به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-زهرا قربانی رضوان، روایت های تلویزیونی با قهرمان زن سالهاست که در سیما متداول شده است. شخصیت اول و محور داستان با تمرکز بر روی عملکرد یک زن و یا تصمیمهای زنان از موضوعاتی است که امروزه مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. این محوریت در اسامی سریالها نیز مشهود است که میتوان شروع و قوت این دست آثار را در عنوان اصلی سریال دید مانند؛ وفا، ستایش، کیمیا، نجلا، مدینه، نرگس، و حال در جدیدترین سریال رسانه ملی به «طوبی» اشاره کرد.
جدیدترین سریال تلویزونی با نام طوبی از شبکه اول سیما درحال پخش است و اینبار این سریال با انتقادات و توجهات مثبت و منفی بسیاری همراه بوده. سریال طوبی برگرفته از کتاب اربعین طوبی است و اینبار روایتی مکتوب به تصویر کشیده شده است. میتوان به جرات گفت در این سالها یکی از مهمترین ضعف آثار تلویزیونی فیلمنامه بوده که مخاطب با عدم جذابیت و یا تکراری بودن داستان روبهرو شده است. بنابراین در وحله اول بهترین قدم در جذب مخاطب، فیلمنامه و روایت است که گرتهبرداری و استفاده از رمان های مکتوب برای به نمایش درآوردن تصویری یکی از بهترین اقدامات است که در سریال طوبی این مهم انجام مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از کتاب «اربعین طوبی» و اقتباس آزاد از آن سبب شد تا این کتاب جز پرفروشترین آثار بعد از پخش این سریال قرار گیرد.
سریال در دهه ۱۳۵۰ میگذرد و روایتی از زندگی دختری جسور به نام طوبی است که برای خود و خانواده اش اتفاقاتی رخ میدهد. در این میان یک قصه عاشقانه ای در دل تاریخ به نمایش کشیده میشود، میانِ این روایتها البته موضوع خانواده اهمیت بسزایی دارد و بخش پیاده روی اربعین نیز جز بخش های مهم داستان بهشمار میرود.
در سالهای گذشته سریالهای متعددی از دهه ۵۰ به تصویر کشیده شده است اما آنچه سریال طوبی را از دیگر آثار مجزا میکند روایت موازی از شخصیتهای ایرانی و عراقی است. نویسنده برخی از شخصیت ها را در عراق قرار داده و روایتی موازی و تعلیق در دل داستان ایجاد کرده است. با این حال سریال از نواقصی همیشگی همراه است از جمله کشدار بودن بیحد و اندازه روایت که در پنج قسمت اول شاهد دیالوگهای تکراری و عدم پیشرفت داستان هستیم. اما میتوان گفت دقت در جزئیات و گرهافکنی های روایت در ادامه سبب شده تا طوبی به نسبت دیگر آثار اخیر تلویزیونی در گروه پربینندهترین سریال این روزهای رسانه ملی قرار گیرد.
استفاده از شخصیت زن در هسته مرکزی داستان از دیگر جذابیت های روایت است. طوبی دختری خودساخته و جسور است. او اعتماد به نفس بالایی دارد و میخواهد کنار پدرش در قنادی کار کند و در جامعه دیده شود. با ورود فخرالدین به داستان و کشته شدن پدر طوبی شاهد روحیه مبارز و پیگیر این دختر هستیم. او از چیزی نمیترسد و به دنبال حقیقت است تا آبروی پدرش را حفظ کند و خانواده را بار دیگر از بحران نجات دهد. میتوان گفت مخاطب با شخصیتی روبه رو میشود که با تمام دختران دهه۵۰ متفاوت است. نویسنده برای آنکه تفاوت شخصیت پردازی ها به وضوح نمایان شود زن سنتی و مطیع (مادر طوبی) را نیز در کنار شخصیت طوبی قرار داده است. این نوع شخصیت پردازی از زن در سریال هایی چون مدینه، ستایش و کیمیا نیز با استقبال مخاطب همراه شده بود. حال مخاطب با طوبی نیز ارتباط میگیرد و داستان زندگی او را دنبال میکند.
پای ثابت تمام سریال های ایرانی با درونمایه عشق و مشکلات عاشقانه گره خورده است و مخاطبان نیز از این تم استقبال میکنند. سریال طوبی نیز از درونمایه عشق به نفع پیشبرد داستان استفاده کرده است. نویسنده برای آنکه کشش و جذابیت را بیشتر کند مثلث عشقی را در نظر گرفته است. قهرمان در میان دو مرد با قطب مثبت و منفی قرار میگیرد که باید دست به انتخاب بزند که کدام حقیقت را میگوید. جابهجایی نیروی مثبت و منفی در قسمت های بعدی سریال(قسمت پانزدهم به بعد) هوشمندانه به تصویر کشیده میشود. وکیلی که برای کمک به طوبی و در نقش ناجی وارد داستان میشود ( جهانگیر ثابتی) در روند داستان به شخصیت منفی تبدیل شده و مخاطب متوجه ساواکی بودن او میشود. این چرخش مثبت و منفی در کاراکترها از دیگر جذابیت های سریال طوبی است. طوبی در ادامه به شناخت از افراد میرسد و با فخرالدین ازدواج میکند اینجاست که غم و چالشهای دیگر او آغاز میشود. مخاطب به پای تماشای غم مینشیند و درام تراژیک طوبی همچون آثار گذشته تلویزیون روایت میشود.
جذابیت بصری و توجه به جلوههای تصویری از عوامل مهم در سریالسازی است. مهمی که در طول سالیان متمادی از دید سریال سازان تلویزیونی مورد بیتوجهی قرار گرفته شده است. طوبی قابهای زیبایی دارد، نورپردازی و جلوههای بصری و طراحی صحنه در پسزمینه توجه مخاطب را جلب میکند. همسو بودن نورپرازی با حس درونی شخصیتها و سکانسها از ویژگیهای مثبت این اثر است. برای مثال شخصیتهای منفی در تاریکی و سایههای سرد قرار گرفتهاند.
ضعف اساسی که پیشتر اشاره شد کش دارشدن و رفت و برگشت دیالوگهای تکراری است. نزدیک به پانزده قسمت اول سریال هیچ کنش جدیدی اتفاق نمیافتد. طوبی به دنبال فخرالدین است و خواهران درحال جدال با سرکشی های قهرمان هستند. اما روایت درام تاریخی که اتفاقات معاصر را در لابهلای داستان عاشقانه، گره های خانوادگی، معرفی نیروهای مثبت و منفی بصورت منسجم نشان میدهد و کام تلخ مخاطب از تکرار روایت را کمی شیرین میکند.
باید گفت بازی بازیگران نیز از ارکان قوت بخش سریال طوبی است. البته که رسانه ملی در سالهای گذشته سعی بر معرفی چهره های جدید در سریال ها داشته اما میتوان گفت که در این مورد نتوانسته چهره های جدید را ماندگار کند و گاها نبود بازیگران قدیمی در افت مخاطبان سریال ها تاثیری مستقیم داشته است. حال حضور بازیگران قوی در کنار شخصیتپردازی درست با هدایت سعید سلطانی اثری متفاوت را در سیما برجای گذاشته است.
شاید روایت درام تاریخی و یا ساخت رمانهای محبوب در قالب سریال، راه نجاتی برای داستان های تکراری تلویزیونی باشد و مخاطب را بار دیگر با تلویزیون آشتی دهد. باید دید در ادامه اقتباس و برداشت آزاد از روایت ها تا چه حد مورد توجه سریال سازان تلویزیونی قرار میگیرد.