حسین فرکی یکی از مربیان خوشنام فوتبال ایران مهمان خبرگزاری دانشجو بود که در ادامه شرح تفضیلی این گفتگو را میخوانید:
به ریشه کن شدن فساد در فوتبال، خوشبین نیستم
بده بستانها راه نفس فوتبال ما را گرفته
اینکه رییس فدراسیون به قدرت دلالان اعتراف می کند، فاجعه است
در دایره فوتبال همه از هم آتو دارند
در چرخه معیوب و فاسد فوتبال، قطعا آدم های سالم بیرون می مانند
جادوگران در مقدماتی جام جهانی سراغ دکتر دادکان هم رفتند
فدراسیون فوتبال، داوران را تنها گذاشته است
مدیران برخی باشگاه ها، تمایل شدید به دلالها دارند
مدیریت باشگاه های ما فوتبالی نیست
اگر مدیران باشگاه ها عاشق دلالها نبودند، من بیرون نبودم
در دایره فوتبال همه از هم آتو دارند
علت اینکه حسین فرکی در حال حاضر از گردونه مربیان شاغل در لیگ برتر بیرون است، خودش یک دلیل بزرگ برای فساد در فوتبال ایران نیست؟
فساد در فدراسیون و باشگاهها مانع پیشرفت فوتبال ایران
باید اعتراف کنم همینطور است. یعنی تا یک جایی به این موضوع فکر نکرده بودم. حقیقتش فکر میکردم که هر کسی زحمت بکشد، تلاش بکند، سالم باشد، نظر و نگاه بیشتری به طرفش جلب میشود تا بتواند خدمت کند، کار بکند و نتیجه کارش این باشد که شاگردان خوبی را پرورش دهد، هم از نظر فنی و هم از نظر اخلاقی. اما امروز که شاهد خیلی از اتفاقات در فوتبال هستیم ، به این نتیجه رسیدم که شاید یکی از دلایلی که دوستان توجهی ندارند، دوستانی که تصمیمگیری میکنند، مربوط به سطح بالای فوتبال ما یعنی فدراسیون فوتبال و باشگاهها است.
این دو فضا باید شما را انتخاب کنند، نه من را. کسانی که سالها در فوتبال زحمت کشیدهاند، سابقه خوبی دارند و افتخارات بزرگی کسب کردهاند، هنوز هم توانایی کار کردن دارند و از نظر اخلاقی مورد تأیید هستند، اما متأسفانه این نگاه روی این افراد نیست. این میتواند یک دلیل داشته باشد که امروز ما شاهد آن هستیم. یعنی من جواب خودم را امروز گرفتم. در این سه چهار سال اخیر، به خصوص شاید یک دهه اخیر، تا قبل از کرونا فعالیت کردیم، ولی از کرونا به بعد خیلی چیزها تغییر کرد.
به نقطهای رسیدهام که امروز باور دارم که جای ما در این فوتبال نیست با توجه به نگاهی که وجود دارد و اتفاقاتی که در باشگاههای ما میافتد و بیتوجهی فدراسیون فوتبال نسبت به این موضوع. فساد در فوتبال که ما معتقدیم فوتبال خودش چیز بدی نیست، فوتبال همه چیز به ما داده، به همه دنیا دارد میدهد و همه آدمهایی که تلاش میکنند، از فوتبال لذت میبرند، جز ما. اما امروز ما فوتبال را با افرادی کنار هم قرار میدهیم که آنها هستند که فوتبال را بدنام میکنند.
خوشبین نیستم که فساد در فوتبال برچیده شود
امیدوار هستم که یک بار برای همیشه، البته نه مثل گذشته که بعضاً برخوردهای ضعیفی انجام میشد، اما امروز فکر میکنم که برای خیلی از مردم شفاف شده که در فوتبال در گذشته هم اتفاقاتی میافتاده، ولی توجهی نمیشده، رسیدگی نمیشده و برخورد نمیشده. امروز هم خیلی خوشبین نیستم که فساد در فوتبال برچیده شود، چون مثل خانهای که از پای بست ویران است، ادامه دارد. امیدوارم که این اتفاقات حال حاضر در فوتبال باعث شود که برخورد جدیتری انجام شود و نهادهای نظارتی ورود کنند و فوتبال را از این آلودگی نجات دهند.
خیلی از خانوادهها شاید به خاطر این آلودگیها از حضور بچههایشان در فوتبال جلوگیری کنند، اما من فکر میکنم که علاقه و عشق به فوتبال در جوانان و خانوادههای ما زیاد است و آنها مسیر خود را ادامه میدهند، چون جوانان ما نیاز دارند به ورزش کردن، به خصوص فوتبالی که حرف اول را در دنیا میزند. من دیگر درباره این بخش صحبت نمیکنم و دوست دارم به سوالات دیگر شما پاسخ دهم.
