهاست که افول آمریکا را امری اجتنابناپذیر قلمداد میکنند و بهدنبال آماده سازی خود برای بروز چنین احتمالی بودهاند. اتحادیه اروپا با فشار آلمان و فرانسه بهدنبال قراردادهای تجاری و انرژی با قدرتهای جهانی رقیب از جمله روسیه و چین بوده است. معمایی که متحدان آمریکا با آن روبهرو هستند این است که چگونه با یک قدرت امپراتوری بزرگ در حال زوال که هنوز هم یک قدرت امپراتوری بزرگ است کنار بیایند».
نشریه آتلانتیک درباره وضعیت رو به افول امپراتوری آمریکا مینویسد: واکنش غرب به تهاجم روسیه علیه اوکراین به رهبری و با حمایت ایالات متحده به جهان یادآوری کرد که نظم بینالملل در حال حاضر بیش از چند سال پیش به قدرت نظامی، اقتصادی و مالی آمریکا وابسته است. با این وجود، به هرسو که بچرخید این حس وجود دارد که ایالات متحده در نوعی افول نهایی به سر میبرد.
آمریکا بیش از حد متفرق، نامنسجم، خشن و ناکارآمد برای حفظ موازنه صلح مبتنی بر قدرت خویش است. به نظر میرسد مسکو و پکن فکر میکنند که افول آمریکا از مدتها پیش آغاز شده است در حالی که در اروپا مقامهای اروپایی نگران فروپاشی ناگهانی آمریکا هستند. «میشل دوکلوس» سفیر سابق فرانسه در سوریه در پاسخ به این پرسش «آتلانتیک» در اینباره که آیا انفجار آمریکا در بالاترین سطوح حکومتی مورد بحث قرار گرفته یا خیر گفت: «ما هرگز صحبت در مورد آن را متوقف نمیکنیم».
خبرنگار «آتلانتیک» اشاره میکند که بارها و بارها زمانی که در چند هفته گذشته با مقامها، دیپلماتها، سیاستمداران و دستیاران در بریتانیا و اروپا صحبت کرده همان پیام مشابه را دریافت کرده است. یکی از مقامهای ارشد اتحادیه اروپا به «آتلانتیک» میگوید: «خیلی وقت است که این موضوع (افول آمریکا) بر ذهن مردم سنگینی میکند».
در خارج از ایالات متحده، بسیاری اکنون در آمریکا تنها تیراندازیهای بیامان، اختلالات سیاسی، شکاف اجتماعی و حضور قریبالوقوع دونالد ترامپ را میبینند. به نظر میرسد همه این موارد در تخیل جمعی به این تصور دامن میزند که آمریکا کشوری در لبه پرتگاه است و همه شرایط لازم برای درگیر شدن در ناآرامیهای داخلی را دارد.
بسیاری از اروپاییها مدتهاست که افول آمریکا را امری اجتنابناپذیر قلمداد میکنند و بهدنبال آماده سازی خود برای بروز چنین احتمالی بودهاند.
اروپا متوجه شده که از ایالات متحده مستقل نشده بلکه بیشتر به آن وابسته است. در واقع، اروپا به همه وابسته بود: به روسیه برای انرژی، به چین برای تجارت و به آمریکا برای امنیت. اروپا در پی جدایی آهسته و محتاطانه از ایالات متحده خود را در بدترین شرایط جهانی یافت. در تلاشی ناامیدانه برای خروج از این آشفتگی مجبور شد با عجله به آغوش همان لویاتانی بازگردد که میترسد نه تنها به آرامی قدرت خود را از دست بدهد بلکه در خطر انفجار ناگهانی قرار دارد.
اروپا بر سر این پرسش که چگونه خود را از آشفتگی فعلی خارج میکند دچار اختلاف و چنددستگی شده است. اتحادیه اروپا بیسروصدا در حال کار بر روی ایجاد انعطافپذیری در صورت رها شدن ناگهانی یا نه چندان ناگهانی از سوی آمریکاست. مقامهای آن بلوک در حال توسعه اقدامات مختلفی هستند از جمله ایجاد یک «اَبَراروپایی»، یک صنعت نیمههادی اروپایی، شبکههای انرژی اروپا، و ظرفیت نظامی- صنعتی اروپا. مقامهایی که با آنان صحبت کردم حتی در مورد حرکت اروپا به منطقه هند و اقیانوس آرام برای کمک به حفاظت از نظم فعلی در صورتی که تلاشهای آمریکا شروع به تزلزل کند صحبت کردند.