این موضوع من را دور کرده حقیقتش. حرف من این است که آقای حسین فرکی، به عنوان بازیکن در بالاترین سطح فوتبال دنیا یعنی جام جهانی بازی کرده و به عنوان مربی نیز در جام جهانی حضور داشته است. او در لیگ هم عملکرد موفقی داشته و قهرمانی آورده است. دیگه چیکار باید بکند که شما او را انتخاب کنید؟ چرا به سراغ مربیهای کارنامهدار و اخلاقمدار نمیروند و به جای آن به سراغ افرادی میروند که یک سیکل بسته درست کردهاند؟ این مربیان از این تیم به آن تیم میروند و اجازه نمیدهند این دایره باز شود و مربیان جدید اضافه شوند. حرف من این است که وقتی فرد کارنامهداری مثل آقای حسین فرکی بیرون از این دایره میماند، یعنی این فوتبال فاسد است. این باور شخصی من است.
فکر میکنم چند روز مانده به شروع فصلی که به پایان رسید، آقای مهدی تاج در آکادمی فوتبال ایران صحبتی کردند و اعلام کردند که یک دلال فصل قبل ۱۰۰ میلیارد تومان کاسبی داشته است. این جمله از زبان رئیس فدراسیون فوتبال که باید ریشه این ماجرا را بکند، بسیار شگفتانگیز است. همه بر این باور بودند که فدراسیون فوتبال قرار است حرکتی کند تا قدرت دلالها کمتر شود، اما قدرت آنها ۱۰ برابر شد و اتفاقاتی افتاد که اصلاً نگوییم بهتر است.
شما نظر و تفسیرتان درباره این اتفاقات چیست؟ قدرتی که دلالها در لیگ برتر و لیگ یک داشتند و منفعل بودن فدراسیون فوتبال چطور تعبیر میشود؟
در دایره فوتبال همه از هم آتو دارند
به هر حال این از نظر من یک فاجعه است که شخص اول فوتبال مملکت ما، ریاست محترم فدراسیون، آقای تاج، وقتی چنین موضوعی را که شما اشاره کردید عنوان میکند و برخوردی نمیشود، معنایش این است که ما آدمهایی در فوتبال داریم که به عنوان مسئولین رده بالای فوتبال میتوانند اولویتش خود فدراسیون فوتبال و رئیسش باشد. بعد مدیرانی که در باشگاهها چرخه فوتبال را هدایت میکنند و میگردانند، و مسئولین استانها و هیئتهای استان. وقتی میبینید با یک موضوعی برخورد نمیشود، حتماً بدانید که ماجراها و اتفاقاتی پشت این موضوع هست.
یعنی امروز من به شما قرض میدهم که این قرضم را فردا بگیرم و ما همینطور نسبت به همدیگر بدهبستان میکنیم. خیلی ساده بگویم که یک چیزی میدهیم و یک چیزی میگیریم. معلوم است که نمیتوانیم جلوی فساد را بگیریم، زیرا اگر بخواهید جلوی فساد را بگیرید، ممکن است این فساد سر از جاهایی در بیاورد که شما روزی دادی و روزی گرفتی. در نتیجه مجبورید سکوت کنید. یعنی در این دایره مدیریت فوتبال همه از هم مدرک دارند. شک نکنید.
ما راجع به فوتبال صحبت میکنیم، ولی وسیعترش هم وجود دارد. وقتی ما راجع به فوتبال صحبت میکنیم، شک نکنید که چنین موضوعی هست. شما فردی را انتخاب میکنید و او را در جایی میگذارید که او هم فردا شما را انتخاب کند و در جای دیگری بگذارد و این چرخه ادامه دارد. در این چرخه آدمهای سالم و افرادی که درست کار میکنند، کسانی که در گذشته در فوتبال بودند و خدمت کردند، در بخش فوتبال یا حتی در بخش رسانه، بیرون میمانند. اینها فضا نخواهند داشت، چون ریشه خراب است و ماجرا ادامه دارد.
راجع به این موضوع میشود خیلی بیشتر از زمان مصاحبه ما صحبت کرد. این برمیگردد به شخص اول فوتبال. در گذشته هم چنین چیزی داشتیم. اگر به گذشته برگردیم، در زمان آقای فراهانی، او فوتبالی نبود، ولی پنج سال در فوتبال کار کرد و کارهای فوتبالیها را انجام داد. به نظر من چه در بخش اجرای فوتبال و چه در بخش ساختار فوتبال، او خدمت کرد. آکادمی لیگ برتر هم کار او بود. به عنوان یک فرد غیر فوتبالی که شاید خیلیها شناخت نداشتند، ولی وقتی وارد فوتبال شد، پنج سال خدمت کرد و امروز جایگاهی ندارد.
اگر قرار باشد من به عنوان یک مربی با این سابقه جایگاهی داشته باشم، او هم باید در بخشی از فوتبال یا ورزش کشورمان جایگاهی داشته باشد. آقای دکتر دادکان هم زحمت کشید. مدیران فعلی فوتبال به باد دادن قرارداد ویلموت نتیجه زحمتهای آقای دکتر دادکان را ادامه دادند. ساختمان آقای فراهانی را ادامه داد با این تفاوت که او از جنس فوتبال بود و تحصیل کرده فوتبال بود. امروز هر کسی که میآید...
زمانی که فردی در مسندی قرار میگیرد، اولین چیزی که به فکرش میرسد، ممکن است انگشت گذاشتن روی یک نقطه ضعف باشد، در حالی که دهها نکته مثبت نادیده گرفته میشود. اگر فردی یک نقطه ضعف داشته باشد و در مقابل دهها نکته مثبت، ما فقط روی آن یک نقطه ضعف تاکید میکنیم و تصمیمگیری میکنیم. طبیعتاً نمیتوانیم با چنین افرادی کار کنیم یا به آنها فرصت دهیم که کار کنند.
مردم هم در بیرون خوب تشخیص میدهند. مردم فریاد میزنند، پیام میدهند و شما در خیابان هم که بروید، میتوانید نگاه مردم را بفهمید. من نمیتوانم بگویم که چرا من نیستم. زوری که نیست. کسانی که در مسند کار هستند، باید تصمیم بگیرند و به سابقه نگاه کنند. وقتی هم که یک نفر بخواهد این نگاه را داشته باشد، دست و بالش را میبندند و او هم از این چرخه خارج میشود.
ما در خدمت شما بودیم و نمیدانم اجازه دارم این حرف را بزنم یا نه. در مقطعی قبل از آقای تاج، ریاست فدراسیون با آقای خادم بود. ما میدانیم که چه اتفاقاتی افتاد و قرار بود چه اتفاقاتی رقم بخورد. شاهد ما آقای وحید هاشمیان بود. بخش صحبت ما روی شخصیت آدمهای حقیقی نیست، بلکه روی آن شخصی است که مدیر یک تیم و سرپرست تیم ملی بزرگسالان است. چنین فردی باید کسی باشد که پیراهن تیم ملی را به تن کرده و بازی کرده باشد، شخصیت ملی را بداند و در آن سطح باشد.
من با آقای وحید درباره پارامترهای علمی صحبت کردم و او را به فوتبال پیشنهاد دادم، اما فوتبال یک سری پارامترهای دیگر در نظر داشت. نتیجه تصمیمات اشتباه و غلط این است که شما نگاه منطقی، علمی و احساسی ندارید. متاسفانه ما نیاز داریم که این تفکر در مسئولین رده اول ورزش کشورمان باشد، به شرط اینکه بدهبستانی در کار نباشد و ترس از فاش شدن آن نداشته باشند. اگر کسی چیزی را به کسی بدهد، آن فرد هم چیزی میگیرد و این چرخه ادامه دارد.
این تصمیمهای اشتباه به خاطر بدهبستانهای پشت پرده است. اگر انتخابی اشتباه است، مثلاً فرض کنید که رئیس فدراسیون فوتبال حکمی میدهد و بعد از چند ماه آن فرد بازداشت میشود. این تصمیم منطقی و درست نیست و حتماً داستانی پشت پرده دارد.
همیشه بحث فساد در فوتبال ایران مطرح بوده و متاسفانه در این پرونده اخیر هم برجسته شده است. ریشه خرافات و جادوگری در فوتبال ایران هنوز خشک نشده و گستردهتر هم شده است. مربیها به شدت به این ماجرا پایبند و علاقمند هستند. در زمانی که من فعال بودم، بارها و بارها با این موضوع برخورد کردم، به لحاظ خبری. اما هیچوقت خودم اعتقادی نداشتم و اجازه ندادم کسی در این باره به من نزدیک شود.
آقای دکتر دادکان هم در زمان مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ با این موضوع برخورد کردند. کسی ادعا میکرد که میتواند با جادوگری بازیها را تضمین کند. دکتر هم محترمانه با او برخورد کرد. من و دکتر دادکان هم در تیم ملی همبازی بودیم و دوست بودیم.
ما زمانی که با دکتر دادکان کار میکردیم، او به ما لطف داشت و ما را امین خودش میدانست. ما هم سعی میکردیم که هر کاری انجام میدهیم، انگار کار خود دکتر است و با همه وجود او را کمک میکردیم. کار کردن با دکتر لذت بخش بود، او فردی منطقی، احساسی و عاطفی بود. تنها ایرادی که ممکن است به او بگیریم، صراحت لهجه او است. او به هر حال نظرات مردم را منعکس میکند و بدون هیچ ابایی حرف میزند. در ورزش افراد زیادی بودند که به آنها ظلم شد، مثل آقای طالقانی در کشتی و خود دکتر در فوتبال. این افراد صادقانه خدمت کردند، ولی به خاطر بغضها و اجحافها نتوانستند به کارشان ادامه دهند.
در مورد VAR، فدراسیون فوتبال مقاومت زیادی برای آوردن آن داشت و بهانههای مختلفی میآوردند. اما پس از روشن شدن پرونده فساد، یک شبه مشکل حل شد و گفتند فصل بعد VAR خواهیم داشت. این موضوع عجیب و غریب و شکسته شدن مقاومت یکباره، مشکوک است. ممکن است به خاطر کاسبیها، برخی افراد تمایل نداشتند VAR را بیاورند.
یک بحث دیگر این است که اشتباه داوری را جزئی از فوتبال میدانستند، در حالی که فیفا سالهاست که این اشتباه را پاک کرده است. ما هنوز به همان رویه سابق عمل میکنیم و داوریها هدف حملات قرار میگیرند. فدراسیون فوتبال حمایتی از داوران نمیکند و به آنها اجازه دفاع از خود را هم نمیدهد. این برخورد، ضعف فدراسیون فوتبال را نشان میدهد.
داوران شرافتمندی داریم و اگر یکی از آنها دچار اشتباه شود، نمیتوان همه را قضاوت کرد. این رفتار اعتماد را از جامعه فوتبال میگیرد. فدراسیون فوتبال باید با عواملی که میخواهند مشکلات و اشتباهات خود را به گردن داوران بیندازند، برخورد کند.
مدیریت باشگاهها نیز مشکلات زیادی دارد. برخی از مدیران باشگاهها تمایل شدیدی به سمت دلالها دارند و این به فساد در فوتبال دامن میزند. باید مدیرانی را در رأس باشگاهها قرار دهیم که واقعاً مدیریت فوتبالی داشته باشند و به سمت دلالی نروند.
شما اشاره کردید به مشکلات اساسی در مدیریت باشگاهها و فوتبال کشور، که این مشکلات ریشه در نبود افراد متخصص و با سابقه در فوتبال دارد. افراد غیرفوتبالی و کسانی که تجربهای در این زمینه ندارند، وارد عرصه مدیریت باشگاهها و تیمهای فوتبال شدهاند و بیشتر به دنبال منافع شخصی خود هستند تا پیشرفت واقعی فوتبال.
این وضعیت باعث شده که بسیاری از افراد با تجربه و متخصص که سابقه بازی و مدیریت در سطح ملی و بینالمللی دارند، از چرخه فوتبال خارج شوند. به جای آنها، افرادی که به دلالی و کسب سود شخصی علاقه دارند، وارد این عرصه شدهاند. این وضعیت نه تنها کیفیت بازیها و تیمها را تحت تأثیر قرار داده، بلکه باعث شده تا مسائل حاشیهای مثل شرطبندی، فساد و دلالی به شدت افزایش یابد.
همچنین، شما به مشکلاتی مانند عدم حمایت فدراسیون از داوران و ناهنجاریهایی که در لیگ برتر و دستههای پایینتر رخ میدهد، اشاره کردید. این ناهنجاریها باعث کاهش کیفیت لیگ و در نهایت ضعیف شدن تیم ملی میشود. نبود اقدامات زیربنایی و اصولی در باشگاهها و حضور افراد ناآگاه در مدیریت باعث شده که استعدادهای واقعی به حاشیه رانده شوند و بازیکنان با کیفیت فنی پایین، تنها به دلیل داشتن پول و ارتباطات وارد تیمها شوند.
نتیجه این مشکلات، ایجاد حاشیههای بزرگتر از متن و از بین رفتن زیبایی و جذابیت فوتبال است. به نظر شما، در سالهای اخیر لیگ ایران دچار ناهنجاریها و مشکلات بیشتری شده و این موضوعات نشاندهنده وضعیت بحرانی فوتبال در کشور است.
انتهای پیام/